۱۳۹۵ تیر ۲۵, جمعه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (298)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

مش بنیامین

1
اولا تنهائی انتزاعی وجود ندارد.
تنهائی داریم تا تنهائی

2
تنهائی می تواند شرایط لازم را برای کار حاصلخیز فراهم آورد.
تنهائی می تواند شرایط لازم را برای صرف نیرو و انرژی، برای کسب نیرو و انرژی فراهم آورد.

3
تنهائی می تواند زمینه لازم را برای خود اندیشی فراهم آورد.

4
تنهائی ضمنا معنی ندارد.

5
چون هر کس
همدم وفاداری
به نام «من» درونی خویش
به نام خویشتن خویش
دارد.

6
هیچکس
اصولا
تنها نیست.

7
هرکس خاطرات تلخ و شیرین خود را دارد.
درست به همین دلیل می تواند سال ها زندان بکشد.

8
خوداندیشی
در حقیقت
هماندیشی با خویشتن خویش است.

9
ضمنا دلیل احساس تنهائی کذائی بعضی ها چیست؟

10
دلیل احساس تنهائی بعضی ها
علافی است.
هر کرد و کاری
چه در همکاری مستقیم با همنوع
چه در همکاری غیرمستقیم با همنوع
مثلا همین هماندیشی در فیس آباد
آنتی تز تنهائی است.

11
مطالعه مطلبی از همنوعی
فی نفسه
به معنی برقراری ارتباط با همنوع است
یعنی به معنی پایان تنهائی کذائی فرد است.

12
در عالم خواب
حتی
کسی تنها نیست.
آدم آدم است و نه زباله.
اگرچه زباله هم تنها نیست.

13
بنابرین
کسانی که از تنهائی می نالند
زباله تر از زباله اند.

تو مطالب را نمی خوانی.

1
استدلال منطقی و تجربی در بین است.

2
همه این زباله ها
پس از پیروزی انقلاب بورژوائی سفید
پس از سرکوب اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی
تشکیل یافته اند و فعال شده اند.

3
اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی
قبل از پیروزی انقلاب ضد فئودالی سفید
بخشی از حاکمیت بوده است.

4
اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی
جناح مرتجع طبقه حاکمه بوده است.


مقاومت تحت شرایط شکنجه
نسبی است.
بستگی به شخصیت آدم دارد.
حریف

1
شخصیت بستگی به چه دارد؟

2
ضمنا شکنجه، شخصیت شکن است.

3
شکنجه حتی مادر شخصیت را (شعور را) در هم می شکند.
به نمایش محکمه ی مسخره سربداران
توسط آیت الله العظمی لاجوردی
نظر اندازید.

4
شکنجه گر
در این نمایش تهوع آور
شخصیت فرد را
ـ در هر صورت ـ
شکسته است
سودای شکستن مادر زاینده شخصیت را در سر دارد.

5
بدون تجربه شخصی شکنجه
نمی توان راجع به شکنجه داوری کرد.

6
چون دانش تجربی
نتیجه ی حلاجی تجربه است.

7
شکنجه باید مستقلا مورد تحلیل قرار گیرد.

8
رئیس شکنجه گران شاه
می گفت:
«آثار شکنجه را به گور خواهی برد.»

9
حق داشت
شکنجه
همدم مادام العمر کسی است که شکنجه شده است.

10
شکنجه
اگر هم در اوقات بیداری به ترفندی فراموش شود
در عالم خواب به سراغ آدمی می آید
و دمار از روزگار جسم و جان و روح و روان آدمی
در می آورد.

برای درک ریشه ای مسائل
باید فلسفه (خرد کل اندیش) آموخت.

1
باید میان خاستگاه طبقاتی و پایگاه طبقاتی
تفاوت قایل شد.

2
چه گوارا و مریم فیروز و محمد زهری و غیره استثاناتی اند.

3
آنها خاستگاه طبقاتی غیر پرولتری داشته اند
ولی تبر بر تبار طبقاتی خود فرود آورده اند.

4
به طبقه خود خیانت کرده اند
و به سنگر توده خزیده اند.

5
فدائیان و مجاهدین و غیره
برای دفاع از منافع استراتژیکی فئودالیسم
به جنگ بورژوازی (انقلاب بورژوائی سفید)
و
ـ در تحلیل نهائی ـ
به جنگ توده
برخاسته اند.

6
پایگاه طبقاتی اینها با خاستگاه طبقاتی شان
عمدتا انطباق دارد.

7
احتمال این هم هست
که افرادی از توده به دلیل خریت
به سنگر این اجامر بپیوندند.
یعنی به توده خیانت کنند.
اینها هم استثنائاتی منفی اند.

ممنون از حمایت

1
این حرف ها را ما هم همین چند سال قبل
از این و آن آموخته ایم.

2
ما در حقیقت
حمال حرف ها هستیم

3
تعیین کننده
کیفیت حرف ها هستند و نه حمال ها

4
ما هم دیروز
حمال حرف های دیگر بودیم
شرمنده از آنیم.
کاری نتوانیم.
آب همان آب است
که جاری است.
کیفیت آن را بستر رود تعیین می کند.

این طرز و ترفند عوامفریبی
معروف خاص و عام است.

1
در این طرز «تفکر»
مهره و مأمور
تعیین کننده جا زده می شود.

2
مثلا
جورج بوش پسر،
مسخره و محکوم می شود
ولی طبقه حاکمه که جورج،
جوجه آن است
تبرئه می شود.

3
تا فردا او ـ با ـ ما
روی کار آید
و
در
بر همان لولا بماند.

محتوای این جفنگ احمد شاملو
زن ستیز است.

1
زن در این جفنگ کالا واره و زباله واره می شود.

2
زن در این جفنگ
سلب آدمیت می شود.

3
از زنیت تهی می شود.

4
جنده واره می شود.

5
زن در این جفنگ
به مثابه اسباب لهو و لعب و عیاشی و خوشگذرانی جنس مخالف
تصور و تصویر می شود.

6
سکس برای اوباش فاشیستی ـ امپریالیستی ـ فوندامنتالیستی
فرمی از مذهب است.

7
امرزوه عرصه ای از جامعه یافت نمی شود
که با توسل به معاییر (معیارهای) مبتنی بر سکس
تبلیغ نشود.

8
همه چیز جامعه امپریالیستی
سکسوئالیزه شده است.
از فوتبال تا شنا
از تنیس تا فیلم
از رمان تا شعر

9
سکس برای این جماعت
حاوی گشتاوری ایده ئولوژیکی است.
معیار معیار ها ست.

10
این جماعت
زن را
یعنی زحمتکش مضاعف را
و زحمتکشان یدی و فکری جنس مخالف را
زباله تصور و تصویر می کنند.
بی شرمانه
تف به روی پرولتاریا می اندازند.

11
بخش اعظم مشتریان زباله های شاملو و امثال بیشمار او
عیاشان اند.
اعضای طبقات اجتماعی واپسین اند.

12
عشعار شاملو
اسباب عاطفی ـ احساسی ـ فکری لازم
برای گرم و نرم و خام و خر کردن دختران و زنان
و کشاندن شان به تخت عملیات عنگلابی سکس است.

13
بیشترین تیراژ فیلم های عملیات عنگلابی سکسی (پورنو)
در زمان سیطره ناسیونال ـ سوسیالیسم
در آلمان
تولید شد.

12
بزرگ ترین جنده خانه جهان را هم بئاته ئوزه
تشکیل داده تا در آنها
دختران و زنان یهودی و کولی و غیره
مورد استثمار جنسی و تحقیر فیزیکی و شخصیتی عنگلابی
ابر بشرهای نازی
قرار گیرند.

پست مدرنیسم
جریانی ماهیتا ارتجاعی است
ولی به نیت عوامفریبی هارت و پورت می کند.

1
پست مدرنیسم
در حرف از طبقه حاکمه «انتقاد» می کند
و ضمنا زیر پرچم قلابی اپوزیسیونی اش
تفکر علمی را می کوبد.

2
پست مدرنیسم
خرد کل اندیش را مورد تمسخر قرار می دهد.

3
پست مدرنیسم
آثار فلاسفه کلاسیک بورژوائی را
(آثار کانت و هگل و فویرباخ و هولباخ و دیدرو و هلوه تیوس و غیره را)
و آثار فلاسفه توده (مارکس و انگلس و لنین و غیره را)
تحت عنوان پر طمطراق
«قصه های بزرگ»
موردریشخند و تمسخر و تحقیر قرار می دهد.

4
پست مدرنیسم
مدرنیته مثبت و انقلابی و علمی را
و دستاوردهای بزرگ انقلابات بورژوائی و توده ای را
بی اعتبار می سازد
و
با زباله های پسامدرن
با هارت و پورت های انتقادی سطحی ـ توخالی ـ تقلبی ـ قلابی جایگزین می سازد.

5
محتوای ایده ئولوژی پست مدرنیستی
نیچه ئیسم است.

6
نیچه
خاتم الفلاسفه ی بورژوازی واپسین
است.

7
این به چه معنی است؟

8
این بدان معنی است که نمایندگان امپریالیسم
نمی توانند چیزی فراتر از نیچه ئیسم عرضه کنند.

9
قرآن امپریالیسم (و حتی ـ در تحلیل نهائی ـ فوندامنتالیسم )
زباله های نیچه است.

10
پست مدرنیسم
هم
ماهیتا
جز نیچه ئیسم چیزی در کله و چنته ندارد.

11
شاید در فرم تبیین تغییراتی در آن زباله ها داده باشد.
شاید ادویه بر زباله زده باشد
تا برای خرجماعت خوشمزه و خوشبو و خوشطعم جلوه کند.

12
خاتم الفلاسفه فلسفه کلاسیک بورژوائی
فویرباخ بود.
یادش به یاد باد.

13
فویرباخ نماینده ماتریالیسم بود و
منتقد سرسخت خرافه و مذهب و ایدئالیسم بود.

14
فلسفه بورژوائی واپسین (امپریالیسم)
از سرتاپا خرافه است.

15
آته ئیسم نیچه
سطحی و توخالی و قلابی است.

16
نیچه مؤسس نیهلیسم اخلاقی است.

17
نیچه
برای لشکرکشی بر ضد هومانیسم و اتیک و اخلاق به آته ئیسم نیاز دارد.
چون مذاهب بزرگ حاوی و حامی و حامل
رگه های جدی از هومانیسم و اتیک و اخلاق و حتی سوسیالیسم اند.
انجمن های آغازین مسیحی
ماهیتا نماینده سوسیالیسم آغازین بوده اند.
جاذبه توده گیر آن هم همین سمتگیری بوده است.

18
نیچه و شوپنهاور ـ معلم نیچه ـ
سودای تبدیل جامعه به جنگل را در سر دارند.
سیطره قوی بر ضعیف را.
تنازع بقای داروین در عالم نباتات و جانوران را.
تز ارتجاعی و ضد خلقی سوسیال ـ داروینیسم را.

19
الگوی ایدئال شوپنهاور
«اجتماع» گرگ ها ست:
گرگ الفا اول باید بخورد
و اگر چیزی از طعمه ماند
بقیه گرگ ها
(گرگ های پایین رتبه)
بر سر آن چیز
همدیگر را لت و پار کنند.

20
پست مدرنیسم عمیقا نقد شده است.
ولی وقت اندک است تا ترجمه و منتشر شود.
این فقط چند صفحه از نقد آن است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر