۱۳۹۵ خرداد ۲۰, پنجشنبه

سیری در جهان بینی محمود دولت آبادی (23)


تحلیلی از  
میم حجری

نون نوشتن
محمود دولت آبادی

نه.
خصلت‌ها تازه نیستند، حادث نشده ‌اند،
و اتفاقاً بسیار قدیم ‌اند:
تنبلی

·        منظور از تنبلی چیست که خصلت ملی دیرمان ملت ایران است؟

1
تنبلی، کاهلی و تن ‌پروری
یعنی عدم تمایل به فعالیت یا تلاش،
علی ‌رغم برخورداری از توانایی کافی 

·        این «تعریف» ویکی پیدیا از مفهوم تنبلی است.

2
تنبلی، کاهلی و تن ‌پروری
یعنی عدم تمایل به فعالیت یا تلاش،
علی ‌رغم برخورداری از توانایی کافی 

·        در این «تعریف» ویکی پیدیا، توان انجام کاری، پیش شرط انجام آن کار قلمداد شده است.

·        سؤال این است که منظور از مفهوم «توانائی کافی» چیست؟

3
تنبلی، کاهلی و تن ‌پروری
یعنی عدم تمایل به فعالیت یا تلاش،
علی ‌رغم برخورداری از توانایی کافی 

·        توانائی می تواند طیفی از کیفیات جسمی و روحی و روانی و فکری و هنری و حرفه ای و  فنی و تجربی و غیره را در برگیرد.

·        اکنون این سؤال پیش می آید که پیش شرط توانائی از هر نظر چیست؟

·        مثلا پیش شرط توانائی به انجام کار کشاورزی، دامداری، خیاطی و غیره چیست؟

4
تنبلی، کاهلی و تن ‌پروری
یعنی عدم تمایل به فعالیت یا تلاش،
علی ‌رغم برخورداری از توانایی کافی 

·        حکیم سرخ تیز اندیش طوس به این پرسش ما پاسخ داده است: 

توانا بود، هر که دانا بود

·        معنی تحت اللفظی:
·        پیش شرط توانائی، دانائی است.

·        به زبان فلسفی، پیش شرط انجام پراتیک (عمل)، از آن خود کردن تئوری است. 

·        پیش شرط عمل، اندیشه و یا نظر است.

·        اکنون می توان تعریف ویکی پیدیا از تنبلی را اندکی تکمیل کرد:

تنبلی، کاهلی و تن ‌پروری
یعنی عدم تمایل به فعالیت یا تلاش،
علی ‌رغم برخورداری از دانائی و توانایی کافی 

·        به عنوان مثال، می توان گفت:
·        تنبل کسی است که فوت و فن مثلا خیاطی را و توان جسمی و روحی و روانی لازم به خیاطی کردن را داشته باشد ولی از انجام آن خود داری ورزد.

·        اکنون ایراد دیگر این تعریف آشکار می گردد: 

5

تنبلی، کاهلی و تن ‌پروری
یعنی عدم تمایل به فعالیت یا تلاش،
علی ‌رغم برخورداری از دانائی و توانایی کافی 

·        داشتن دانش خیاطی (تئوری)  و توان جسمی و روحی و روانی برای مادیت بخشی به دانش، کافی نیست.

·        برای درک عمیقتر و عام تر این مسئله، باید گفت:
·        داشتن دانش و توان انجام کار، فقط جنبه سوبژکتیو دیالک تیک کار است.
·        چون هر سوبژکتیوی در داربست دیالک تیک اوبژکتیو ـ سوبژکتیو وجود دارد و می تواند وجود داشته باشد.

·        به عنوان مثال:
·        نرگس برای خیاطی علاوه بر دانش و توان فردی، به پارچه و نخ و سوزن و چرخ خیاطی و محل کار نیاز دارد.
·        این جنبه اوبژکتیو لازم برای فعالیت (ضد تنبلی) است.

·        دیالک تیک کار، یعنی دیالک تیک اوبژکتیو و سوبژکتیو

·        این هنوز چیزی نیست.    

5
تنبلی، کاهلی و تن ‌پروری
یعنی عدم تمایل به فعالیت یا تلاش،
علی ‌رغم برخورداری از دانائی و توانایی کافی و
داشتن امکانات مادی مناسب برای تلاش 

·        نرگس اگر حتی تئوری و توان و وسایل خیاطی و پارچه و مدل و غیره را هم داشته باشد، باز هم به مشتری نیاز دارد تا مثلا دامنی بدوزد.
·        مشتری هم چیزی اوبژکتیو و یا عینی است.
·        یعنی مستقل از نرگس، وجود دارد.

·        شاید مشتری ترجیح دهد که دامن حاضر و آماده از فروشگاه بخرد و منت نرگس خیاط نبرد.

·        نرگس دراین صورت فقط اگر خر باشد، خیاطی خواهد کرد.

·        آیا می توان به این سادگی ها، نرگس را تنبل محسوب داشت؟

6
تنبلی

·        محمود دولت آبادی شانس آورده که قبل از توسعه انترنت و فیسبوک و غیره دست به کار نویسندگی شده و احتمالا میلیونر شده است.
·        اکنون هر کس هر کتابی بخواهد می تواند مفت و مجانی در انترنت بخواند و یا حتی بشنود و یا به صورت فیلم در یوتوب ببیند.
·        نویسنده ها و شعرای بدبخت، منتش را حتی می کشند و لی لی به لا لاش می نهند.

·        هر کس می تواند 24 ساعت فیلم سکسی برای هر سلیقه تماشا کند و کیف خر کند.
·        چه کسی حوصله خواندن مرثیه کلیدر خواهد شد.

·        آیا می توان محمود دولت آبادی را جزو جماعت تنبل محسوب داشت؟
·        چه کند، وقتی کسی صناری صرف خرید اوسنه های او نمی کند؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر