ویرایش و
تحلیل از
یدالله
سلطانپور
ای
شهید ره حکمت و علم
خون تو حافظ دین و دفتر
خون تو حافظ دین و دفتر
·
معنی تحت اللفظی:
·
ای شهید در راه فلسفه و علم، خون
تو حافظ دین و قرآن است.
1
ای
شهید ره حکمت و علم
·
در قاموس شاعر فئودالیسم و
فوندامنتالیسم، مرتضی مطهری در راه فلسفه و علم به شهادت رسیده است و نه در راه فئودالیسم،
فوندامنتالیسم و اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی گندیده بازاری.
·
وقتی گفته می شود که این اجامر،
معنی حرف دهن خود را حتی نمی دانند، به همین دلایل است.
·
حکمت و علم به چه معنی است که
مطهری در راه آندو به قتل رسیده است؟
2
ای
شهید ره حکمت و علم
·
حکمت یعنی فلسفه.
·
فلسفه و یا فیلوسوفی، فرمی
از شعور اجتماعی است.
·
فلسفه ـ بطور کلی ـ در مغایرت با مذهب و اسطوره، به هر نگرش
نظری (تئوریکی) مستدل راجع به کل جهان و مقام انسان در جهان اطلاق می شود.
·
فلسفه در فرم علمی مستدل مارکسیستی ـ لنینیستی اش،
بمثابه ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی و تئوری شناخت
مارکسیستی ـ لنینیستی، عبارت است از علم عام ترین قوانین حرکت و ساختار
طبیعت، جامعه و تفکر (شناخت) و علم مقام انسان در جهان.
·
مراجعه کنید به فلسفه در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
3
ای
شهید ره حکمت و علم
·
از همین تعریف مفهوم حکمت و یا فلسفه
معلوم می شود که فلسفه ضد مذاهب و اساطیر است.
·
مرتضی مطهری، نه نماینده حکمت، فلسفه
و یا فیلوسوفی، بلکه نماینده مذهب، فقه و یا تئولوژی بوده است.
·
مرتضی مطهری نه شهید راه حکمت،
بلکه شهید راه منافع اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی عجق ـ وجق
سنتی است.
·
مرتضی مطهری نه شهید راه حکمت،
بلکه شهید راه مذهب و خرافه و روحانیت ارتجاعی است.
·
مرتضی مطهری شهید راه اختلافات
درون مذهبی در زمینه تفسیر آیات و روایات و احادیث و خرافات است.
4
ای
شهید ره حکمت و علم
·
علم چیست؟
·
علم عبارت است از سیستم معارف دم به دم توسعه یابنده که از
پراتیک اجتماعی سرچشمه می گیرد.
·
معارف علمی به خواص ماهوی، پیوندهای علی (علت و معلولی)
و قانونمندی های طبیعت، جامعه و تفکر مربوط می شوند و در فرم مفاهیم، مقوله ها، تعارف
معیاری، قوانین، تئوری ها و فرضیه ها
تثبیت می شوند.
·
سیستم معارف علمی ـ بمثابه مبنای کردوکار انسانی ـ امکان
تسلط روز افزون انسان ها بر محیط طبیعی را و پس از محو جامعه طبقاتی آنتاگونیستی، امکان
تسلط بر محسط اجتماعی را فراهم می آورد و
در کوره پراتیک مرتب به محک می خورد، تصحیح، تدقیق و یا حتی رد می شود و با معارف
علمی جدید جایگزین می شود.
·
علم مدرن ـ در مقایسه با ازمنه ی سابق ـ هیئت غول آسائی
به خود گرفته است.
·
مراجعه کنید به علم در تارنمای
دایرة المعارف روشنگری
6
ای
شهید ره حکمت و علم
·
با توجه به تعریف علم، جفنگیت ادعای
شاعر فئودالیسم و فوندامنتالیسم آشکار می گردد:
·
علم از پراتیک اجتماعی، از تجارب و
آزمایشات و اعمال اجتماعی مردم در طول تاریخ تشکیل می شود و مرتب به محک پراتیک می
خورد و تصحیح و یا حتی رد می شود.
·
این درست بر خلاف آن است که مرتضی
مطهری به اشاعه و توجیه زورکی اش کمر بسته است.
·
علم ضد خرافه و اسطوره و مذهب است.
·
مذهب نه بر شالوه پراتیک اجتماعی،
بلکه بر شالوده آیات الهی، روایات و احادیث از انبیاء و ائمه و اولیاء و فقها و غیره
استوار شده است.
·
مذهب دگم زار است.
·
اینکه آخوند ها در نهایت بی خبری و
بی خردی و بی شرمی، خود را عالم و حوزه فقهیه را حوزه علمیه جا می زنند، برای
عوامفریبی است و ربطی به طرفداری این اجامر از علم ندارد.
·
اینها اصلا معنی علم را نمی دانند.
7
ای
شهید ره حکمت و علم
·
هر علمی بخشی از واقعیت عینی را
موضوع کار خود قرار داده است.
·
علم بیولوژی، به عنوان مثال، علم
بررسی حیات در فرم های نباتی، حیوانی، انسانی و غیره آن است.
·
مذهب به مجموعه ای از جزم ها (دگم
ها)، آیات تکیه دارد:
الف
·
مسیحیت نزدیک به دو هزار سال، به جفنگ
ژئو سانتریسم، به خرافه زمین مرکزی باور داشت و هر مخالفی را به زنجیر می کشید و مورد
شکنجه و زجر و آزار قرار می داد تا توبه کند.
ب
·
اسلام مدعی دو شقه کردن کره قمر به
اشاره انگشت رسول اکرم است.
·
چگونه می توان، اسلام را علم قالب
کرد؟
·
کدام تجربه و آزمون و آزمایش این
ادعای خیالی و خرافی را تأیید می کند؟
·
مرتضی مطهری جانسپار کدام فلسفه و
علم بوده که خرافه شق القمر و هزاران خرافه بدتر از آن را به چالش نکشیده است؟
8
خون
تو حافظ دین و دفتر
·
این ادعای شاعر فئودالیسم و فوندامنتالیسم
نیز ادعای بی پایه ای بیش نیست.
·
خون مرتضی مطهری، کمترین کمکی به
حفظ دین و قرآن نکرده است.
·
اینجا ـ قبل از همه ـ اختلافات
درونی اهل تشیع در بین بوده است.
·
ما از فرقان چیزی نخوانده ایم.
·
اگر به آثار فکری فرقان دست یابیم،
می توانیم مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و ضمنا ماهیت طبقاتی اش را روشن سازیم.
9
·
حافظ دین و قرآن طبقه حاکمه است.
·
حافظ دین و قرآن ارتجاع فئودالی ـ
فوندامنتالیستی ـ روحانی و بورژوازی متعفن و گندیده ی بازار است ونه خون مرتضی مطهری.
·
حافظ دین و قرآن همان اشرافیت بنده
دار و فئودال و روحانی است که مسجد و زیارتگاه و حوزه های «علمیه» مجلل با گنبدهای
زرین می سازد و نه خون مرتضی مطهری.
·
حافظ دین و قرآن ترور فرزانگان
توده در طول تاریخ است و نه ترور مرتضی مطهری.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر