۱۳۹۵ خرداد ۲۶, چهارشنبه

سیری در فرمایشات رهبران ملت ایران (9 )


ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطانپور

امام امت:
معامله و خرید و فروش موسیقی حرام است
مگر آهنگی که اخیرا به مناسبت شهادت آقای مطهری ساخته اند
 سخنرانی جماران
کتاب کوثر

·        سؤال اکنون این است که منظور سخنران جماران از آهنگی که برای آقای مطهری ساخته اند، چیست که استثنائی محسوب می شود و خرید و فروشش مجاز و مشروع است؟

·        ما برای کشف دلیل ائمه باید این آهنگ را بشنویم و محتوای آن را مورد تحلیل قرار دهیم:     

سرود «شهید مطهر»

به مناسبت شهادت استاد شهید مرتضی مطهری
به دست گروه فرقان  

شعر از حمید سبزواری
آهنگ از استاد احمد علی راغب
نوا از محمد گلریز  

ای مجاهد شهید مطهر
مرتضی را چون آیینه مظهر

ای شهید ره حکمت و علم
خون تو حافظ دین و دفتر

در عزای تو، ای بحر تقوا
دیده در خون دل، شد شناور

مزمر
یعنی نای و بربط و رود

گریه بر ناله، ره بسته و غم
می گدازد دلم را به مزمر

خامه لرزد در کف من از غم تو
چون سرایم ماجرای ماتم تو

در شگفتم من چه گویم خدایا
تا که غم نشکند داغ من را

در عزای جانگزایت
سینه سوزد چو کانون اخگر

بشکند دست آن کس که بر کند
ز این چمن آن درخت تناور

حیف از آن نوبهارآفرین باد
کز خزان ستم گشته پرپر

هر شب و روز دیده بارد گوهر پاک
از غم تو ای امید خفته در خاک

خشم امت ز سوگ تو جوشید
بی تو رهبر سیه جامه پوشید

خود نمیری که مردن تو را نیست
زنده‌ ای، زنده تا صبح محشر

نقش هر دفترت زندگی ساخت
زندگی از تو زاید مکرر

ای خطیب دلنواز نکته پرداز
عندلیب نغمه ساز کرده پرواز

ای دریغا، مکتب از علم
جانفزا نکته هایت ز منبر

در غم تو من چه گویم
ز آن که این گونه فرموده رهبر:

«حاصل عمر من رفته از دست
پاره‌ ی قلب من رفته از بر»
 
رفتی و مانده داغ تو در دل
رفتی و مانده یاد تو در سر

پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

·        این مدیحه ـ نوحه به مناسبت قتل مرتضی مطهری به دست گروه موسوم به فرقان سروده شده است.
·        ما متأسفانه نه چیزی از مطهری خوانده ایم و نه از گروه تروریستی ـ مذهبی فرقان.
·        این مدیحه ـ نوحه را باید تحلیل کنیم تا ببینیم چرا سخنران جماران در خرید و فروش آن سودی برای خود کشف کرده است:

1
ای مجاهد شهید مطهر
مرتضی را چون آیینه مظهر


·        معنی تحت اللفظی:
·        ای مجاهد شهید و مطهر که مظهر آئینه وار حضرت علی (مرتضی) هستی.

·        این بیت مدیحه ـ نوحه، مملو از ادعای سوبژکتیو است:

2
ای مجاهد شهید مطهر

·        شاعر مرتضی مطهری را مجاهد می نامد.
·        مجاهد به کسی اطلاق می شود که در جهاد شرکت ورزد.
·        مرتضی مطهری اما نه اهل جهاد فی سبیل الله، بلکه اهل فقه فی الحوزه علمیه بوده است.
·        آخوند بوده است.
·        اگر از شاعر دلیل بخواهند، می تواند آسمان و ریسمان را به هم ببافد و دروغ خود را به هر ذلتی هم که باشد، اثبات کند.

·        بی پرنسیپی سکنه دیار عه «هورا» و عا «شورا» همین جا آشکار می گردد:
·        این جماعت، به تنها چیزی که اعتنا ندارند، حقیقت عینی است.
·        هر دروغی که برای این جماعت مفید باشد، بی شرمانه به مثابه حقیقت قلمداد می شود.

·        این خصوصیت منحصر به طرفداران جماران و جمکران نیست.
·        همه دار و دسته های سیاسی و مذهبی دیار عه «هورا» و عا «شورا» همین اند.

3
ای مجاهد شهید مطهر

·        مرتضی مطهری، در این مصراع شعر، توسط شاعر، تطهیر می شود.
·        دلیل تطهیر او توسط شاعر، دلیل سطحی، صوری و فرمالی است:
·        چون نام فامیل مرتضی، مطهری بوده، شاعر هم او را مطهر می نامد.
·        اگر نام فامیل مرتضی، قاسمی می بود، شاعر او را شهید مقسم مثلا آب کوثر می نامید.
·        دلیل مطهر بودن او، دلیلی فرمالیستی است.

4
ای مجاهد شهید مطهر

·        فرمالیسم یکی دیگر از گرایشات معرفتی سکنه دیار عه «هورا» و عا «شورا» است.
·        کسی نمی داند که شهدای کربلا چه خصوصیات فکری، شخصیتی، هنری، حرفه ای و غیره داشته اند.
·        ولی همه می دانند که قد حضرت ابوالفضل شبیه شمشاد بود.
·        چشم و ابروی حضرت علی اکبر، بی همتا بود.
·        راه رفتنش معرکه بود.
·        نشست و برخاستش غوغا بود.
·        فرمالیسم ستون فقرات تئوری شناخت این جماعت را تشکیل می دهد.

5
ای مجاهد شهید مطهر

·        دلیل دیگر شاعر برای تطهیر مرتضی مطهری، قتل او توسط گروه تروریستی فرقان است.

·        اگر گروه فرقان موفق به قتل او نمی شد.
·        به همان سان که به قتل کوسه موفق نشد.
·        در آن صورت مرتضی مطهری، به همان اندازه مطهر محسوب می شد که کوسه محسوب می شود.

·        این اما به چه معنی است؟

6
ای مجاهد شهید مطهر

·        این بدان معنی است که این جماعت از مرگ، معیار عینی سر هم بندی کرده اند.

·        معیار عینی برای تعیین چه چیزی؟

7
ای مجاهد شهید مطهر


·        مرگ و یا به زبان سکنه دیار عه «هورا» و عا «شورا»، شهادت، معیار عینی این جماعت برای تعریف و تعیین حقیقت عینی است.
·        هر کس زیر شکنجه بمیرد و یا دست به خودکشی زند، مثلا کاسه زهر سر کشد و یا نارنجکی را در مشت خود منفجر سازد، طرفدار حقیقت عینی است.
·        مظهر حق است.
·        جزو قدیسین است.
·        پرستیدنی است.
  
8
ای مجاهد شهید مطهر

·        معیار عینی برای تعریف و تعیین حقیقت عینی اما پراتیک است.
·        آنهم از قرون وسطی فئودالی حتی.
·        یعنی قرن ها قبل از تولد مارکس و انگلس و لنین.

·        چون خواجه شیراز حتی می دانست که تجربه محک تعیین حقیقت است:
  
خوش بود، گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود، هر که در او غش باشد.

·        معنی تحت اللفظی:
·        معیار تمیز درجه خلوص آدم ها و چیزها، محک تجربه است.

·        محک برای تعیین درجه خلوص طلا به کار می رود.
·        خواجه شیراز هم ـ در تحلیل نهائی ـ تجربه و یا پراتیک را معیار کشف حقیقت عینی می داند.

·        می توان گفت که سکنه دیار عه «هورا» و عا «شورا» پراتیک را با مرگ جایگزین ساخته اند:
·        معیار عینی برای کشف حقیقت اندیشه ای و یا نظری مرگ متفکر و یا صاحبنظر است.
·        معیار عینی برای کشف حقیقت خط مشی و ایده ئولوژی دار و دسته ای، تعداد شهدای آن دار و دسته است.
 
9
ای مجاهد شهید مطهر

·        بر اساس این معیار خونین است که تعداد بیشماری عضو جریانات فاشیستی و فوندامنتالیستی شده اند.
·        مثلا به سازمان فدائیان خلق و یا اسلام، به سازمام مجاهدین خلق و یا اسلام و یا لیملام پیوسته اند.
·        برای سکنه دیار عه «هورا» و عا «شورا»، اندیشه و نظر و خط مشی و ایده ئولوژی کسی و یا دار و دسته ای کشک است.
·        بهترین راه مرده بودن صاحب نظر و تعداد مرده های دار و دسته ای است.
·         
·        به همین دلیل احمد شاملو مرگ را ایدئالیزه کرده است:      


من برگ را سرودی کردم ،سرسبزتر ز بیشه.
من موج را سرودی کردم، پر نبض تر ز انسان.
من عشق را سرودی کردم، پر طبل تر ز مرگ، سرسبز تر ز جنگل.
من برگ را سرودی کردم، پر تپش تر از دل دریا.
من موج را سرودی کردم، پر طبل تر از حیات.
من مرگ را سرودی کردم.

·        هنر نزد عیرانیان است و بس.

10
·        مرگ برای این جماعت، مرده شو ست.
·        وجه مشترک فاشیسم و فوندامنتالیسم در ستایش هر دو از مرگ است.
·        تجلیل از مرگ هم خاص اجامر جماران و جمکران نیست.
·        همه دار و دسته های سیاسی و مذهبی  دیار عه «هورا» و عا «شورا»، ستایشگر مرگ اند.
·        به همین دلیل همه این دار و دسته ها شهید نامه های قطور دارند و با آلت دست قرار دادن آنها، عضوگیری کرده اند و می کنند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر