۱۳۹۵ خرداد ۱۹, چهارشنبه

سیستم (10) (بخش آخر)


پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
پروفسور دکتر هانس لیبشر
برگردان شین میم شین

ژ
مفهوم سیستم در
فلسفه کلاسیک آلمان

·        در فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان ما با درک ایدئالیستی از سیستم ـ مفهوم مواجه می شویم.
·        اینجا سیستم در وهله اول بمثابه نظام معینی در تفکر و بمثابه سیستم شناخت در نظر گرفته می شود.

1
کانت


ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض»
نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی
به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (نقد خرد عملی)
استه تیک (نقد قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ
«پرولگومنا» (مقدمات) 

الف
·        کانت از سوئی، سیستم را «وحدت معارف متنوع در ایده ای واحد» می داند.
·        (کانت، «نقد خرد محض»)

ب
·        کانت از سوی دیگر، سیستم را بمثابه «کل شناخت می داند که بنا بر اصول معینی تنظیم شده باشد.»
·        (کانت، «دلایل متافیزیکی آغازین علوم طبیعی»، مقدمه)

پ
·        رابطه فکری ـ مفهومی سیستم نسبت به سیستم های واقعی واقعیت عینی  در اینجا وارونه نمودار می گردد:
·        نظام سیستماتیک فکری به جهان آشفته پر هرج و مرج امتداد داده می شود و ببرکت این پروژکسیون فکری در عالم واقع نظام سیستماتیکی پدید می آید که محصول تفکر بشری است.

2
هگل

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1770 ـ1831) 
آثار هگل به 14 بخش طبقه بندی می شود:
آثار آغازین (جوانی)
آثار انتقادی ینا
طرح های سیستمی ینا
فنومنولوژی روح
منطق (کوچک و بزرگ)
فلسفه طبیعت
روح سوبژکتیف
روح اوبژکتیف (خطوط اصلی فلسفه حقوق)
فلسفه تاریخ
آثار مربوط به سیاست روز
فلسفه هنر
فلسفه مذهب
فلسفه و تاریخ فلسفه
دایرة المعارف علوم فلسفی

·        در تفکر هگل سیستم ـ مفهوم، مقام برجسته ای کسب می کند.

الف
·        هگل در دایرة المعارف علوم فلسفی می نویسد:
·        «فلسفیدن عاری از سیستم نمی تواند علمی باشد.
·        علاوه بر این چنین فلسفیدنی اغلب حاکی از نوعی سوبژکتیویسم خواهد بود که بنا بر محتوای خود تصادفی است.

ب
·        هرمحتوائی تنها ببرکت گشتاور کل، حقانیت کسب می کند و گر نه به پیش شرطی بی دلیل و یا به یقین سوبژکتیو بدل می شود.

پ
·        آثار فلسفی، اغلب خود را بدان محدود می سازند تا به تبیین نظرات و نیات خود بپردازند.

ت
·        آنها بغلط، سیستم را به غلط بمثابه فلسفه ای تلقی می کنند که اصولا محدود و متفاوت از بقیه است.

ث
·        ولی درست برعکس، اصل فلسفه اصیل، عبارت است از در بر داشتن کلیه اصول خاص.»

1
·        سیستم فلسفی، بنظر هگل (برعکس کانت) با منطق درونی و با ساختار دیالک تیکی اش، وابسته به تفکر بشری نیست و عینی است، اما فکری (ایده ای)  است.

·        (هگل ایدئالیست عینی بوده است. مترجم)

2
·        بنظر هگل، سیستم های واقعی جهان مادی، بازسازی های زشت و نارسای این سیستم های فکری بمعنی عینی ـ ایده ای اند.

3
·        هگل کل طبیعت، جامعه و تفکر را در سیستم فلسفی خود وارد می سازد.

4
·        این سیستم سازی هگل می بایستی به دو دلیل زیر ناکام بماند:

الف
·        اولا در دوره هگل امکان آن وجود نداشت که متفکر منفردی بتواند به کسب بینش کلی نسبت به شناخت بشری راجع به  عرصه های مختلف واقعیت عینی و تفکر نایل آید.

ب
·        ثانیا هگل وسایل کمکی ریاضی و منطقی لازم برای تشکیل چنین سیستمی را در اختیار نداشت.

4
·        از این رو ست که سیستم هگل بلحاظ انتقادی و سیستم ـ تئوریکی حاوی اشتباهات، استنباطات غلط، استنتاجلت کاذب و غیره است.

5
·        نقد مارکس و انگلس، اشتباهات مهم سیستم سازی هگلی را برملا ساخت.

6
·        ناکامی تلاش هگل در تشکیل سیستم فلسفی عام سبب بد نامی سیستم ـ مفهوم در فلسفه شد.

س

مارکسیسم ـ لنینیسم

·        مارکسیسم ـ لنینیسم شالوده های لازم را برای سیستم ـ مفهوم فلسفی نوین فراهم آورده است.
·        سیستمتئوری های مدرن با وسایل کمکی منطقی، ریاضی، سیبرنتیکی و غیره اصولا امکان تشکیل سیستم فلسفی ئی را فراهم آورده اند.
·        سیستم فلسفی ئی که بتواند درجوار تئوری های سیستماتیزه شده علوم منفرد، مقام و منزلت شایسته خود را احراز کند.

·        مراجعه کنید به سیستم اجتماعی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر