ویرایش
و تحلیل از
فریدون
ابراهیمی
آیه
38
سوره
بقره
قلْنَا
اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ
هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ
فرموديم:
«جملگى
از آن فرود آييد.
پس اگر از جانب من شما را هدايتى رسد، آنان كه
هدايتم را پيروى كنند
بر
ايشان بيمى نيست و غمگين نخواهند شد.
·
خدا پس از طرد حوا و آدم از بهشت
برین به اسفل السافلین زمین و پس از دادن توبه نامه به دست آدم و گرفتن امضاء و
تواب گشتن او، ضمن دم زدن از منبع مهر و توبه پذیر بودن خویشتن، به جای برگرداندن
آندو به بهشت برین، فرمان سقوط از بهشت برین بر اسفل السافلین زمین صادر می کند و
خط و نشان و شرط و شروط و وعده و وعیدی هم بر آن، مزید می دارد.
·
خدا به تنها چیزی که تره خرد نمی
کند، خرد است.
·
چون اینجا حکم خرد براین می بود که
خدا از خود انتقاد کند و پس از عذرخواهی از حوا و آدم به مثابه اولین معصومین لجن
مال گشته هستی، مجددا در بهشت برین را به روی آنان بگشاید و پی کار خود برود.
·
زندگی کند و بگذارد که دیگران هم
زندگی کنند.
1
فرموديم:
«جملگى
از آن فرود آييد.
پس اگر از جانب من شما را هدايتى رسد، آنان كه
هدايتم را پيروى كنند
بر
ايشان بيمى نيست و غمگين نخواهند شد.
·
خدا اما نه خرگرا و خردمند، بلکه خرد
گریز و خردستیز است:
·
خدای نیاورانی ـ جمارانی راست
راستکی است:
·
بازداشت و شکنجه و محکوم کردن
نوجوانی به جرم خواندن کتاب مجاز موجود در هر کتابفروشی و یا به اتهام دادن آن
کتاب به کره خری، بعد چسباندن برچسب خیانت و جنایت و اقدام بر ضد امنیت و الهیت، بالاخره،
بخشیدن شاهانه و شیخانه ی جرم جهان دگرگونساز او و آزاد کردنش از بهشت برین ورامین
و اوین، محروم کردنش از حق کار و مجبور کردنش به رجوع هفتگی به کمیته ساواک و یا
به کمیته عنگلاب.
·
به چنین خدائی و به چنان سلاطین و
خوانینی باید «دمت گرم» گفت و از دست شان
به کره مریخ گریخت.
2
فرموديم:
«جملگى
از آن فرود آييد.
پس اگر از جانب من شما را هدايتى رسد، آنان كه
هدايتم را پيروى كنند
بر
ايشان بيمى نيست و غمگين نخواهند شد.
·
اگر احیانا حوا و آدم توسط همین
خدای بی اعتنا به خرد و خردستیز، «هدایت» شوند، اگر از هدایت خدا تبعیت کنند،
نباید بترسند و غمگین باشند.
·
حالا باید خر آورد و خرواری فانتزی
آورد تا منظور خدا از تبعیت از هدایت را جامه مشخص پوشاند و فهمید.
·
به قول رؤسای بازجوئی ساواک علیه
الرحمه که یک میلیون بار خردگراتر از ساواما بود، «همه در چشم ما خاین اند، مگر
کسانی که در اثر شکنجه تطهیر شوند.» (نقل به مضمون)
3
·
خدا خودش هم نمی داند که بدون ترس،
کسی برای خدا و خرافه، تره حتی خرد نمی کند.
·
چون ترس از پدیده های طبیعی و اجتماعی،
پیش شرط پسیکولوژیکی ایمان به خرافه و خدا ست.
4
آیه
39
سوره
بقره
وَالَّذِينَ
كَفَرواْ وَكَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا أُولَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا
خَالِدُونَ
و
كسانى كه كافر شدند، و آيات ما را دروغ پنداشتند
اهل
دوزخند و هميشه در آن خواهند بود.
·
باید اندکی فانتزی داشت و به
روندهای روانی حوا و آدم بیچاره پی برد:
·
بلافاصله پس از تسکین روحی و روانی،
تهدید وحشت انگیز الهی شروع می شود:
·
اگر کسی بگوید که آیات الهی اصلا آیات
الهی نیستند، بلکه الزامات طبقاتی طبقه حاکمه اند، برچسب کافر بر پیشانی اش
چسبانده خواهد شد و به جای برگشت از زمین به بهشت برین، به اسفل السافلین دوزخ
پرتاب خواهد شد و تا ابد در همانجا عذاب خواهد کشید.
·
آفرین خود خدا بر اینچنین خدا.
5
و
كسانى كه كافر شدند، و آيات ما را دروغ پنداشتند
اهل
دوزخند و هميشه در آن خواهند بود.
·
وقتی گفته می شود که خدا، انعکاس
آسمانی ـ انتزاعی سلاطین و خوانین خودکامه است، به همین دلیل است.
·
ادیان آسمانی کذائی دست به تجرید
زده اند:
·
همانطور که می توان از مشخصات خود ویژه
ی سرو و صنوبر و سپیدار صرفنظر کرد و مفهوم مجرد و یا انتزاعی درخت را در ذهن ساخت،
ادیان آسمانی کذائی نیز به همان سان بر خصوصیات
خود ویژه ی فرعون و نمرود و چنگیز و تیمور و ضحاک و این و آن، صرفنظر کرده اند و
به مفهوم انتزاعی «خدا» رسیده اند.
5
و
كسانى كه كافر شدند، و آيات ما را دروغ پنداشتند
اهل
دوزخند و هميشه در آن خواهند بود.
·
همانطور که درخت مجرد و انتزاعی،
فقط در ذهن آدمیان وجود دارد، خدا نیز به همان سان در کله خالی از خرد آدمیان مسکن
دارد و نه در خارج از آن.
·
همانطور که برای آشنائی با درخت انتزاعی،
باید از کله برون زد و در عالم واقع با درختان مشخص منفرد از قبیل سرو و صنوبر و غیره آشنا شد، به همان سان نیز برای خداشناسی
باید از کله برون زد و با اجامر خونریز و خردستیز جامعه و جهان آشنا شد.
·
مراجعه کنید به دیالک تیک منفرد (خاص)
و عام، دیالک تیک مجرد و مشخص، دیالک تیک ماده و روح در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر