۱۳۹۴ مرداد ۱۰, شنبه

سیری در جهان بینی سابیر هاکا (6)


تحلیلی از
 ربابه نون

(به بازوهای قوی احتیاج داری برای...)

هر انسانی گاهی برای زنده ماندن
نیازمند این است که دستی را بگیرد.

دوست دارم زندگی کنم  
با اینکه می دانم
زندگی هرگز خیال ندارد روی خوش به من نشان بدهد!

چرا که هربار دستی را گرفتم
دست هایم تاول زدند
و هیچ فرقی نداشتند
دست بیل
دست کلنگ
یا دست تو!

پایان

1
(به بازوهای قوی احتیاج داری برای...)

·        این عنوان شعر سابیر هاکا ست.
·        در این عنوان کامل و تام و تمام و بظاهر ناقص و ناتمام شعر او، محتوای این شعر بطور فشرده و موجز،  تبیین می یابد:
·        آدمی برای نیل به اهداف و آماج های مختلف به بازوان قوی نیاز دارد.

2
(به بازوهای قوی احتیاج داری برای...)

·        برای درک منظور شاعر و یا راوی باید از عالم انتزاعی (مجرد) پایین آمد به عالم مشخص رسید تا بتوان به این اندیشه مجرد و کلی او قرینه و یا قراین واقعی ـ عینی و مشخص پیدا کرد.
·        تا بتوان اندیشه ایدئال (ایده ای)   را جامه رئال (واقعی) پوشاند.
·        تا بتوان روح را مادیت بخشید.

3
(به بازوهای قوی احتیاج داری برای...)

·        به عنوان مثال برای ترقی اجتماعی به صاحب مقامی نیاز داری تا دستت را بگیرد، بالا کشدت و به نان و آبی برساندت:
·        درست با همین طرز تفکر است که با روی کار آمدن فردی، گروهی، حزبی، دار و دسته ای، قلدری، قشری و یا طبقه ای، در طرفة العینی همه به ضریح «بازوی قوی» دخیل می بندند:

الف
·        همه یکشبه شاه اللهی ویا حزب اللهی می شوند.

ب
·        همه عنوان و نام تابلوی دکان را تغییر می دهد و مثلا دل و قلوه پهلوی و یا سید علی می نامند.

ت
·        همه از دم چادر و عبا و عمامه به درو می افکنند و مینی ژوپ و کت و شلوار می پوشند و یا بر عکس مینی ژوپ و کت و شلوار را با مقنعه و چادر و عبا و عمامه و قبا تعویض می کنند.

پ
·        با این منطق است که جناب سروان خاتمی، آیة الله العظمی خاتمی می گردد.

ث
·        با این منطق است که خیلی ها سجاده به دوش می کشند و چنان با خلوص نیت نماز می خوانند که جای مهر که سهل است، خود مهر بر پیشانی می چسبد و می ماند.

ج
·        با این منطق است که خیلی ها به زیارت کعبه و کربلا می روند و چنان زار می زنند که دستان غیبی از جنون عشق شان فیلم برمی دارند و در عنترنت می گذارند تا خلایق به مؤمن مخلص رأی دهند و رستگار شوند.

3
(به بازوهای قوی احتیاج داری برای...)

·        به همین دلیل است که شاعری اندرز می دهد:

برو، قوی شو،
اگر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت ضعیف پامال است.

·        منظور شاعر دیگر هم ـ در تحلیل نهائی ـ همان منظور سابیر هاکا ست.
·        با این تفاوت که اندرز او رادیکال تر و بهتر و مفید تر است:

الف
·        چون اگر کسی خود به «بازوی قوی» بدل شود، دیگر نیازی به دخیل بستن بر ضریح «بازوان قوی» نخواهد داشت و خود به مرجع و مرشد و مراد این و آن بدل خواهد شد.

ب
·        آنگاه خود او دیگر نیازی به آلودن دست خود به کرد و کار های کثیف نخواهد داشت.
·        همه کرد و کار های کثیف را نوچه ها و نوکران و پیروان او انجام خواهند داد.

4
(به بازوهای قوی احتیاج داری برای...)

·        با همین منطق سابیر هاکائی است که در رسانه های طبقه حاکمه در غرب شعاری پیاپی بر لب ها می نشیند، مبنی بر اینکه «ثروت افراد را سکسی می کند.»

·        محتوای معنوی و فلسفی این شعار نیز همین شعار سابیر هاکا ست:

الف
·        ثروت همزاد همیشگی اوتوریته و قدرت است.

ب
·        ثروت مند ضمنا و ماهیتا قدرتمند نیز است.

ت
·        چون در دیالک تیک ثروت و قدرت (اقتصاد و سیاست) نقش تعیین کننده از آن ثروت (اقتصاد) است.

پ
·        ثروتمند می تواند مادام العمر خانه نشین، ویلا نشین، قصر نشین و یا کشتی تجملی چند میلیونی لوکس نشین باشد و با تلفنی اعمال قدرت کند.

ث
·        ثروتمند می تواند قوی ترین هیاکل و هیولاها را برای اعمال اراده و قدرت اجیر کند.

ج
·        ثروتمند می تواند چنان سکسی باشد که علاوه بر زیبا ترین  زنان و دختران جهان، سیاه ترین و مخوف ترین قوای ویژه عاشق و شیفته جان نثارش باشند.

ح
·        اگر تیز بنگریم در جهان کنونی، هر ثروتمندی عملا قلدر قوی پنجه ای و ضمنا باب الحوایجی است.
·        دیالک تیک ثروت و قدرت از همین قرار است.

·        ریشه فاجعه هم همینجا ست:
·        آنچه به هیتلر و پهلوی و خمینی و خامنه ای و امثال بیشمار آنان جلال و جلا و جبروت و جذبه و جاذبه می بخشد، در تحلیل نهائی «بازوان قوی» آنها ست که در زورخانه ی طبقه حاکمه ثروتمند کسب کرده اند.   

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر