۱۳۹۴ شهریور ۴, چهارشنبه

سیری در شعری از خواجوی کرمانی (4)


مسعود بهبودی
  
جم، اگر اهرمنی سنگ زند بر جامش
قیمت لعل بدخشان به حجر کم نشود

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر اهریمنی بر جام جم سنگ بزند، قیمت لعل بدخشان به دلیل اصابت سنگ کاهش نمی یابد.

1
·        خواجو در این بیت شعر، خود را با لعل و مخالفین خود را با اهریمن قابل قیاس می پندارد.
·        به همین دلیل از عدم کاهش قیمت لعل به دلیل خوردن سنگ به جام مزین به لعل جم، نتیجه می گیرد که مخالفینش ول معطلند و خود خواجو رویین تن است.

·        فروتنی نوع عیرانی به همین می گویند.

2

·        شاملو محتوای همین بیت خواجو را بطرز مبالغه آمیزی در شعری تکرار خواهد کرد:

نشانه

شغالی گر
ماه بلند را دشنام گفت

پیران شان مگر
نجات از بیماری را
تجویزی اینچنین فرموده بودند.

فرزانه در خیال خودی
اما
که به تندر پارس می کند (می کنی؟) 
گمان مدار که به قانون بوعلی
حتی
جنون را
نشانی از این آشکاره تر
بدست کرده باشند.

·        معنی تحت اللفظی:
·        شغالی که دچار بیماری «گر» بوده به ماه بلند دشنام می گوید.
·        پیران شغالان شاید دشنام گفتن را درمان درد گر گرفتگی دانسته اند.
·        به خیال خودت فرزانه هستی که به تندر پارس می کنی.
·        حتی در کتاب «قانون الطب» ابوعلی سینا نشان بهتری برای جنون تعیین نشده است.

3
شغالی گر
ماه بلند را دشنام گفت

·        شاملو هم سنت خواجو، خود را با ماه بلند و مخالفین خود را با شغال بیمار و تیمار قابل قیاس می پندارد.

4
دیو اگر گردن طاعت ننهد انسان را
همه دانند که تعظیم بشر کم نشود

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر دیو تن به اطاعت از انسان ندهد، عظمت انسان کاهش نمی یابد.  

5
·        خواجو در این بیت، مخالفین خود را دیو واره تصور و تصویر می کند و خود را مظهر انسان انتزاعی.
·        آن سان که توقع دارد که بقیه از او بدون چون و چرا فرمان برند.

·        البته استفاده خواجو از واژه «تعظیم» خالی از ایراد نیست.
·        تعظیم به معنی کرنش و عظمت بخشیدن و بزرگ محسوب داشتن است و نه به معنی عظمت.
·        یعنی فعل است و نه اسم.

6
کاه اگر کوه شود سر به فلک بر نزند
ور سها کور شود نور قمر کم نشود

·        معنی تحت اللفظی:
·        کاه اگر به بزرگی کوه هم شود، سر به فلک نمی زند.
·        ستاره سها اگر کور شود، نور ماه کاهش نمی یابد.

·        خواجو در این بیت نیز به خودستائی ادامه می دهد:
·        او از سوئی خود را به کوه و مخالفین خود را به کاه تشبیه می کند و از سوی دیگر، خود را بسان شاملو به ماه و مخالفین خود را به ستاره کوچولوی کمنور سها تشبیه می کند.
·        ضمنا کوری چشم مخالفین خود را احتمالا از موفقیت های خود تبیین می دارد.

·        آنچه خواجو نمی داند این حقیقت امر علم نجوم است که ماه از ستاره، چه بلحاظ کمی (اندازه)  و چه بلحاظ کیفی (استقلال) کم ارج تر و کم ارزش تر است.
·        بزرگی و کوچکی ظاهری سها و میزان نور آن به دلیل مسافت آن از زمین است و نه به خاطر کوچکی و کمنوری اش.

ادامه دارد.

۱ نظر: