۱۳۹۴ شهریور ۸, یکشنبه

سیری در سخنان گوهر مراد (7)


مصاحبه ی ضیاء صدقی با
غلامحسین ساعدی
 (فروردین 1363) 
تحلیلی از
یدالله سلطانپور

بیوگرافی
ادامه

سؤال:
قبل از 28 مرداد
 زمان حکومت دکتر مصدق
هنوز فرقه ی دموکرات بصورت مخفی پس فعالیت داشت؟

جواب:
  بله، بله دقیقاً.
فرقه دموکرات آذربایجان فعالیت داشت.

·        از این پرسش و پاسخ میان ضیاء صدفی و گوهر مراد می توان به این نتیجه رسید که  تحت حکومت بورژوائی «ملی» مصدق، فرقه دموکرات آذربایجان، اجازه فعالیت قانونی نداشته است.
·        هر خواننده خرفت این مصاحبه با خواندن این خبر هولناک، بیشک انتظار دارد که ضیاء از صدف برون آید و دلیل بطلبد.
·        چون از هر حکومت بورژوائی باید انتظار داشت که حزب سیاسی خلقی را از حق فعالیت سیاسی محروم نسازد.
·        ضیاء صدف اما از آن بیدها نیست که به باد این انتظارات منطقی بلرزد:

1
سؤال:
  موضع فرقه ی دموکرات آذربایجان در آن موقع نسبت به حکومت دکتر مصدق 
و موضع حزب توده نسبت به دکتر مصدق چگونه بود؟
آیا از سیاست حزب توده پیروی می کرد؟


·        یا للعجب از این ضیاء صدف!

·        روزی نامه نگاران کشور عه هورا و عاشورا همه از دم معرکه اند:
·        عدم تمکین حکومت مصدق به ساده ترین آزادی های سیاسی فرمال برای ضیاء صدفی ارزش اعتنا حتی ندارند چه رسد به ارزش تأمل و تعمق و مته و خشخاش.
·        این سؤال ضیاء صدفی اما به چه معنی است؟  

2
سؤال:
  موضع فرقه ی دموکرات آذربایجان در آن موقع نسبت به حکومت دکتر مصدق 
و موضع حزب توده نسبت به دکتر مصدق چگونه بود؟

·        این اولا بدان معنی است که برسمیت شناسی آزادی های فرمال بورژوائی از سوی دولت بورژوائی مصدق، حتمی و الزامی نیست.
·        بلکه به قول آخوند ها این برسمیت شناسی آزادی های فرمال بورژوائی، به شرطها و شروطها ست:
·        فرقه دموکرات آذربایجان اگر طرفدار حکومت بورژوائی مصدق باشد، فقط و فقط در آن صورت اذن برخورداری از آزادی های فرمال بورژوائی خواهد داشت.

3
سؤال:
  موضع فرقه ی دموکرات آذربایجان در آن موقع نسبت به حکومت دکتر مصدق 
و موضع حزب توده نسبت به دکتر مصدق چگونه بود؟

·        این ثانیا کمک فکری صدف به گوهر است.
·        تا گوهر مراد پاشنه دهن برکشد و قانون شکنی حضرت محمد مصدق را توجیه «من ـ تقی» کند و او را به آب زمزم بشوید و تطهیر کند.

4
سؤال:
  موضع فرقه ی دموکرات آذربایجان در آن موقع نسبت به حکومت دکتر مصدق 
و موضع حزب توده نسبت به دکتر مصدق چگونه بود؟

·        این جمله صدف ضمنا بدان معنی است که او نه صدف واقعی، بلکه مار هفت خط و خالی است.
·        چون به چرخش چشمی فرقه دموکرات آذربایجان را به حزب توده می چسباند تا با توسل به پسیکولوژی مبتنی بر «بد نامی» حزب توده، فرقه دموکرات آذربایجان را نیز به لجن بکشد و قانون شکنی مصدق را توجیه من ـ تقی کند.

5
آیا از سیاست حزب توده پیروی می کرد؟

·        عجب عجبا!

·        پیش شرط ائتلاف و اتحاد و وحدت احزاب و سازمان های سیاسی در قاموس خبرنگاران کشور عه هورا از چه قرار است؟
·        فرقه دموکرات آذربایجان به عنوان حزب سیاسی در کشور عه هورا حتما باید از سیاست حزب دیگری پیروی کند تا به آن حزب نزدیک شود و یا از سوی آن حزب حمایت و یاری شود؟

·        از این پرسش ضیاء صدفی طرز تفکر ارتجاعی و آنتی کمونیستی عربده می کشد:
·        موضوع مصاحبه در واقع این است که چرا حکومت مصدق اجازه فعالیت قانونی به فرقه دموکرات آذربایجان نداده است.

·        ضیاء صدفی اما قصد عوامفریبی دارد و آسمان را به حزب توده می بافد تا مصدق را به آب زمزم بشوید.

6
جواب:
بدبختانه تا آنجایی که من مثلاً الان بعد از یک ربع قرن
نسبت به این فکر می کنم،
فکر می کنم که اینطوری بوده،

·        گوهر مراد که به هنگام این مصاحبه ظاهرا هوش موشی حتی در سر نداشته، با کله به دام ایده ئولوژیکی صدفی می افتد و به جای انتقاد از قانون شکنی مصدق، به قربانیان این قانون شکنی یعنی به فرقه دموکرات آذربایجان و حزب توده می تازد.

·        گوهر مراد که از 18 ساله بودن خود به هنگام وقوع کودتای 28 مرداد خبر ندارد و صدفی باید محاسبه کند، پس از «یک ربع قرن» تفکر در جوار جلال آل احمد و احمد شاملو (نمایندگان برجسته فوندامنتالیسم و فاشیسم)، به این نتیجه رسیده که سران فرقه دموکرات آذربایجان، مشتی الاغ بوده اند.
·        خودشان قادر به تفکر نبوده اند و حتما باید افسارشان به دست این و آن باشد.

7
·        قلم از دیرباز به دست دشمن توده است و با این قلم تاریخ جامعه تحریف شده است.
·        بیوگرافی رهبران فرقه دموکرات آذربایجان چه بسا اصلا به گوش کسی نرسیده است.
·        روشنگری در هر زمینه و ضمنا در این زمینه واجب تر از آب و نان شب است.
·        تا توده بداند که چه شخصیت هائی در راه رهائی اجتماعی کوشیده اند و چه زجرها و درد ها و دربدری ها تحمل کرده اند.

8
هیچ تاندانس بخصوصی نسبت به اینکه مثلاً حکومت دکتر مصدق
یک چیز ملی،
ملی نه به معنای ناسیونالیست و اینها نه،
کلاً یک چیزی که روی پای خودش است،
قبول نداشتند.

·        عجب فهم و فراست فلسفی گوهر مراد ما دارد!
·        بزعم او و صدف ساکت و صامت، «چیز ملی» به معنی «ناسیونالیست و اینها» نیست.

·        پس «چیز ملی» به معنی چیست؟

9
·        «چیز ملی» بزعم گوهر مراد، چیزی است که روی پای خودش ایستاده باشد.

·        این بدان معنی است که گوهر مراد، پس از یک ربع قرن تفکر، هنوز معنی استقلال و یا خود مختاری را هم نمی داند.

·        مراجعه کنید به  آزادی، استقلال، دیالک تیک خود مختاری و وابستگی، دیالک تیک هیرارشی و خود مختاری در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

10
·        از قضای روزگار همان فرقه دموکرات آذربایجان پیرو این و آن، منادی سرسخت همین استقلال و خود مختاری (زوی پای خود ایستایی)  بوده است و چه بهای گرانی برای همین ساده ترین حقوق بورژوائی پرداخت نکرده است.
·        ایکاش گوهر مراد و ضیاء صدف پس از یک ربع قرن تفکر، از خود می پرسیدند که چرا این حکومت ملی محمد مصدق، حق خود مختاری ملی خلقی را که از قضا اکثریت جمعیت کشوری را تشکیل می دهد، و برسمیت شناسی این خود مختاری که یکی از وظایف اصلی انقلابات بورژوائی است، برسمیت نمی شناسد و سازمان سیاسی آن خلق را ممنوع اعلام می دارد تا متقابلا «مرگ بر مصدق» بشنود؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر