۱۳۹۴ شهریور ۲, دوشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (322)


پروفسور دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین

پیشکش
 به 

 عبدالصمد کامبخش
  (  ۱۲۸۲ ـ ۱۳۵۰ )  

بخش نهم
 ماتریالیسم و دیالک تیک از زمان لنین.
 نقد ماتریالیسم به مثابه نقد مارکسیسم

 آنتونیو گرامشی (1891 ـ 1937)
فیلسوف مارکسیست، نویسنده، ژورنالیست، سیاستمدار
از مؤسسین حزب کمونیست ایتالیا
نماینده مجلس ایتالیا (از 1924 تا بازداشتش در 1926)
نگارنده دفاتر 32 گانه زندان که منابع مارکسیستی مهمی اند.
آزادی از زندان در (21 آوریل 1937) و مرگ در پی خونریزی مغزی 6 روز بعد، در (27 آوریل 1937)
در تشییع جنازه آنتونیوی 46 ساله
 فقط برادر و خواهر و شوهر خواهرش
 اجازه شرکت یافتند.  

·        خدمات نظری و سیاسی ـ ایده ئولوژیکی آنتونیو گرامشی در مارکسیسم و در مباحث مربوط به استراتژی بین الملل سوم، اهمیت اساسی دیگری داشته اند.  

1
·        فلسفه پراتیک آنتونیو گرامشی، پاسخ نظری به مسئله حفظ هژمونی اقتصادی و دولتی بورژوائی بوده است که پس از انقلاب اکتبر در غرب مطرح می شود و آمیزه ای از تحمیل و توافق است.

2
·        آنتونیو گرامشی، پیوند بین فونکسیون اجتماعی و سطح معرفتی فلسفه، علوم و جهان بینی را در بعد و مقیاسی وسعت می بخشد که در آن، این رابطه در «بلوک تاریخی» زیربنا و روبنا تحقق می یابد:
·        ابعاد سیاست، حاکمیت و دولت که در چارچوب آنها، مسئله تشکیل هژمونی پرولتاریا طرح می شود.

3
·        از دید آنتونیو گرامشی، «هر فلسفه، سیاستی است و هر فیلسوف، ماهیتا فردی سیاسی است.»
·        (آنتونیو گرامشی، «ماتریالیسم تاریخی»، ص 54)

4
·        با توجه به هژمونی واقعی بورژوازی، فرهنگ طبقه کارگر می تواند «فقط ترکیب متغیری (قابل تغییری) از کهنه و نو باشد، ترکیبی از تعادل لحظه ای روابط فرهنگی باشد که با تعادل روابط اجتماعی در پیوند قرار دارد.»  

5
·        تنها پس از تشکیل دولت سوسیالیستی است که «مسئله فرهنگی در بغرنجیت کلی اش طرح می شود و به سوی حل اساسی اش سیر می کند.»
·        (همانجا، ص 107)    

6
·        بدین طریق، به نظر آنتونیو گرامشی، مارکسیسم به مثابه فلسفه توسعه یافته در جامعه بورژوائی، چیزی جز «شعور سرشار از تضاد نیست که فیلسوف ـ به عنوان فرد یا گروه اجتماعی ـ در آن، نه فقط تضادها را درک می کند، بلکه خودش ـ به مثابه عنصر (شالوده ماهوی) تضاد ـ وارد صحنه می شود و این عنصر را به مقام اصل شناخت و همراه با آن، به مثابه اصل اکسیون (عمل) ارتقا می دهد.»
·        (همانجا، ص 114)  

7
·        آنتونیو گرامشی در تأملات مقدماتی ماتریالیسم تاریخی، متوجه نکات بسار مهم زیر می شود:

الف
·        تشکیل فرهنگ نوین، فقط به معنی کشفیات نوین «منفرد» نیست.

ب
·        بلکه علاوه بر آن و قبل از همه، به معنی حلاجی انتقادی حقایق کشف شده است.  

ت
·        به معنی اجتماعی کردن آنها به نحو معینی است.  

پ
·        به معنی مبنا قرار دادن اعمال خلاق برای آنها به عنوان عنصر (شالوده ماهوی) تنظیم و به عنوان عنصر نظام معنوی ـ اخلاقی است.»
·         (همانجا، ص 6)   

8
·        کشف نقش فلسفه خودپوی فهم روزمره و اهمیت روشنفکران در جنبش های اجتماعی، آنتونیو گرامشی را به پیگیری و قاطعیت در «کانون توجه قرار دادن» این مسئله سوق می دهد که توسعه سیاسی مفهوم هژمونی، چگونه پیشرفت فلسفی بزرگی را در ورای پیشرفت سیاسی ـ عملی نمودار می سازد.
·        (همانجا، ص 13)   

9
·        آنتونیو گرامشی این پیشرفت را از آن ولادیمیر لنین می داند:

الف
·        او تشخیص می دهد که تئوریزه کردن هژمونی و جامه عمل پوشاندن بدان که توسط لنین صورت گرفته (همانجا، ص 8)، «حادثه «متافیزیکی» عظیمی بوده است.»
·        (همانجا، ص 38)   

ب
·        او بر آن بوده که «واقعیت بخشی به دستگاه هژمونیال توسط لنین با تعین بخشیدن بدان (با دترمینیزه کردن آن) از طریق تشکیل عرصه ایده ئولوژیکی نوین و از طریق رفرم شعور و اسالیب شناخت صورت گرفته است:
·        از این رو، واقعیت بخشی به دستگاه هژمونیال یک حقیقت امر شناخت بوده است.
·        یک حقیقت امر فلسفی بوده است.»
·        (همانجا، ص 47)   

10
·        از پیوند دادن استدلالات مبنی بر اینکه مارکسیسم در تضاد و به مثابه تضاد پدید می آید و پیشبرد هژمونی نوینی را آماج قرار می دهد، آنتونیو گرامشی توجه خاصی را به جریانات فلسفی، علمی و ایده ئولوژیکی جلب می کند که هم در مارکسیسم وجود دارند و هم از خارج بدان حقنه می شوند و آن را تحت تأثیر قرار می دهند:

11
·        آنتونیو گرامشی رویزیون مضاعف (دو باره) در ماتریالیسم تاریخی را کشف می کند:    

الف
 بنه دتو کروسه (کروتسه) (1866 ـ 1952)
فیلسوف ایدئالیست، هومانیست، مورخ، سیاستمدار،
مورخ هنری ایتالیائی
مؤلف آثار متعدد

·        او اولا رویزیون ناشی از مارکسیسم پذیری ایدئالیسم تاریخ اخلاقی ـ سیاسی بنه دتو کروسه را کشف می کند.  

ب
 نیکلای ایوانویچ بوخارین (1888 ـ 1938)
سیاستمدار،  تئوریسین اقتصادی مارکسیست، فیلسوف
از شرکت کنندگان در انقلاب های 1905 ـ 1917
از ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۹، سردبیر پراودا بود.

·        او ثانیا رویزیون ناشی از علوم طبیعی پذیری و مبتذل سازی (ساده لوحانه سازی) مارکسیسم توسط جامعه شناسی پوزیتیویستی بوخارین را کشف می کند.    

12
·        می توان گفت که آنتونیو گرامشی، «آنتی دورینگ» ثانی را به رشته تحریر در می آورد که هم «آنتی کروسه»  است و هم چالش بر ضد «پوزیتیویسم و مکانیسیسم» است.    

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر