۱۳۹۴ مرداد ۲۶, دوشنبه

جهان بینی محمد زهری در آئینه آن و این (146)


محمد زهری
( ۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۳)
تحلیلی از
ربابه نون

گفت:
«آخر، چگونه نشناسی
آنکه حسرت به حرف تلخ تو بست
این منم، آن شکسته بند قدیم
چیست در تو به جز شکنج شکست!

·        معنی تحت اللفظی:
·        گفت:
·        «آخر چگونه مرا به جا نمی آوری؟
·        من همانم که حسرتکش حرف تلخ تو بوده ام.
·        من همانم که شکسته بند دیرین تو بوده ام.
·        تو که جز شکنج شکست، چیزی نداری.»

1
·        در این بند شعر، ورق برمی گردد و صاحب خانه از دید حریف پشت در توصیف می شود.
·        اینجا نیز تئوری شناخت محمد زهری تعمیق می یابد:

2
·        حالا که عناصر ظاهری از شکل اندام و نام و رو و رنگ چشم و موی حریف به شناخت او منجر نشده، تنها راهی که می ماند، تماشای خویشتن در آئینه حریف ناشناس است.

3
·        این شیوه برخورد، کماکان رواج وسیع همه گیر دارد:
·        کسی که برای رفع نیازی به سراغ کسی می رود، او را سوار بر بال یادها به گذشته ای چه بسا دور می برد و با تیر تداعی خاطرات چندین نشان در آن واحد می زند.
·        این درست همان کاری است که حریف پشت در کرده است:

4
گفت:
«آخر، چگونه نشناسی
آنکه حسرت به حرف تلخ تو بست

·        در همین سخن حریف اولا از کمحرفی صاحب خانه پرده بر می افتد.
·        کمحرفی شاید یکی از مشخصات اصلی محمد زهری باشد.

5
گفت:
«آخر، چگونه نشناسی
آنکه حسرت به حرف تلخ تو بست

·        ثانیا از رنجی سخن می رود که حریف پشت در در طول همزیستی با صاحب خانه برده است:
·        او در حسرت درد دل صاحب خانه با خویش بسر برده است.

6
·        ضمنا از مشخصه دیگر صاحب خانه پرده برمی افتد:
·        از هومانیسم ژرف او
·        از ملاحظه همسر و شریک نکردن حتی المقدور او در اندوه خویش.
·        از حل و فصل معضلات خود به تنهائی
·        این به معنی خودخوری صاحب خانه است.
·        عشق حقیقی هم همین است.
·        عدم تقسیم درد و رنج خود با دوست.
·        دلیل ژرفای شعر محمد زهری هم همین است:
·        تبیین درد درون در شعر.

7
گفت:
«آخر، چگونه نشناسی
آنکه حسرت به حرف تلخ تو بست

·        حریف پشت در با این سخن، از عشق ژرف خویش به صاحب خانه نیز پرده برمی دارد.
·        شاید او در طول همزیستی به دلایل مختلف از این حسرت خویش به حرف تلخ صاحب خانه سخن نگفته باشد.

·        دیالک تیک زن و شوهر، دیالک تیک بغرنجی است:
·        شبکه ای از نقش های متنوع و مختلف هستند که بازی می شوند.

8
·        زن در جامعه طبقاتی خود را کالا می بیند و به مثابه کالا، در رقابت با کالاهای دیگر، یعنی زنان دیگر.
·        به همین دلیل همه بضاعت درونی خود را با شوهر به عنوان مشتری در میان نمی نهد، تا سیر نشود و به دنبال زن دیگری نگردد.

·        ایکاش زنانی که علافند و جز نشخوار جفنگ این و آن هنر و حرفه ای ندارند، دیالک تیک زن و شوهر را و زن و مرد را مورد تأمل و تحریر قرار دهند.
·        حریف پشت در با اعتراف به عشق خویش، می خواهد که در خانه به رویش باز شود و از شر باد و باران و بی پناهی و بی سرپناهی در ظلمات شب نجات یابد.
·        افشای راز ارزشمند خویش یکی از تسلیحات زنان است و نه فقط زنان.

9

این منم، آن شکسته بند قدیم
چیست در تو به جز شکنج شکست!

·        مشخصه دیگر صاحب خانه از دید حریف پشت در، شکستگی او ست.
·        تکه تکه بودن سفال روح او ست.
·        این جنبه نیز یکی از مشخصات کاراکتریستی محمد زهری است.
·        روح تکه تکه گشته زهری در اشعار او خودنمائی می کند.

10
این منم، آن شکسته بند قدیم
چیست در تو به جز شکنج شکست!

·        اینجا ضمنا از نقش زن در دیالک تیک زن و مرد پرده برمی افتد:
·        زن در خانه فقط اداره خانواده از نقطه نظرهای اقتصادی و عشقی و تربیتی و غیره را به عهده ندارد.
·        زن ضمنا روانپزشک و روانکاو همسر و کودک است.
·        منظور حریف پشت در از مفهوم شکسته بندی نیز همین فونکسیون پسیکولوژیکی او ست.

11
برده باران، امان من از دست
باد، رختم دریده با انگشت
در پناه تو می خزم، امشب
باز کن، آشنا، مرا شب کشت

·        معنی تحت اللفظی:
·        باران امانم را بریده و باد رختم را دریده است.
·        امشب به تو پناه آورده ام.
·        من نه ناشناس، بلکه آشنای تو ام.
·        در را باز کن و گرنه شب مرا خواهد کشت.

12

·        حریف پشت در، در این بند شعر، طبیعت اول و دوم را به مثابه دشمن خویش تصویر می کند:
·        یعنی از دیالک تیک طبیعت و جامعه و انسان پرده برمی دارد:
·        از نقش مخرب باد و باران و شب.
·        شاید منظورش از شب، ارتجاع فئودالی حاکم باشد که پس از کودتای 28 مرداد روی کار امده است و هر چه سر راه خویش یافته، از بین برده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر