۱۳۹۴ شهریور ۲, دوشنبه

سیری در دعاوی جورج ریترز (2)


  تحلیلی از
شین میم شین  

ریترز 
اندیشه ی اصلی فلسفه ی دیالکتیکی محوریت تناقض است.

·        منظور گادامر و ریترز از مفهوم «فلسفه دیالک تیکی» یا دیالک تیک ایدئالیستی (هگل و غیره) است و یا دیالک تیک ماتریالیستی (مارکس و انگلس و لنین و غیره) و یا هر دو ست.
·        این خطای تبیینی حضرات اگر عمدی نباشد، به دلیل بی خبری آندو از دانش فلسفی است.

1
اندیشه ی اصلی فلسفه ی دیالکتیکی محوریت تناقض است.

·        بزعم حضرات همه چیز در دیالک تیک ایدئالیستی و ماتریالیستی حول مقوله تناقض می گردد.

·        مارکسیسم علم نوینی است و عمر کوتاهی در حدود 160 سال دارد.
·        مارکس در روند تحلیل جامعه سرمایه داری در اثر مهم خویش تحت عنوان «سرمایه» گام به گام شناخت افزارهای دیالک تیکی را کشف، فرمولبندی و تدوین می کند.
·        این روند توسعه دیالک تیک ماتریالیستی کماکان ادامه دارد.

2
·        ایراد  ریترز و شرکاء در بی خبری آنها از حتی مفهوم «دیالک تیک» است:
·        دیالک تیک یعنی همبائی و ستیز همزمان اقطاب هر چیز و هر پدیده.
·        دیالک تیک یعنی وحدت و مبارزه همزمان اضداد.
·        دیالک تیک یعنی همزیستی و ستیز همزمان اقطاب مربوطه.

3
اندیشه ی اصلی فلسفه ی دیالکتیکی محوریت تناقض است.

·        به عنوان مثال، دیالک تیک فرم و محتوا، یعنی وحدت ناگسستنی فرم و محتوا از سوئی و «مبارزه» همزمان آنها بر ضد یکدیگر از سوی دیگر است.
·        نمی توان ادعا کرد که دیالک تیک ایدئالیستی و یا ماتریالیستی اندیشه اصلی اش، فرم است.
·        فرم فقط و فقط در پیوند دیالک تیکی با محتوا معنی دارد و نه به تنهائی.
·        کسی نمی تواند فرم محض را به هر ترفندی که داند و تواند، پیدا کند  و نشان کسی دهد.
·        پیوند دیالک تیکی فرم و محتوا ناگسستنی است.
·        پیوندهای دیالک تیکی را حتی با بمب اتم نمی توان تخریب کرد.
·        هر چیز و هر پدیده ای که تشکیل شود، دیالک تیکی از اقطاب متنوع است.
·        اقطاب دیالک تیکی در وحدت و مبارزه با یکدیگرند.
·        نه در وحدت محض (عرفان)  
·        و نه در مبارزه محض (آنارشیسم)   

4
اندیشه ی اصلی فلسفه ی دیالکتیکی محوریت تناقض است.

·        به همین دلیل ادعای ریترز مبنی بر اینکه اندیشه اصلی دیالک تیک ایدئالیستی ویا ماتریالیستی، تضاد است، از ریشه نادرست است و نشانه ناقص العقل بودن خود او ست.

·        مراجعه کنید به  دیالک تیک پیوند و تضاد در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

5
اندیشه ی اصلی فلسفه ی دیالکتیکی محوریت تناقض است.

·        برای تسهیل فهم مثلا دیالک تیک فرم و محتوا مثالی می زنیم:
·        کودکی در خانواده ای در سن معینی کت و شلواری می پوشد.
·        می توان دیالک تیک فرم و محتوا را در مورد این کودک به شکل دیالک تیک کت و شلوار (لباس) و اندام بسط و تعمیم می داد.
·        لباس و اندام کودک در آغاز هماهنگ و سازگار و مناسب با یکدیگرند.
·        اندام کودک در آن لباس احساس راحتی می کند.
·        دیالک تیک لباس و اندام (فرم و محتوا) اما فقط وحدت محض میان لباس و اندام نیست و نمی تواند هم باشد.
·        چون اندام کودک روز به روز رشد می کند و تنومندتر می شود.
·        لباس کودک اما همان می ماند که بوده است.
·        تضاد در ست در همین پویائی پیگیر محتوا و ثبات فرم است.
·        «مبارزه» لباس با اندام از همان لحظه اول شروع می شود تا روزی که شلوار موقع پوشیدن و یا پس از پوشیدن جر می خورد.
·        دکمه های کت یکی پس از دیگر کنده می شوند.
·        برای اندام تنومندتر، لباس دیگری، یعنی برای محتوای رشد یافته تر، فرم دیگری لازم می آید.
·        تا تضاد لباس و اندام (فرم و محتوا) حل شود و دوباره اوج گیرد.
·        روندی بی پایان.

·        چیزی در هستی نمی توان یافت که جولانگاه دیالک تیک نباشد.

·        حتی اتم، دیالک تیکی از اقطاب مثبت و منفی است که پروتون و الکترون نام دارند.

6

اندیشه ی اصلی فلسفه ی دیالکتیکی محوریت تناقض است.

·        مثال دیگر از عالم ذرات اتمی:
·        اتم هیدروژن حاوی یک الکترون و یک پروتون است.
·        می توان گفت دیالک تیکی از پروتون با بار مثبت و الکترون با بار منفی است.
·        از علائم بار آندو ضدیت آندو نمایان می گردد.
·        این اما فقط یک طرف قضیه این اتم است.
·        طرف دیگر این قضیه وحدت ناگسستنی پروتون و الکترون با یکدیگر است.
·        حذف الکترون از اتم هیدروژن به معنی پایان اتم وارگی (اتمیت) آن است.
·        وحدت و مبارزه اضداد حدیثی از این دست دارد.
·        پایان دیالک تیکییت هر چیز، به معنی پایان هویت واقعا موجود آن چیز است.

7

اندیشه ی اصلی فلسفه ی دیالکتیکی محوریت تناقض است.

·        الکترون هیدروژن را می توان از دستش گرفت.
·        آنگاه پروتون تک و تنها می ماند و بسان موجود جنون گرفته ای با سرعت نور به راه می افتد و هر چه سر راه خویش بیابد در هم می کوبد تا لکترونی پیدا کند و آرام گیرد.

·        تمام سیر و سرگذشت تغییر و توسعه و تکامل هستی در همین خصلت دیالک تیکی آن است.
·        تشکیل مولکول آب، چیزی جز ترکیب هیدروژن الکترون باخته با اکسیژن الکترون یافته نیست.
·        دیالک تیک اکسیداسیون و احیاء معروف هر بچه مدرسه ای است که سرچشمه تشکیل و تخریب خیلی چیزها ست.

·        هستی بطور کلی جولانگاه دیالک تیک عینی است.

·        آثار و اشعار سعدی عرصه شورانگیز بسط و تعمیم متنوع دیالک تیک های عینی و ذهنی و بهترین وسیله برای تمرین دیالک تیک و آموزش تفکر دیالک تیکی اند.

·        همین دیالک تیک فرم و محتوا را سعید به شکل دیالک تیک صورت و سیرت بسط و تعمیم می دهد:

صورت زیبای ظاهر، هیچ نیست
تا توانی سیرت زیبا بیار 

8

اندیشه ی اصلی فلسفه ی دیالکتیکی محوریت تناقض است.

·        ریترز ویا مترجم بی سواد دعاوی او، فرق تضاد با تناقض را هنوز نمی داند.
·        تناقض در سخن است.
·        در منطق است و نه در واقعیت عینی.
·        تناقض در منطق سنتی ممنوع است.
·        آنهم از زمان حضرت ارسطو و نه تازگی ها.

·        مراجعه کنید به قانون تناض ممنوع در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

9
·        نمی توان گفت:
·        2 به علاوه 2 مساوی است با هم 4 و هم 40
·        چنین ادعائی متناقض است و لذا غلط است.

·        برای اثبات آن محک تجربه (حافظ) کافی است:
·        به همین نیت بچه مدرسه ها برای معلم بادام و گردو می برند تا تناقض ممنوعه ی مربوطه را اثبات کند و نشان دهد که 2 به علاوه 2، فقط 4 می شود و نه چیز دیگر.

10
اندیشه ی اصلی فلسفه ی دیالکتیکی محوریت تناقض است.

·        علمای امپریالیسم هم می دانند که منظور دیالک تیک از هر نوع نه تناقض منطقی، بلکه تضاد است.
·        به عبارت دقیق تر منظور تضاد دیالک تیکی است.
·        منظور وحدت و مبارزه اضداد است.

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    همین دیالک تیک فرم و محتوا را سعدی به شکل دیالک تیک صورت و سیرت بسط و تعمیم می دهد:

    پاسخحذف