۱۳۹۴ مرداد ۳۱, شنبه

دین و یا مذهب به مثابه اوتوپی (7)

دکتر ورنر سپمن
دفاتر مارکسیستی نوامبر 2010
برگردان شین میم شین

     
بخش سوم
ادامه 

 ارنست بلوخ (1885 ـ 1977) 
فیلسوف مارکسیست آلمانی

آثار:
اصل امید (1938 ـ 1947)
در تبعید آمریکا
بلوخ تحت تأثیر هگل و مارکس اصل امید را
به فلسفه همه جانبه اوتوپی مشخص توسعه می دهد.
جلد اول
رؤیاهای کوچک روزمره
شعور پیشگو
تصاویر آرزوئی در آئینه
جلد دوم
خطوط اصلی جهان بهتر
جلد سوم 
تصاویر آرزوئی لحظه حاضر

1
·        حدسیات ارنست بلوخ راجع به انتقاد مارکس از دین و یا مذهب:
·        «بدون پرداختن پیشاپیش به دین و یا مذهب و بدنبال آن، بدون انتقاد از مذهب، آموزش از خودبیگانگی و انتقاد مارکس از فتیشیسم  کالائی (کالاپرستی)  بدشواری می توانست پدید آید.

2
·        مارکس تمامی ایدئولوژی بالائی ها را راهی آسمان کرد و به جای محکوم کردن انسان انتزاعی، آنسامبل مناسبات کاپیتالیستی را به تیغ تیز انتقاد سپرد.»

3
·        در سطح تحلیل انتقادی از دین و یا مذهب با در نظر گرفتن دورنمای سوبژکتی، برای مارکس آمکان آن فراهم آمد که مناسبات دنیوی انسان را در وضعیت از خود بیگانه شان نیز بمثابه یک گرایش در جهت تعیین سرنوشت خود درک کند:

الف
·        کوشش های تفسیری خود او (در فرم «روح اوضاع بی روح») به حوایج تبیینی سوبژکت های روزمره (به مثابه «آه موجود ستمدیده و مظلوم») در واکنش های بطور مذهبی ساختاربندی شده نسبت به شرایط زندگی مبتنی بر ستم و سرکوب (اگرچه الگوهای فرهگی مستعمل از سوی آنها حاکمیت ستیز نیستند) مرتبط می شوند.

ب
·        اگرچه انسان ها با پراتیک عقیدتی خود سهمی به ستم و سرکوب بر خویشتن خویش ادا می کنند، اما این اعمال روزمره به معنی خدمت به قدرت نیستند.

ت
·        اگرچه تأثیرات سرکوبگرانه سیستم های معنوی قدرتمند (که در توسعه تاریخی تراکم یافته اند) در روند تبیین مذهبی روزمره از بین نمی روند، اما با این حال ـ اینجا و آنجا ـ فرم عوض می کنند و در بهترین حالت با حوایج تبیینی و اعتراضی مشخص مخلوط می شوند.

پ
·        و در شرایط تحول تاریخ و بحران اجتماعی می توانند تکانه های مزید (اگر هم بطرزی مخدوش) به امر مقاومت و سرکشی توده ای وارد  کنند و پایگاه ایدئال برای جنبش پدید آورند، به شرط اینکه وعده های سعادت فقط به آخرت محدود نباشند، بلکه در همین جا و هم اکنون طلب شوند، به همان سان که در اولین قرون تاریخ توسعه مسیحیت (یعنی در دوره قبل از تبدیل مسیحیت به کلیسای دولتی) بوده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر