۱۳۹۳ اسفند ۲۲, جمعه

خردستیزی دیروز و امروز (7)


فعلیت انتقاد گئورگ لوکاچ از خردستیزی
پروفسور دکتر اریش هان
( 1930 ـ 2014)
فیلسوف و جامعه شناس آلمانی
برگردان شین میم شین

3
فرم های نمودین کنونی خردستیزی
ادامه 

 فرم نمودین چهارم
فوندامنتالیسم

·        فوندامنتالیسم های امروزی از اهمیت سیاسی بسیار بزرگی برخوردارند.

1
·        من از فوندامنتالیسم ها صحبت می کنم، تا سوء تفاهم رایج در افکار عمومی را که از فوندامنتالیسم فقط یکی از فرم های نمودین آن، یعنی فرم اسلامیستی آن را مطلق می کند، از بین ببرم. 

2
·        پدیده فوندامنتالیسم که بویژه در سال های 80 میلادی درابعاد نوینی، عمدتا در جهان سوم پا به عرصه وجود گذاشته بود، در بسیاری از بررسی ها کلا به عنوان یک جریان مخالف (اوپوزیسیون) و بمثابه یک طغیان علیه مدرنیته مورد بحث قرار گرفته است.

3
·        این پدیده اما از اواسط سال های 90 میلادی، میدان عمل خود را وسعت بخشیده است.

5
·        لبه تیز شکوه و انتقاد روزافزون متوجه مواضع فوندامنتالیستی ئی است که بی تردید تهدیدی علیه مدرنیته بشمار می آیند، ولی خود در چارچوب مدرنیته عمل می کنند.

6
·        در این جریانات، عناصر ایراسیونالیستی از سه نظر زیرین نقش چشمگیری بازی می کنند:

الف
·        ادعای فوندامنتالیستی رسالت الهی

ب
·        آناکرونیسم ها و پارادوکس ها 

ت
·        راسیونالیته کاذب (تعقل دروغین)   

گشتاور اول
ادعای رسالت آسمانی

1
·        جنبش های فوندامنتالیستی اصولا بر تفاسیر، اصول و تعالیم مشخصی بنیاد گذاشته می شوند.

2
·        جنبش های فوندامنتالیستی اصولا توسعه، تکامل و تغییر واقعی را خطری برای هویت واقعی و یا من در آوردی  خود تلقی می کنند.

3
·         جنبش های فوندامنتالیستی اصولا برای حفظ و نگهداری ارزش های مورد نظر خود وارد عمل می شوند.
·        (مارتین مارتی و اسکات اپلبی، «مطالبات اصلی فوندامنتالیسم»، ص 45، 1996)

4
·        هم نیات و هم متدهای آنها برای جامه عمل پوشاندن به آنها ضد عقلی اند.

5
·        آنها از هرنوع بحثی در باره اصول و حقایق ابدی (فوندامنتال ها) شانه خالی می کنند.
·        (توماس مایر، « فوندامنتالیسم به مثابه قیام بر ضد مدرنیته»، ص 16، 1989))

6
·        آنها در بحث پیرامون تداوم بی چون و چرای مبادی اصولی به دامن حقایق ازلی و ابدی پناه می برند.  

7
·        آنها اصول اساسی و یا مطالبات سیاسی و اخلاقی خود را از منابع «مقدس» ـ خواه متون مذهبی و خواه قوانین ماقبل تاریخی (مانند طبیعت انسانی و یا حقوق طبیعی) استخراج می کنند و واقعیات موجود، واقعیات ناشی از جامعه و توسعه و تکامل تاریخی (قوانین، نهادها و هنجارها) را بر اساس آنها مورد ارزیابی قرار می دهند.

8
·        از این رو، فوندامنتالیسم را می توان به عنوان «فرم خود ویژه و مدرن مذاهب سیاسی شده» و بمثابه «سنت گرائی مهاجم» بشمار آورد.
·        (هاینر بیده فلد، «مذهب سیاسی»، 1998)
·        (د. لوسوردو، « فوندامنتالیسم»، 2001،  ص 11)

9
·        از نقطه نظر ئولا برکه ویتس، «فاناتیسم و اسرارآمیز قلمداد کردن تاریخ» وجه مشترک همه فوندامنتالیسم ها ست.
·         (ئولا برکه ویتس، «شاید دیوانه تر شویم»، 2002، ص 17)

10
·        به همین دلیل است که گشتاورهای ایراسیونالیستی عناصر ذاتی فوندامنتالیسم ها را تشکیل می دهند.

11

·        سرگی هنکه در اواسط سال های 80 میلادی به پیدایش عناصر ایراسیونالیستی بیشمار زیر در سیاست تشنج طلب ایالات متحده امریکا در زمان رونالد ریگان اشاره می کند:

1
·        اسطوره سازی

2
·        اعلام ظهور قریب الوقوع مسیح  

3
·        تصاویر  مانیستی (انواع و اقسام دوگرائی: خیر و شر، دوست و دشمن)

4
·        ادعای داشتن رسالت الهی

5
·        پیشداوری های راسیستی و غیره
·         (سرگی هنکه، « ایالات متحده امریکا به مثابه منجی جهان»، 1985)
  
12
·        خطوط فوندامنتالیستی  در سیاست جهانی ایالات متحده امریکا، گروه های سیاسی مسئول و دکترین رایج در آن سامان امروز دیگر برکسی پوشیده نیست.

13
·        ائتلاف افراطیون قدرت طلب با محافظه کاران نو که سرمست از باده ایدئولوژیکی اند، به پیدایش یک «پارادیم نئوامپریالیستی فوندامنتالیسم» منجرشده است.

14
·        این فوندامنتالیسم باد در غبغب، دعاوی زیر را بر پرچم خود نوشته است:

1
·        برتری نظامی ابدی ایالات متحده امریکا را

2
·        آمادگی بی چون و چرا در استفاده از قدرت نظامی را

3
·        بی اعتبار اعلام کردن قواعد و قراردادهای بین المللی را

4
·        مبالغه ی فاجعه بار در مورد خطر موهوم را

5
·        تدارک واکنش های افراطی را

6
·        تأکید مصرانه بر رسالت جهانی ایالات متحده امریکا را.
·        (گرت کرل، «نخوت قدرت، نخوت عجز»، ص28)

15
·        این پارادیم بلحاظ ایدئولوژیکی از سنن «فوندامنتالیسم مسیحی» خاص ایالات متحده آمریکا و از گرایشات ایراسیونالیستی موجود در فلسفه سیاسی مدرن تغذیه می کند.
·         (هاینریش اوگوست وینکلر، «وقتی که قدرت داور می شود»، تسایت، 18. 6. 2003)

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    تصاویر مانی ئبستی (انواع و اقسام دوگرائی: خیر و شر، دوست و دشمن)

    پاسخحذف