پروفسور دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم
برگردان شین میم شین
بخش پنجم
ماتریالیسم، تاریختئوری و جنبش کارگری در قرن ۱۹
ادامه
۱۰۲
· سد و مانع دیگر، تصور خاص کارگران که تا آن زمان
در مراکز آموزشی و علمی به روی شان بسته بود، از آزادی علم بود.
۱۰۳
· از این رو، ورود آزاد به مرکز هر علم و «به مراکز
همه علوم موجود در آن زمان» یکی از مطالبات کارگران بود:
· «ما همه علوم را و هر علم را جزو دارائی عمومی می
دانیم.»
۱۰۴
· با گسترش وحدت میان کارگران و روشنفکران شطی از
استنباطات نظری و سیاسی خرده بورژوائی ـ دموکراتیکی به ناچار وارد جریان آموزش
کارگری و استراتژی پرولتری می شود.
۱۰۵
کریستیان گوتفرید دانیل نس فون ازنبک (۱۷۷۶ ـ
۱۸۵۸)
گیاه شناس و طبیعت ـ فیلسوف آلمانی
مؤلف آثار متعدد
· آن سان که کریستیان نس فون ازنبک ـ گیاه شناس
برسلاوی ـ کنگره عمومی کارگران آلمان در فرانکفورت آم ماین را در اواخر سال ۱۸۴۸
فرامی خواند که «کمک اساسی به برآورده سازی حوایج مشترک کارگران و کارفرمایان را
(چون علم به مثابه دارائی عمومی اعم از کارگر و کارفرما تصور می شود) با بسیج همه
قوا و همه امکانات عمومی» به وظیفه خود بدل سازد.
۱۰۶
· ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی هنوز نوجوان در
این رابطه اجتماعی ـ تاریخی در خارج از جنبش کارگری رشد می کند.
· اما جنبش کارگری را آشکارا مبنا قرار می دهد.
۱۰۷
· ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی هنوز نوجوان،
ضمنا رقیب دیگری هم داشته است و آن ماتریالیسم علوم طبیعی بوده که نه دیالک تیکی
بوده و نه تاریخی.
۱۰۸
· مارکس و انگلس استنباط ایدئالیستی از تئوری به
مثابه پیش شرط انقلابات بورژوائی را وارونه می سازند.
· آنها اکنون دلیل تاریخی می آورند، مبنی بر اینکه
«انقلابات علمی همیشه بطور بیواسطه پس از انقلابات سیاسی رخ داده اند.»
پایان
ادامه دارد.
باگیترشوحدت میان شطی از استنباطات نظری وسیاسی خرده بورژوازی دموکراسی بناجار واردجریانآموزش کارگریواستراتژی پرولتری میشود بنطر میرسد کارگران استراتژی خالص کارگری را نداشت باشند ماتریالیسم علوم طبیعی رقیب ویگرمتریالیسم دیالکتیک تاریخی ونو جوان بود آیا این ببلوغرسیده ویا زمانبر خواهد بود
پاسخحذفممنون ناهید عزیز
پاسخحذفما همیشه با دو نوع ماتریالیسم سر و کار داشته ایم:
ماتریایلسم علم الاشیائی
ماتریالیسم فلسفی
تا تشکیل مارکسیسم دره ای میان آندو دهن باز کرده بود.
مارکسیسم همه علوم را و قوانین علمی را مبنا قرار می دهد و دره موجود را پر می کند.
بدین طریق ماتریایلسم دیالک تیکی و تاریخی تشکیل می شود که کمونیسم و یا سوسیالیسم علمی هم نامیده می شود.
صفت علمی جهان بینی پرولتاریا به همین دلیل است.
اکنوناز سوئی میان ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم مکانیکی و متافیزیکی مرزبندی می شود.
ماتریایلسم دیالک تیکی و تاریخی ماتریالیسم مکانیکی و متافیزیکی را نفی دیالک تیکی می کند.
سوسیالیسم و کمونیسم علمی هم سوسیالیسم و کمونیسم اوتوپیکی را نفی دیالک تیکی می کند.
یعنی جنبه های مثبت آن را حفظ می کند و توسعه می دهد و جنبه های منفی و باطل آن را حذف می کند.
این کار اما در چالشی دشوار صورت می گیرد.
کمونیسم کارگری حاضر نبود به کمونیسم علمی مارکس و انگلس تمکین کند.
میان مارکس و وایت لینگ (رهبر کموینسم کارگری) چالش جدی جریان داشته است.
امروزه دار و دسته جدیدی در لندن دوباره بر بوق کمونیسم کارگری می دمد و حکمتیسم (منصور حکمت به عنوان وایت لینگ وطنی) می نامد.