۱۳۹۳ آذر ۱۴, جمعه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (27)


جمعبندی از
مسعود بهبودی
 
1
نگاهت مي ‌كنم خاموش و خاموشي زبان دارد
زبانِ عاشقان «چشم» است و چشم از دل نشان دارد

چه خواهش ‌ها در اين خاموشيِ گويا ست، نشنيدي؟
تو هم چيزي بگو، چشم و دلت گوش و زبان دارد

2

با من مگو ز حادثه، می دانم
آری که دیر نمی مانم

اما به هر بهار، سرودم را
چون رد خون آهوی مجروح
بر هر ستیغ سهم می افشانم

آنگاه عطر تلخ جوانم را
با بال بادهای مهاجم
تا ذهن دشت های گمشده می رانم

3

لنین اما ضمنا گفته است 
که  برای هر تشکیلات انقلابی، ایسکرائی لازم است
که ارگان روشنگری علمی و انقلابی است.
خر نه، می تواند سازمان یابد
نه، می تواند سازمان دهد
و نه می تواند مؤسس سازمانی باشد.

 بدون وحدت نظر، وحدت تشکیلات
 و بدون وحدت تشکیلات
وحدت عمل میسر نمی شود.

4
چرا نظام سرمایه داری با نظامات دیگر قابل مقایسه نیست؟
نظام سرمایه داری میلیون ها بار مترقی تر از نظامات موسوم به فئودالیسم و یا برده داری است.
اتفاقا برعکس تصور بعضی ها
نظام سرمایه داری فقط یک آلترناتیو در برابر بشریت نگشوده است
نظام سرمایه داری شرایط عینی لازم را
برای گذار بشریت به فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی کمونیستی
فراهم آورده است.
سرمایه داری بهترین نعمتی است که نصیب بشریت شده است.
نظام سرمایه داری حاوی و حامل سوبژکت گذار بشریت از ماقبل تاریخ به تاریخ حقیقی است.
نظام سرمایه داری شرایط رهایش نهائی بشریت را
فراهم آورده است.

5
عجب بدبختی است!
یکی به میخ می زند و دیگری به نعل.
هر دو سر و ته یک کرباسند و جنگ زرگری راه انداخته اند.
یکی آبروی استالین را می برد و دیگری آبروی تروتسکی را.
هر دو قلابی اند و هر دو آنتی کمونیستی.
هر دو اوبسکورانیستی اند
شباهت غریبی به طالبانیسم دارند
یعنی هر دو مظاهر بارز خریت و خر پروری اند.
حتی یک نفر در این جریان نمی یافت که اندکی شعور داشته باشد.

6

محمد رضا شاه خاین بوده است و نه خادم.
محمد رضا شاه تجسم خریت و لاشخوریت بوده است.
او بدترین ضربه را بر جامعه وارد آورده است.
او شریف ترین، میهن پرست ترین، انقلابی ترین و فرزانه ترین فرزندان توده را زجرکش و اعدام کرده است.
تحت سیطره او و اراذل و اوباش دیگر
بچه مدرسه ای های خردسال حتی شکنجه دیده اند،
 تحت تعقیب مادام العمر قرار  گرفته اند
و بلحاظ جسمی ـ روحی ـ  روانی تخریب شده اند.

 محمد رضا شاه و اربابان یانکی اش
 زمینه را برای پیروزی فوندامنتالیسم وحشی و خونریز
از هر نظر
 ـ گام به گام ـ
 آماده ساخته اند.

7
این جفنگ گاندی
هزار و یک ایراد نظری، تجربی و منطقی
دارد.
اگر فرصت داشتید مورد تحلیل قرار دهید تا ببینید.
نظرات شما
هم بلحاظ نظری
(تئوریکی، علمی، منطقی)
و هم بلحاظ اسلوبی
 (متدیکی)
دقیق و درست نیستند

راجع به تفکر مفهومی
اگر وقت داشتید  تعریف مفاهیمی را که در این کامنت بکار برده اید
در فرهنگ ها و دایرة المعارف های علمی
پیدا و مطالعه و یا حتی منتشر کنید.
مثلا مفهوم غریزه، ژنتیک، پدیده های غریزی و ژنتیکی،
سیر و سرگذشت تکامل جانوران از حشره تا حیوان،
استراتژی های زیستی آنها  و غیره
آنگاه خودتان متوجه اشتباهات خود در این کامنت می شوید.

8
هماندیشی به معنی همفکری و یا وحدت نظر نیست.
هماندیشی و هماموزی و همکوشی و همبائی و غیره را
ما و دیگران
به تقلید از واژه های همکاری و همیاری و غیره می سازیم و می سازند.

تحلیل شعری و یا هر چیز دیگری
اصولا باید عینی و علمی باشد
و نه ذهنی (اوبژکتیو) و مصلحتی و دلبخواهی.
تحلیل هر اندیشه ای ربطی به موافقت و یا مخالفت با محتوای آن اندیشه و مؤلف آن اندیشه ندارد.
این تصور که تحلیل و یا نقد به معنی لشکرکشی و خصومت با نظری و یا با صاحب نظری است، تصور نادرستی است.

9
استنباط ما از کامنت قبلی شما هم معنی تلقی کردن هماندیشی با همفکری بود:
شما نوشته بودید:
« هماندیشی ؟
وقتی که توافق نیست؟»

ما ضمنا نگفتیم که شعرباید عینی و علمی باشد.
ما گفتیم:
تحلیل شعر و هر چیز دیگر باید علمی و عینی باشد.

این کرد و کار های جانوران غریزی نیستند.
آنها در روند تکامل میلیون ها ساله خود آموخته اند
 و آن را نسل به نسل بطور ژنتیک منتقل کرده اند.

جانوران خرد خاص خود را توسعه داده اند.
انسان ها تفکر و تکلم و یا زبان را توسعه داده اند
و استعدادهای جانوری خویش  را عمدتا از دست داده اند.

در نتیجه صداهائی را که سگ و گربه و اسب و خر می شنوند
انسان ها نمی توانند بشنوند.
ولی با توسعه تکنیک و علم این ضعف خود را برطرف می سازند.

10

اگر کالا وارگی و چیز وارگی فقط سوبژکتیو باشد
یعنی فقط به خواست و میل این و آن وابسته باشد،
در آن صورت حق با شما ست.

ولی کالا وارگی قبل از اینکه سوبژکتیو باشد، اوبژکتیو و یا عینی است
و دست این و آن نیست.
همین که شما مسئله را در حد خویشتن خویش حل و فصل می کنید
حاکی از همین کالا وارگی است.

اگر دقت کنید
 جماعت در فیسبوک
مرتب خودشان را مطرح می کنند.
این بدان معنی است که
خود را کالا واره تصور می کنند
و نه انسان نوعی واره.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر