۱۳۹۳ دی ۸, دوشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (58)



جمعبندی از
مسعود بهبودی

1
بوسه بد نیست.
البته، صد البته
اگر آن کس
ـ به قول حریفی ـ
به هنگام بوسیدنت
طناب دار تو را در ذهن خویش نبافد

2
شما واژه ها را با محتوای بلحاظ طبقاتی مطلوب خود پر می کنید.
به همین دلیل واژه های جفنگ و لاشخور و اراذل و اوباش و غیره
بنظرتان فحش می آیند.
برای شما کشتار 6 میلیون نفر یهودی و کولی و کمونیست و دگر اندیش
در داخل آلمان
و کشتار 70 میلیون نفر در خارج امری عادی است.
همین نیچه ها و آشوری ها و آل احمد ها و شاملو ها زمینه فکری
 این جنایات ها را آماده کرده اند.
شکنجه گر بدبخت را از یتیم خانه اجیر می کنند.
جانیان اصلی همین عمال «پارسای» طبقه حاکمه اند.
همین شعرا و نویسندگان و فلاسفه و روشنفکران و وعاظ و غیره اند.

3
فاشیسم فرمی از کاپیتالیسم است.
فاشیسم روی دیگر مدال دموکراسی فرمال بورژوائی است.
اشوری مبلغ سرسخت نیچه ئیسم است.
نیچه ئیسم قله فلسفه بورژوائی واپسین است

نیچه
 مراد فلسفی فاشیسم
و مؤسس خردستیزی
 و مبلغ راسیسم
و هر کثافت ایده ئولوژیکی دیگر بوده است.

شما ظاهرا حتی سطری از انتشارات ما را
در این صفحه  نخوانده اید.

ما راجع به فلسفه بورژوائی واپسین و بویژه فلسفه نیچه و لاشخورهای دیگر
(بیش از 500) مطلب در همین صفحه منتشر کرده ایم

4
داریوش آشوری از طرفداران نیچه  است
و نه مارکسیسم شناس

ضمنا برای اثبات نظر باید خودتان اقامه دلیل عینی و علمی کنید
اینکه اشوری و این و آن چه جفنگی سر هم بندی کرده اند
دلیل بر صحت ادعای شما نمی شود.


انگلس 
با مثال های متنوع 
دیالک تیک عینی را در همه عرصه  های هستی و در همه علوم از فیزیک تا شیمی و بیولوژی و غیره
در حد توسعه علمی آن زمان توضیح داده است.
آشوری اصلا آدم نیست که با طناب او به چاه شناخت چیزها اندر شویم.
منابع ما منابع علمی درجه اول جهانی اند.

5
جفنگ یعنی چرند و یاوه.
چه توهینی؟
اینجا بحث بر سر مقوله فلسفی حرکت است.
شما می زنید به صحرای محشر و
 با افاضات خود محشر به پا می کنید.
ما می توانیم همین کامنت های شما را تحلیل کنیم و نشان دهیم که فاقد پایه علمی اند.

6
یعنی بنظر شما
پیش شرط درک و توضیح چیزها 
منوط و وابسته به عضویت در حزبی است؟

محتوای شناخت کجا ست؟
در سوبژکت شناخت است و یا در اوبژکت شناخت؟

محتوای شناخت سیب 
در خود سیب است 
و یا در خرنده و خورنده و کارنده و چیننده و بوینده سیب؟

«عه» ز آب کومپونیستی همه از دم یکشبه سوسیال ـ دموکرات شده اند.
عضویت در چنین تشکیلاتی چگونه می تواند
پیش شرط شناخت پدیده ها و روندهای عینی باشد؟

7
می بخور منبر بسوزان مردم آزاری مکن
حریف

روز خوبی است، امروز:
همه از دم  اندرز می دهند.
فقط همین را کم داشتیم.
حتی چپ نگاه شان نکرده بودیم
که به این روزمان انداخته اند.
اگر می می خوردیم و منبر می سوزاندیم
حتی به خاوران هم راه مان نمی دادند.

8
حریفی می گفت:
اگر بعضی ها از بعضی چیزها دفاع نکنند
به نفع آن چیزها ست.
اگر بعضی ها سنگ بعضی چیزها را به سینه نزنند
سنگین ترند.

9
این شعر بلحاظ محتوا زیبا ست.
ولی بلحاظ ساختار و فرم احتیاج به ویرایش دارد.
بلحاظ وزن معیوب است.
فروغ توصیه اکید داشت که وزن شعر
(چه نو و چه کلاسیک)
رعایت شود
در غیر این صورت شعر شعریت خود را از دست می دهد
زباله واره می شود
و اعصاب خواننده را خرد و خراب می کند.

10
در هر صورت اگر مردم به
بت در هر فرمی
نیاز نداشته باشند
بت پرستی برمی افتد.
فرق هم نمی کند که
بت جامد، مجرد و یا روحی باشد و
یا زنده و مشخص و مادی

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر