۱۳۹۳ دی ۱, دوشنبه

شعر نیما یوشیج در آئینه سیاوش کسرائی (42)


نیمایوشیج (1274 ـ 1338)
تحلیل واره ای از
گاف سنگزاد
  
حکم ششم
منی که چراغ از این پیش روشنش رو به خاموشی است.

·        سیاوش در این حکم از دشواری نبرد با شب خبر می دهد:
·        چراغ من نیما در نبرد بر ضد شب از توش و توان افتاده است.
·        نبرد طرفداران نور بر ضد ظلمت به علل اوبژکتیف و سوبژکتیف، نبردی نابرابر و دشوار بوده است.
·        از این رو ست که با کمبود روغن برای چراغ روبرو شده اند.
·        دنیائی حرف در این حکم سیاوش است که احتیاج به تحلیل مشخص دارد.

حکم هفتم
منی که عشقش به باد رفته

·        این حکم سیاوش نیز از خسارات سنگین نبرد بر ضد شب پرده برمی دارد:
·        از بر باد رفتن عشق طرفداران نور!

·        این حقیقت امری تکاندهنده است، هم در عرصه ملی و هم در عرصه بین المللی.

حکم هشتم
و باز در سایه روشن شعر ـ بی آنکه چهره بنماید ـ آوا برمی آورد.

·        سیاوش در این حکم، از جانسختی و سماجت من نیما پرده برمی دارد، از پیگیری خارائین در ادامه نبرد زیر زمینی بر ضد شب.
·        از ادامه مبارزه به شکل مخفی و زیر زمینی!
·        این به معنی حضور مؤثر ولی بی نام و بی نشان مبارز انقلابی در میدان های متنوع مبارزه طبقاتی است.

حکم نهم
همچون مسافر شبگبر

·        سیاوش در همین مفهوم نیز به مبارزه مخفی و زیر زمینی در شرایط اختناق اشاره دارد.
·        به مبارزه ای پارتیزانی در همه میادین رزم طبقاتی:
·        به مبارزه ای مبتنی بر هجوم و فرار، حضور و اختفا، ضربه و گریز.
·        تخریب بی امان اعصاب خصم.

حکم دهم
یا همچون پرنده غریب جنگل های کنار ساحل

·        منظور سیاوش به احتمال زیاد، تنهائی من نیما و بیکسی تحمیل گشته بر او ست.
·        فقط کسی می تواند منظور سیاوش را دریابد که مبارزه مخفی کرده باشد.
·        قطع داوطلبانه ی رابطه حتی با نزدیک ترین دوستان برای حراست از حقیقت.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر