۱۳۹۳ آذر ۲۶, چهارشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (228)


پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس   
فصل ششم
متافیزیک
برگردان شین میم شین
بخش یازدهم
مسائل «متافیزیکی» در ماتریالیسم دیالک تیکی 
ادامه

41

·        این امر حاکی از آن است که چیزی (موضوعی) را می توان بطور منطقی به مثابه نمونه ای از مجموعه بزرگی از چیزهای مفروض تلقی کرد.
·        این امر اما ضمنا حاکی از آن است که چیزی می تواند برای سوبژکت های متعددی یکسان باشد.
·        یعنی چیزی می تواند چیز مشترک همه آن سوبژکت ها باشد و ضمنا چیز خاص هر کدام از آنها باشد.
·        پراتیک هر فرد با پراتیک قبلی و بعدی او وساطت می شود.
·        بدین طریق دانش تجربی تشکیل می گردد.
·        دانش تجربی، دانش و همچنین پراتیک مفرد بی غل و غش و بطور کلی وجود ندارد.

42
·        پراتیک هر فرد منفرد نیز با پراتیک افراد دیگر که در شرایط یکسانی با او قرار دارند، وساطت می شود.
·        زبان حاکی از این اشتراک شرایط است.

43
·        دو جنبه فکری ـ نظری و عملی ـ نظری، فرم های نمودین این حقیقت امرند که خود پراتیک، عامیت (عام وارگی) چیز مربوط به خود را و با این وسیله، انعکاس نظری خود را، انعکاس نظری چیز مربوط به خود را و رابطه مادی (شیئی) را پدید می آورد.

44
·        این «دلیل اونتولوژیکی» وحدت تئوری و پراتیک و امکان بروز جداگانه ظاهری دو فرم رفتاری مستقل و متضاد با یکدیگر است.  

45
·        بنابرین، هر رابطه پراتیکی حاوی واقعیت عام است و فقط با تعیین نحوه و فرم واقعیت  یونیورسال ها (مفاهیم عام) می توان وحدت تئوری و پراتیک را و ماهیت انعکاس در کرد و کار مادی (شیئی) را درک کرد.

·        بدین طریق در چارچوب دیالک تیک ماتریالیستی سر و کله مسئله متافیزیکی قدیم دوباره پیدا می شود.
·        البته به نحوی که جبهه های مشاجره بر سر یونیورسال ها (مفاهیم عام) را از میان برمی دارد و مواضع ضد یکیدگر در آن را به مثابه گشتاوری فرعی در حواشی ساختار بازتابی قرار می دهد که به نوبه خود ساختار رابطه ی مادی ئی است.

·        مراجعه کنید به مشاجره بر سر  مفاهیم عام  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری        

46
·        حل دیالک تیکی دوپهلوئی مقولات نیز که فرم های وجودی عام در هیئت فرم های حکمی به مثابه آنها تشکیل می شوند، از آنجا صورت می گیرد.
·        برای اینکه آموزش مقوله ای ماتریالیستی می تواند بدون کمترین زحمتی، رابطه فرم های وجودی با فرم های حکمی را در چارچوب تئوری انعکاس تعیین کند.
·        البته باید نوع تعمیم مقولات (در مقابل  مفاهیم عام از هر نوع) را توضیح دهد و پیریزی کند.   

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر