۱۳۹۳ آذر ۲۷, پنجشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (46)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

1
محتوای نظری این شعر فروغ
«پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود....»
به ایشان تعلق ندارد.
در این شعر تبیین استه تیکی ـ هنری دیگری از
 نظری واقعا موجود صورت می گیرد.
رد پای پروین اعتصامی در این شعر به چشم می خورد.

2
وقتی کسی سواد فلسفی نداشته باشد به همین روز می افتد:
مفهوم «سوسیالیسم مارکسیستی»  مفهومی توخالی است.
سوسیالیسم یک فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی است
سوسیالیسم پله ای از توسعه اجتماعی است
سیستم اجتماعی ـ اقتصادی عینی ئی است
و ربطی به این و آن ندارد.
مثل کاپیتالیسم
مثل فئودالیسم

3
ایده ئولوژی طبقه کارگر
فقط می تواند علمی باشد و است و خواهد بود.
همه طبقات اجتماعی که در پله های متفاوت توسعه جامعه بشری،
سوبژکت تاریخ بوده اند
ایده ئولوژی شان علمی بوده است
البته
علمی در پله توسعه معین نیروهای مولده جامعه بشری
ایده ئولوژی ئی علمی تر از آنها در آن زمان وجود نداشته و نمی توانست هم وجود داشته باشد.

4
یلدا
به بلندای دلتنگی های من
برای نبودن تو

این شعر
احتمالا احتیاج به ویرایش دارد:
دلتنگی معمولا برای حضور و یا بودن کسی است
 و نه برای غیاب و یا نبودن کسی.

پیشنهاد:
یلدا
به بلندای دلتنگی های من
به دلیل و یا بخاطر غیاب و یا نبودن تو؟

5

مولانا
از کفر من تا دین تو، راهی بجز تردید نیست  
دلخوش به فانوسم مکن، اینجا مگر خورشید نیست؟

با حس ویرانی بیا   تا بشکند دیوار من
چیزی نگفتن بهتر از  تکرار طوطی وار من

بی جستجو، ایمان ما از جنس عادت می شود
حتی عبادت بی عمل، وهم سعادت می شود

با عشق آنسوی خطر، جایی برای ترس نیست
در انتهای موعظه،  دیگر مجال درس نیست

کافر اگر عاشق شود، بی پرده مؤمن می شود
چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن می شود

 
6
روشنگری
نه کسب و کار خدایان
بلکه رسم و آیین روشنگران است.

7
حق با شما ست
مالکیت اما فی نفسه چیز بدی نیست.
هر کس
و حتی هر حشره و حیوان
حق مالکیت بر محصول کار و وسیله کار خود دارد.
مالکیت چیز جدیدی نیست.
مالکیت در جامعه اشتراکی آغازین هم وجود داشته است.
در جامعه اشتراکی آغازین
مالکیت خانوادگی و یا بعدها قبیله ای و بعدها کلکتیف بر وسایل تولید
وجود داشته است.
مالکیت خصوصی پدیده ای تاریخی است که با تشکیل جامعه برده داری پدید آمده است.
با گذار به جامعه اشتراکی متعالی
«سلب مالکیت کنندگان، سلب مالکیت می شوند»
یعنی مالکیت تمام اجتماعی مجددا برقرار می شود.

8
نیچه انسان نیست
نیچه لاشخور به تمام معنی است.
نیچه پدر فلسفی فاشیسم و ایراسیونالیسم (خردستیزی) و راسیسم است.
نیچه همان کسی است که می گوید:
وقتی نزد معشوق خود می روی
شلاق را فراموش مکن

تو خود حدیث مفصل بخوان از این فرمان:
اگر پیش کس دیگری بروی
باید تانک و تفنگ و توپ و خمپاره را فراموش نکنی

9
سوسیالیسم اندیشه ‌ای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است.
حریف

حریف با این جفنگ
 در نهایت بی پروائی و بی خیالی،
جهان بینی طبقه کارگر را،
یعنی فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی را،
یعنی ماتریالیسم دیالک تیکی، ماتریالیسم تاریخی و تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی را
زنده زنده به گور می سپارد و
 فاتحه ای بلند 
به هر زبانی که خواهد  و به هر لهجه ای که داند،
بر گور آن می خواند.

10  
سوسیالیسم اندیشه ‌ای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است.
حریف

 این جفنگ 
یعنی پایان جهان بینی!

  این جفنگ 
یعنی بی خیال جهان بینی!

 این جفنگ 
یعنی پلورالیسم ناب!
   
این جفنگ
 یعنی تفاوت در توهم و وحدت در تخیل!

 این جفنگ 
یعنی طرح و حل همه مسائل جامعه و جهان،
 در خطه منفرد و خاص و جزء!

این جفنگ
 یعنی مرگ بر عام!
مرگ بر کل که
حاوی و حامل حقیقت عینی است!

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر