۱۳۹۳ آذر ۲۳, یکشنبه

نقل قول هائی از این و آن (238)


ما اول باید ببینیم در تعریف ملت جا می گیریم!
ما هنوز با درک واژه ها بسیار فاصله داریم
واژه باید خود باد
واژه باید خود باران باشد
(اشارتی حکیمانه
از سوی سهراب سپهری
نه تنها یک احساس شاعرانه در قالب کلمات)
 دبیری
سرچشمه:
صفحه فیسبوک
 لی لی
تحلیلی از گاف سنگزاد

میم

در این کامنت دبیری
دو مسئله بسیار مهم مطرح می شوند:

1
یکی از مهمترین مسائل جامعه ما همین مسئله ملت است.
ریشه بسیاری از مشکلات و معضلات جامعه ما
بیشک در همین مسئله ی تشکیل و یا عدم تشکیل «ملت» است.

2
دومین مسئله مطروحه
مسئله ای ایده ئولوژیکی، اسلوبی (متدیکی) و معرفتی ـ نظری است:
واژه باید خود باد
واژه باید خود باران باشد

در تحلیل این مسئله
می توان میان
خردگرائی و خردستیزی
 (راسیونالیسم و ایراسیونالیسم)
مرزبندی کرد.

1
ما اول باید ببینیم در تعریف ملت جا می گیریم!

·        این تأمل دبیری نه فقط در مورد ما، بلکه در مورد همه خلق های کشورهای موسوم به جهان سوم صدق می کند.
·        طبقه حاکمه امپریالیستی در نوسازی سیطره خویش بر خلق های جهان، به هر دلیلی، تنها چیزی که به همراه آورده بود، خط کشی بوده و مدادی.
·        در نتیجه، کشورهائی بطور مکانیکی تشکیل یافته اند که از همان بدو تشکیل خویش، به جهنم الیمی شباهت پیدا کرده اند تا به جامعه سعادتمندی.
·        البته دلایل و علل دیگری نیز در این زمینه دخیل بوده اند.

·        کشور ما در هر صورت روی ملت واحد به خود ندیده است.
·        کسانی که چنین کشورهائی را کثیرالمله می نامند، یا واژه مناسب تری نیافته اند و یا معنی ملت را هنوز نمی دانند.

1
ما اول باید ببینیم در تعریف ملت جا می گیریم!

·        ما به هر جان کندنی، شیوه تولید فئودالی را پشت سر گذاشته ایم، وارد جامعه سرمایه داری شده ایم، ولی از تشکیل ملت واحد کمترین اثری نیست.
·        یکی از تضادهای خطرناک هم همین تضاد به اصطلاح «ملی» است.
·        طبقه حاکمه امپریالیستی هم حسابی در جهت تشدید این تضاد عرق می ریزد.
·        حریفی آذری می گفت که نماینده آذری ها در سنای امریکا، دختر ماهروئی است که وقتی وارد سنا می شود، همه سناتورها پا می شوند و برایش سینه می زنند.
·        طرف کمترین شباهتی به آذری ها ندارد، ولی محبوبیتی در حد مریم رجوی دارد.

2
ما اول باید ببینیم در تعریف ملت جا می گیریم!

·        اکنون در واحدهای به اصطلاح «ملی» فاشیسم بالقوه ای خرناسه می کشد و تجزیه کشورهای منطقه و تشکیل خرده ممالک بالکان واره را بطرزی نطفه ای در بطن خود می پرورد.

3
ما اول باید ببینیم در تعریف ملت جا می گیریم!

·        یکی از دلایل تبدیل مذهب به پرچم بسیج خلق، فقدان همین ملت است.
·        و گرنه بورژوازی قاعدتا نمی بایستی از پرچم ایده ئولوژیکی سنتی ناسیونالیسم و شووینیسم خویش صرفنظر کند و زیر علم سیاه مذهب سینه زند.

4
·        مذهب اما بدیل پایداری برای ناسیونالیسم و شووینیسم نمی تواند باشد.
·        چون مذهب حاوی مواد منفجره کافی برای انفجار است.
·        همین مذهب تشیع جریان واحد منسجمی نیست و خود به چندین فرقه تقسیم شده و می تواند تقسیم شود.
·        مذهب ضمنا راسیونالیته مورد نیاز بورژوازی را از بین می برد و سدی نکبت بار در راه توسعه نیروهای مولده جامعه محسوب می شود.

5
ما هنوز با درک واژه ها بسیار فاصله داریم

·        دلیل عدم تعریف درست  مفاهیم و عدم استعمال درست آنها هم در فقر فکری و فرهنگی است که یکی دیگر از رهاوردهای سیطره ارتجاع فئودالی ـ روحانی ـ فوندامنتالیستی است.

·        جامعه ما در این چند دهه اخیر بشدت عقب رانده شده است.
·        آن سان که اعضای آن قادر به فرمولبندی دقیق نظر خویش حتی نیستند.
·        به همین دلیل  مفاهیم خصلت استاندارد خود را از دست داده اند.
·        هر کس بنا بر بضاعت فانتزی و تخیل خود، تفسیری از جمله ای به عمل می آورد که فاقد کمترین ارزش علمی است.

·        به همین دلیل مبادله فکری بسیار دشوار گشته است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر