۱۳۹۳ مرداد ۱۰, جمعه

مقوله «رقیب» در آثار خواجه شیراز (24)


تحلیلی از شین میم شین 

 خوش است خلوت، اگر یار یار من باشد
نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد

·        معنی تحت اللفظی:
·        تنهایی گزیدن خوشایند است، اگر یار مال من باشد، ولی ناخوشایند است، اگر من بسوزم و او شمع انجمن باشد.

1
 خوش است خلوت، اگر یار یار من باشد

·        منظور خواجه از این مصراع شعر چیست؟

·        شاید منظور خواجه این باشد که تنهائی گزیدن و به یار اندیشیدن در صورتی خوشایند است که یار به خود سوبژکت تعلق داشته باشد و نه به این و آن.

2
خوش است خلوت، اگر یار یار من باشد
نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد

·        مصراع دوم شعر این برداشت ما را تأیید می کند:
·        خلوت گزیدن و به یار اندیشیدن ناخوشایند است، اگر سوبژکت عاشق در آتش عشق یار بسوزد و یار شمع جمع انجمن باشد.
·        یعنی جمع دیگری را روشن سازد.  

3
·        اکنون باید قوه تخیل (فانتزی) قوی و غول آسائی داشت و جایگاه اجتماعی سوبژکت و یا کسب و کار او را تصور و در ذهن وامانده ی خود تصویر کرد:

الف
·        سوبژکت ظاهرا یاری دارد.
·        یاری که یار او نیست.
·        سؤال فقط این است که یاری که یار کسی نباشد، به چه دلیل تجربی و یا منطقی باید یار او باشد؟

ب
·        سوبژکت یاری دارد و در کنج خلوت در آتش عشق او می سوزد و یار او نه در کنار او، بلکه در انجمنی است و ضمنا شمع انجمن هم است.
·        یعنی اجامر و اوباش با یار سوبژکت حال می کنند.
·        باز هم این سؤال پیش می آید که خوشی و ناخوشی خلوت به کنار، به چه دلیل باید یار کذائی یار او باشد؟

ت
·        ضمنا این سؤال پیش می آید که چرا سوبژکت عاشق کاری نمی کند تا یارش به جای شمع انجمن بودن، شمع خلوت خود او باشد؟

پ
·        علاوه بر این، کسی که یارش نه در کنارش، بلکه در انجمن باشد و ضمن شمع انجمن باشد و خود او را به انجمن راه ندهند و بالاجبار خلوت گزیند و در آتش عشق یار کذائی بسوزد، نان سفره اش را چگونه در می آورد؟

ث
·        اگر کسی به هر دلیلی از طریق اجاره دادن یارش به انجمن امرار معاش کند، قاعدتا نباید از شمع انجمن بودن او گله داشته باشد.
·        چون کسب و کارش همین است و گرنه از گرسنگی و برهنگی می میرد.
·        نان و مسکن و پوشاک بالاخره واجب تر از خلوت گزینی با یار است.

4
خوش است خلوت، اگر یار یار من باشد
نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد

·        به همین دلایل است که ماهیت یار در اشعار اکثر شعرای قرون وسطی سؤال انگیز می گردد.
·        به همین دلایل این سؤال مرتب به ذهن خطور می کند که منظور واقعی شعرا از یار چیست؟

5
خوش است خلوت، اگر یار یار من باشد
نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد

·        اکنون به تحلیل دیالک تیکی این بیت خواجه خطر می کنیم:
·        خواجه در این بیت دیالک تیک من و غیرمن را به شکل دیالک تیک من و انجمن و در تحلیل نهائی به شکل دیالک تیک فرد و جامعه بسط و تعمیم می دهد و از نقش تعیین کننده داشتن غیرمن (انجمن، جامعه) و برخورداری اش از یار رنج می برد.
·        خواجه ترجیح می دهد که دیالک تیک من و غیر من، دیالک تیک من و انجمن و یا فرد و جامعه وارونه شود و یا حتی به نفع من (فرد) تار و مار شود و یار شمع خلوت خود او باشد و نه شمع انجمن و نه شمع جامعه.

6
·        از این رو می توان گفت که محتوای این بیت، بی اعتنا به هویت و ماهیت یار، اگوئیستی است:
·        خواجه یار را فقط برای خود می خواهد و از این بابت رنج می برد که او خادم انجمن است.
·        اگوئیسم یکی از گشتاورهای تعیین کننده فلسفه طبقات اجتماعی واپسین است:

7

·        بر اساس همین مطلق کردن من (ابربشر، نژاد ژرمن، خلق آلمان و دین اسلام/ف آیین تشیع و غیره)  و هیچ واره محسوب داشتن انجمن و یا بشریت، جامعه و جهان، پست و وحشی و آشغالبشر تلقی کردن همنوعان دیگر در اقصا نقاط جهان به دلایل خرافی بوده که جنایات وحشت انگیز فاشیسم، امپریالیسم، فوندامنتالیسم، صهیونیسم و غیره جامه عمل پوشیده و می پوشد.

8

·        یکی از گشتاورهای اصلی فلسفه تاریخ (تئوری اجتماعی)  شوپنهاور، نیچه و لاشخورهای دیگر همین مطلق کردن من (فرد، ابر انسان کذائی، نژاد کذائی، مذهب کذائی، ملت و خلق کذائی) بوده است.
·        کوره های آدمسوزی، ترور فوندامنتالیستی، کشتار جمعی صهیونیستی و بربریت وحشت انگیز امپریالیستی قبل از مادیت و عملیت یابی، به مثابه نظر و تئوری، روی کاغذ آمده اند.
·        فرم فلسفه و شعر و شعار و قصه و حماسه و هارت و پورت داشته اند.

9
·        ضرورت بی چون و چرای روشنگری علمی و انقلابی، ضرورت دفاع سرسختانه از حقیقت عینی، ضرورت مبرم رزم ایدئولوژیکی به همین دلیل است.

·        تئوری ـ چه علمی و چه خرافی، چه انقلابی و چه ارتجاعی ـ به محض نفوذ در آدمیان به قوه مادی بدل می شود، که می تواند پس از جامه عمل یابی، لکوموتیو تاریخ را به پیش راند و یا به پس.
·        می تواند رهائی بخش باشد و یا فاجعه انگیز و نکبت بار.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر