فصل پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
قسمت
هشتم
انتقام از
واقعیت
انتقاد
از فرهنگ به مثابه انتقاد از فلسفه
تکمیل
گسست از تفکر کلاسیک بورژوائی:
فریدریش
نیچه
ادامه
72
·
این معضلات اما بمراتب دست و
پاگیرتر و مبهم تر می شوند، وقتی که نیچه در فلسفه واپسین خود برای اندیشه «برگشت
ابدی همیشه همان» نقش مرکزی قایل می شود و ضمنا راه را برای تعاریف ناهمگرا از آن
باز می گذارد و یا نظرات خود را چنان فرمولبندی می کند که حاوی مبانی تعریفی
ناهمگرا باشند.
73
·
تلاش های به عمل آمده در رابطه با اندیشه
«برگشت ابدی همیشه همان» نیچه اما در زمینه های زیر به بن بست می رسند:
الف
·
در زمنیه تطهیر آن از دوپهلوئی
ب
·
در زمینه حذف عناصر اسطوره ای از آن
ت
·
در زمینه ارائه تعریف مفهومی دقیق
از آن
74
الفرد بویملر (1887 ـ 1968)
فیلسوف و پداگوگ المانی
او در تشکیل ناسیونال ـ سوسیالیسم المان نقش تعیین کننده داشته
است.
·
تفسیر فاشیستی الفرد بویملر از
نیچه به نیت تطهیر اندیشه «برگشت ابدی همیشه همان» از اسطوره صورت می گیرد.
·
(بویملر، «نیچه به مثابه فیلسوف و سیاستمدار»،
ص 80، 1937)
الف
·
از آنجا که بویملر همیشه طرفدار
اسطوره و اسطوره ی نیچه بوده، مخالفت او با اندیشه «برگشت ابدی همیشه همان» نیچه،
نمی تواند به دلیل خصومت او با اسطوره باشد.
ب
·
مسئله و مشکل بویملر این بود که اندیشه
«برگشت ابدی همیشه همان» نیچه با سرمستی و نشئه ی انقلابی نمای ناسیونال ـ سوسیالیسم
در اواسط سال های 30 قرن بیستم و با شعار تشکیل رایش هزارساله نوین جور در نمی آمد.
ت
·
اندیشه «برگشت ابدی همیشه همان» فی
نفسه چنان دوگانه، متناقض و دوپهلو بوده که سمبل زمانی آن دوگانه، متناقض و دوپهلو
بوده است.
·
لوویت می نویسد:
·
«نیمروز»
·
و در این «نیمروز» سمبل زمانی به
بن بست می رسد.
پ
·
«زرتشت» نیچه به مثابه نافی انسان و زمان متعلق به انسان،
اندیشه «برگشت ابدی همیشه همان» را در ورای انسان و زمان تعلیم می دهد.»
ث
·
لوویت و فینک می نویسند:
·
اندیشه «برگشت ابدی همیشه همان»
نیچه «کردو کیا ابزوردوم» است.
·
(لوویت، ««فلسفه برگشت ابدی همیشه همان نیچه»،
ص 13، 162
·
فینک «فلسفه نیچه»، ص 91، 1960)
·
(واژه کردو کیا ابزوردوم در رابطه با مسیحیت
بکار می رود:
·
ایمان مسیحیت کردو کیا ابزوردوم (جفنگ)
است.
·
چون ایمان مسیحی در تضاد آشکار و
بی چون و چرا با شناخت عقلی اصیل و با شناخت مفهومی قرار دارد.
·
زیرا آدم شدن خدا و به صلیب کشیدن خدای
آدم شده و مرگ خدا و زنده شدن مجدد خدا با هر مفهومی از خدا در طول زمان در
تضاد قرار دارد. مترجم)
ج
·
در اندیشه «برگشت ابدی همیشه همان»
نیچه تمایلات مذهبی ـ آری، مذهبیت ـ ایدئالیسم
فلسفه حیاتی نیچه سوسو می زند.
75
·
توهم غلبه بر ایدئالیسم و خودویژگی
انجام آن در تفکر نیچه با انتقاد از مسیحیت، اخلاق و فلسفه در هم تنیده است.
·
ایدئالیسم اروپا از دوره قرون وسطی
عمدتا با مسیحیت گره خورده است و چه بسا به فلسفه اخلاق منتج شده است.
·
(البته به استثنای ایدئالیسم هگل که نیچه خصم
کین توز بانی آن است.)
·
با یکسان قلمداد کردن ایدئالیسم و فلسفه
توسط نیچه، چنان بنظر می رسد که در افتادن نیچه با مسیحیت، اخلاق و فلسفه به معنی
غلبه قطعی و نهائی بر ایدئالیسم بوده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر