فصل پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش چهارم
پوزیتیویسم و
فلسفه حیات
به مثابه طرز
تفکر:
انکار سیستم
وارگی تفکر کلاسیک بورژوائی
قسمت نهم
جانشینان
فلسفه حیاتی و پوزیتیویستی نیچه:
مارتین هایدگر
و آرتور دانتو
ادامه
5
·
این نظر نادقیق دانتو، بر خلاف میل
خود او، نه فقط بر منشاء و خویشاوندی برکلیائی فلسفه «تحلیلی»، بلکه همچنین بر
تداوم فلسفه حیات نیچه و پوزیتیویسم معاصر دلالت دارد.
·
البته نیت دانتو تبرئه فلسفه نیچه
از ایراسیونالیسم (خردستیزی) و جدا کردن حساب فلسفه نیچه از فلسفه حیات و
سازگارسازی آن با طرز تفکر «تحلیلی» بوده است.
·
(برای آشنائی با نقد اثر دانتو تحت عنوان «نیچه»،
مراجعه کنید به اثر ر. شاخت، «نیچه»، ص
35، 1983)
6
·
وجه مشترک نیچه تصویر هایدگر و
دانتو، قرار دادن نیچه در خارج از پیوند سنتی فلسفه حیات و فلسفه وجود بورژوائی واپسین
و نفی دوپهلوئی ماهوی محتوا و آثار نیچه است.
·
هایدگر اگرچه دوپهلوئی غالب در فلسفه
نیچه را خاطرنشان می شود، ولی این تشخیصات
او در چارچوب ارزیابی بنیادی نیچه می مانند:
·
برای هایدگر، نیچه، فیلسوف تا
پایان اندیشنده ی فلسفه سوبژکتیویته عصر جدید است.
7
·
فلسفه نیچه اما نه جمعبندی و نه
پایان «متافیزیک سوبژکتیویته عصر جدید»، بلکه گسست کامل از تفکر کلاسیک بورژوائی در
ضدیت آگاهانه با دموکراسی و سوسیالیسم است.
8
·
دوپهلوئی های فلسفه نیچه بر ایدئالیسم
بورژوائی واپسین مبتنی اند.
·
این دوگانگی سرشته به فلسفه نیچه
به این دلیل بوده که فلسفه نیچه حاوی و پیش اندیش موتیوها و امکانات متفاوت ایدئالیسم
بورژوائی واپسین (و همچنین پوزیتیویسم قرن بیستم) بوده است.
·
ولی ضمنا فرم خاصی از فلسفه حیات
بوده است.
·
مراجعه کنید به فلسفه حیات، پوزیتیویسم
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
9
·
در فلسفه نیچه از سوئی ایدئالیسم سوبژکتیویستی
دست بالا دارد و از سوی دیگر، اوبژکت وارگی چیزهای اسطوره ای بلحاظ مفهومی بازنویسی
شده به ایدئالیسم نیچه نوسان معینی می بخشد که مشخصه همه شعبات فلسفه حیات تا
هایدگر بوده است.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر