فصل
پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش
چهارم
پوزیتیویسم و
فلسفه حیات
به مثابه طرز
تفکر:
انکار سیستم
وارگی (سیستمیت) تفکر کلاسیک بورژوائی
قسمت ششم
اکلکتیسیسم (4)
ادوارد فون هارتمن
ادوارد فون هارتمن (1842 ـ 1906)
فیلسوف آلمانی
از فلاسفه بورژوائی واپسین
نماینده اکلکتیسیسم
·
در حالیکه برنتانو مفاهیم و مسئله گذاری هائی را پیشاپیش مطرح می
کند که در جریان بعدی فلسفه حیات کسب اهمیت می کنند، اکلکتیسیسم ادوارد فون هارتمن
میراث فلسفه حیات را و استنباطات شلینگ پیر و شوپنهاور را از آن خود می کند و با
عناصر فلسفه مدرسی پساهگلی و قبل از همه با دیالک تیکی ستیزی (نقد دیالک تیک)
ترندلبرگ و نئوکانتیانیسم که در آن زمان
نوآوری تلقی می شد، مخلوط می سازد.
·
مراجعه کنید به فلسفه حیات، نئوکانتیانیسم
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
1
·
این اختلاط در فرم فلسفه حیات صورت
می گیرد و با دسته بندی کردن مرتب و پاراگراف واره سازی در هم بر هم انجام می یابد
و ضمنا روح پوزیتیویستی زمانه را هم بقدر کافی در نظر می گیرد:
·
«فلسفه ناخودآگاهی» هارتمن خود را تحت عنوان
نتایج فکری متد استنتاجی علمی ـ طبیعی (مبتنی بر علوم طبیعی) جا می زند.
·
(هارتمن، «نئوکانتیانیسم، شوپنهاوریسم و
هگلیانیسم در موضعگیری نسبت به وظایف فلسفی معاصر»، 1811)
2
·
در فلسفه هارتمن تکانه شلینگ فرو
می میرد و فلسفه شوپنهاور به آموزش مدرسی شورآمیز استحاله می یابد.
·
چون شک شوپنهاور نسبت به آخرت (دنیای
دیگر) با روح آن زمان ناسازگار بود.
·
در فلسفه هارتمن، پسیمیسم (بدبینی
فلسفی) شوپنهاور نیز با خردمندی کاذب عام محض نفی می شود:
·
هارتمن می نویسد:
·
«همه این نقطه نظرها (یعنی شک و تردید نسبت
به آخرت و یأس و نومیدی نسبت به سعادت مثبت) فقط منفی اند.
·
فلسفه عملی و زندگی اما به
موضعگیری مثبت نیاز دارد و این در از خود گذشتگی شخصیت در روند جهانی به قصد نیل
به آماج، به قصد نجات عام جهانی است.»
·
(هارتمن، «فلسفه ناخودآگاهی»، بخش دوم، «متافیزیک
ناخودآگاهی»، ص 402)
3
·
در فلسفه هارتمن اما کنسرواتیسم (محافظه
کاری، ضدیت با انقلاب) اجتماعی و سیاسی شلینگ پیر و شوپنهاور هم حفظ می شود، هم
تقویت می شود و هم مورد حمایت تا آخرین
نفس قرار می گیرد.
4
·
هارتمن بر خلاف موضع کادرسوسیالیستی
فریدریش البرت لانگه، در نظر داشتن پسیکولوژیستی و علنا جانبدارانه (پسیکولوژیستی)
«مسئله اجتماعی» را جزو بخش ماهوی ایدئالیسم فلسفه حیات محسوب می دارد:
·
«مسئله اجتماعی در عصر حاضر، در تحلیل نهائی نتیجه
ی وقوف رشد یافته توده های زحمتکش به وضعیت ذلتبار خویش است.
·
در حالیکه در مقایسه با 200 سال
قبل، که کسی از مسئله اجتماعی خبری نداشت، وضعیت زندگی آنها وضعیتی طلائی است.»
·
(همانجا، ص 376)
5
فرانتس مرینگ (1846 ـ 1919)
نویسنده، مورخ و سیاستمدار مارکسیست
سردبیر روزنامه خلق لایپزیگ
از مخالفان خط مشی برنشتاین و از مؤسسان انجمن اسپارتاکوس
همراه با کارل لیب کنشت و روزا لوکزامبورگ
·
فرانتس مرینگ به طنز می نویسد:
·
«هارتمن از اوایل تا اواسط سال های 80،
شوپنهاور را تحت عنوان «فلسفه ناخودآگاهی» از رده خارج می کند تا برای بورژوازی آلمان
«فلسفه بهتری» را فراهم آورد.
·
هارتمن ضمنا هر چه را که دلش می
خواهد، به اثبات می رساند:
الف
·
او اثبات می کند که افکار آزادی
خواهانه جوش هائی سطحی در پوست قرن نوزدهم بوده اند.
ب
·
او به کشف ژرف تحسین برانگیزی نایل
می آید، مبنی بر اینکه سال های سرگیجه (بحران) حاکی از فرم عالی تر مبادلات اقتصادی
و به معنی حل عنقریب مسئله اجتماعی بوده اند.
ت
محاکمه لیبکنشت و یاران
·
هارتمن تصویب قانون سوسیالیست ها را
جشن می گیرد و از آن به مثابه وسیله مناسبی برای تربیت طبقات زحمتکش استقبال می کند.»
·
(فرانتس مرینگ، «مجموعه آثار»، ص 362)
پلاکات قانون سوسیالیست ها
·
(قانون سوسیالیست ها در 19 اکتبر 1878 در
رایشستاگ به تصویب می رسد.
·
طبق این قانون احزاب و سازمان های سوسیالیستی
و سوسیال ـ دموکراتیکی ممنوع اعلام می شود. مترجم)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر