به من نگاه می کند
و هر دو آه می کشیم
چه دشمنی میان ما ست؟
سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
(از تراشه های تبر )
اسیر
و هر دو آه می کشیم
چه دشمنی میان ما ست؟
سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
(از تراشه های تبر )
اسیر
·
کسی در انتظار او نبود
·
دلی برای او نمی تپید
·
نگاه هیچ کس به خوشدلی به روی او نمی نشست
·
هراسخورده بود و مات
·
درون حلقه نگاه های ناشناس بی پناه
·
هوای سرد سوز می خلید
·
و پاره های جامه اش به جان او
·
و دشنه ای نهفته می برید،
·
تکه تکه از توان او
·
هنوز نارسیده، کال بود
·
جوانکی ـ هنوز ـ خردسال بود.
·
به او نگاه می کنم
·
به من نگاه می کند
·
و هر دو آه می کشیم
·
چه دشمنی میان ما ست؟
·
عدوی راستین ما،
·
همان یگانه غول سود و زر در کمین توده ها ست.
·
اسیر بی نوا برادری غریب مانده و گم است
·
رها و بسته هر چه هست
·
یکی ز خیل بی شمار مردم است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر