۱۳۹۱ آذر ۱۹, یکشنبه

سیری در کاریکاتوری از مانا نیستانی (16)

مانا نیستانی  (زادهٔ ۱۳۵۲ در تهران)

درگیرها (۳۷۴) -  بخاری‌ های هسته‌ سوز
سرچشمه
 صفحه فیس بوک
هواداران مانا نیستانی
Mana Neyestani Fan Page


·        در این اثر مانا  مرد شق و رقی در حال شعار دادن است.

·        شعار او از قرار زیر است:
·        «اگر فناوری هسته ای بدست بیاریم، بخاری مدرسه ها را هسته سوز می سازیم.»

·        مانا در این اثر خود چه برای گفتن دارند؟

·        هم اکنون به حریف خوداندیش خردمندی گفتیم که قصد تحلیل این اثر مانا را داریم.

·        گفت:
·        «متأسفم برای تان.
·        چون چیز زیادی در آن وجود ندارد.
·        در این کاریکاتور طبقه حاکمه سودای دستیابی به تکنولوژی هسته ای را بر سر دارد.
·        درآمد کلان حاصل از نفت را حیف و میل کرده و نه تنها هیچ گرهی از کلاف معضلات جامعه را نگشوده، بلکه چه بسا توده ها را از هستی ساقط کرده است.
·        پدر بزرگ در این کاریکاتور، با توجه به این تجارب تلخ و تراژیک است که آژیر خطر را به صدا در می آورد:
·        «در انفجار بخاری نفتی در مدرسه روستای شین آباد پیرانشهر 37 دختر در آتش سوختند.
·        اگر به جای بخاری نفتی، رآکتور اتمی منفجر می شد، چند صدهزار دختر و پسر بیگناه کشته می شدند؟»

·        حق در این زمینه با حریف فرهیخته است:

·        روزی روزگاری آخوندی به نام خاتمی جلوی دوربین رسانه های بین المللی از رآکتور اتمی کذائی بازدید می کرد و ما حسابی بر خود می لرزیدیم.
·        چون حتی احدی از هیئت بازدید و کارکنان رآکتور، لباس مخصوص ورود به محوطه صنایع اتمی را در بر نداشت.
·        با خود گفتیم که شاید منظور از راکتور کذائی، ساختمان تو در توی مربوطه است و نه تأسیسات تولید انرژی اتمی.
·        به همین خیال، احساس آرامشی دست می داد که ناگهان یکی از کارکنان رآکتور به عنوان هنرنمائی مشتی مواد رادیواکتیو در آتش ریخت.
·        شعله بالا گرفت و دود از عمامه خاتمی به هوا شد.

1
«اگر فناوری هسته ای بدست بیاریم، بخاری مدرسه ها را هسته سوز می سازیم.»

·        این فرمولبندی مانا سرشته به طنز تلخی است.
·        اصطلاح «بخاری هسته سوز»  همانقدر رایج است که اصطلاح بخاری نفت سوز و یا هیزم سوز و یا خاک اره سوز و یا ما تاکنون نشنیده ایم.

2

·        علاوه بر این، بخاری هسته ای آنهم در مدارس از فرط حواس پرتی مطلق مرد شق و رق حکایت می کند. 
·        مانا به این طریق نشان می دهند که طبقه حاکمه نامعاصر گریخته از عهد عتیق اصلا تو باغ نیست و حرف دهنش را نمی فهمد.

·        ژرفای رئالیستی و ضمنا تراژیک طنز مانا نیز همین جا ست:
·        کسانی که سطح شعورشان در حد چوپانان عهد عتیق است، خواب تولید انرژی اتمی می بینند.

·        مانا با حربه ای دو لبه می ستیزد:
·        هم با حربه خط (کاریکاتور)  
·        و هم با حربه کلام.

·        شادی بخش این است که مانا تبحر خاصی در هر دو زمینه دارند.

3

·        در واویلای غلیان شور وشعار و هارت و پورت مرد شق و رق، کاراکتر افشاگر محبوب مانا روزنامه به دست، وارد صحنه می شود و بساط مرد شق و رق را بکلی به هم می ریزد:
·        «در انفجار بخاری نفتی در مدرسه روستای شین آباد پیرانشهر 37 دختر در آتش سوختند.»

4

·        این حقیقت امر قبل از هر چیز، از سطح بغایت نازل رشد فکری معلمین ـ به مثابه معماران روح جامعه ـ پرده برمی دارد.
·        چون آنها حداقل می بایستی به خطرات بالقوه بیاندیشند و راه های پیشگیری از فجایعی از این قبیل را پیشاپیش آموزش دهند و تمرین کنند.
5

·        این حقیقت امر ضمنا حاکی از آن است که در این سی سال و اندی به توسعه فرهنگی جامعه لطمات شدیدی وارد آمده و جامعه احتمالا حتی عقبتر رفته است.

·        اشاعه سیستماتیک و برنامه ریزی شده خرافه، دیر یا زود به تخریب دستگاه تفکر اعضای جامعه منجر می شود و به پیامدهای تراژیک  از این قبیل و چه بسا حتی مهیبتر منتهی می گردد.

6

·        انفجار بخاری نفتی خود پدیده ای بشدت شگفت انگیز است و از سقوط غم انگیز سطح توسعه صنایع سنتی ملی خبر می دهد.

·        خرافه وقتی در روح جامعه جا خوش کند، توان خوداندیشی از اعضای آن سلب می گردد و همه چیز به امید خدا رها می شود.
·        به جای تدارک و تمرین و آموزش و توسعه و تکامل علم و فن و صنعت و کشاورزی و غیره،  به دعا و عزا و ناله و زاری توسل جسته می شود.
·        بدین طریق است که جامعه در کلیه سطوحش فلج می گردد و زمینه برای فجایع بزرگ و کوچک و مرگ بیهوده و بی دلیل فرزندان مردم آماده می شود.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر