۱۳۹۱ مهر ۱, شنبه

هماندیشی با ناهید حیدری (1)



 سرچشمه:
صفحه فیسبوک گروه موسوم به
شعر و شعور و شعار
ناهید
تردید پویا چیست و تردید مخرب کدام است؟

·       با سلام بر ناهید عزیز
·       شک و تردید در تاریخ فلسفه بسته به فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی حاکم با دو محتوا عرض اندام کرده است:

1

·       زمانی که فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی ئی (مثلا نظام برده داری و یا سرمایه داری واپسین و معاصر) بلحاظ تاریخی عمرش سر آمده و در حال سقوط است، ایدئولوژی مدافع آن فرماسیون با پرچم اسکپتیسیسم (شکاکیت، تردیدگرائی) وارد عرصه می شود و نسبیتی را وارد همه حقایق اجتماعی آشکار و مبرهن می کند و منکر لیاقت معرفتی بنی بشر بطور کلی می شود.
·       آنگاه همه چیز در پشت پرده ابهام از نظرها نا پدید می شود.


·       یکی از بدترین نمایندگان اسکپتیسیسم حافظ بوده است.

·       در تئوری شناخت حافظ  هیچ چیز هستی اجتماعی قابل شناخت نیست.
·       انسان نه سوبژکتی شناسنده، آموزنده و داننده، بلکه تفاله یک انسان است.

·       اگر کسی فرصت کرد، ابیات حاوی واژه های سر، راز، اسرار، محرم راز، محرم اسرار، عالم غیب، جام جهان بین و غیره را جمع آوری و تحلیل کند تا زهر ایدئولوژیکی آنها گرفته شود.

·       این نوع شکاکیت و تردیدگرائی (اسکپتیسیسم) سد راه توسعه و پیشرفت اجتماعی مادی و فکری و فرهنگی بوده، است و خواهد بود.

·       این نوع شکاکیت مخرب است و خادم منافع طبقات ارتجاعی در حال زوال و جامعه ستیز است.

2

·       در قبال این فرم ارتجاعی از شکاکیت، فرم پویا، مترقی و خادم منافع طبقات انقلابی و پیشرفت اجتماعی نیز وجود داشته است:
·       نمایندگان فرماسیون نوین و انقلابی مثلا سرمایه داری در قرون وسطای واپسین و آغاز عصر جدید، دوباره با پرچم ایدئولوژیکی اسکپتیسیسم وارد عرصه می شوند و همه جزم ها (دگم های) کلیسایی ـ الهی مسلط را به گیوتین شک و تردید می سپارند و چه بسا حتی خشک و تر می سوزانند.
·       این شکاکیت و تردیدگرائی پویا، انقلابی  و رهگشا بوده است.

مراجعه کنید  به مطلبی در 5 بخش تحت عنوان اسکپتیسیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
       لینک:
      http://hadgarie.blogspot.de/2012/08/50.html
http://hadgarie.blogspot.de/2012/08/51.html
http://hadgarie.blogspot.de/2012/08/52.html
http://hadgarie.blogspot.de/2012/08/53.html
http://hadgarie.blogspot.de/2012/08/54.html
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر