سرچشمه:
صفحه فیس بوک
مریم اسلامی
تحلیل واره ای از شین میم شین
· شعری نگفته ام که بنویسم، تا بگویی:
·
«وای چه زیباست!»
·
تنها چند خط گریسته ام، میان دفتری
که سال ها ست
·
لذت خودکاری
را به خویش ندیده است:
·
من نمی دانم
چرا سهراب گفت:
·
«چشمها را باید
شست، جور دیگر باید دید!»
· من همه چیز را همانگونه که هست، می بینم!
·
آیا آن کودکی را که دراز کرد ه است، دست
·
و یا آن گل که ز بی مهری دهر پژمرده است
·
و یا آن کس که از تنهایی
·
به نوشتن ترانه دل بسته است،
·
جور دیگر دیدنش انصاف است؟
·
وقتی می بینی که زنی با فریاد
·
بهر فرزندانش، تن به هر کاری داد
·
وقتی می بینی که غروب خورشید
·
همه جا را گرفته است، چون باد
·
وقتی می بینی که همه غمگین اند، با نقاب گشته اند شاد
·
وقتی می بینی که سکوت در ظلمت با هزار آه و صدها فریاد
·
ناله ها را سر داد،
·
باز هم
می گویی:
·
«جور دیگر باید دید؟»
·
وقتی خط به خط متن ها همه نیست جز آه
·
وقتی «مرده» اند، همه در
شهر سیاه
·
وقتی که بر لب هر پیر و جوان هست:
·
«زندگی ام گشت تباه!»
·
باز هم
می گویی:
·
«جور دیگر باید دید؟»
·
با هزار خنده ی تلخ، می گویم که به این حرف تو باید خندید!
·
شاید آن روز که سهراب می گفت:
·
«تا شقایق هست، زندگی باید کرد»
·
خبر از داغ دل نسترن سرخ نداشت.
·
شاید آن
روز سهراب به قد قامت موج ایمان داشت
·
شاید آن
روز سهراب…!
پایان
میم
·
شعر غول آسائی است.
·
زلال و شفاف و آئینه وار.
·
رئالیستی از سر تا پا.
·
به تمام معنا زیبا.·
· عمر شاعر دراز باد!
·
این شعر
زیبا عنقریب تحلیل خواهد شد، تا محتوای نهفته در ورای واژه ها برملا شود.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر