همه از این نظام کور و پر آشوب و «شر» مایه است!
همه از چالش خونبار «سرمایه» است!
همه از چالش خونبار «سرمایه» است!
جعفر مرزوقی (برزین آذرمهر)
• اگر امروزه انسان گرگ انسان است،
• اگر دندان کینه
• رفته تا بن
• در تن و جان است،
• اگر جنگ برادر
• با برادر،
• سهل و آ سان است،
• اگر تقدیرِ بی تدبیر در کار است،
• اگر دنیا به کام پیر کفتار است،
• اگر قانون جنگل هرکجا جاری است
• سری که سر درآرد
• برسرداراست،
• اگر چون و چرائی نیست
• وعدل و داد را
• در دهر، جائی نیست،
• فروغ پایداری نه،
• و ز آزادی، نشان ماندگاری نه،
• اگر گفتار و کردار اند
• وارونه،
• بدی ها، خوب و
• خوبی، بد
• بدین گونه،
• به آری گفتن نا خواسته
• هر فرد مجبور است،
• کلام واپسین
• همواره
• با "زور" است،
• اگر کژبین و
• کژ راهیم،
• ز کژبینی و
• کژ راهی خود
• حتی نه آگاهیم
• اگر افیون مذهب بسته ره بر مرغ هشیاری،
• اگر بیگانه با خویشیم و
• با هر آشنایی نیز
• بیگانه،
• همه از این نظام کور و پر آشوب و
• «شر» مایه است.
• همه از چالش خونبار «سرمایه» است.
• که حرص و آز گرگی چند
• سیه روزی خیل آهوانِ گیج و آواره است!
ادامه دارد
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر