۱۳۹۰ آذر ۷, دوشنبه

جامعه مدنی ـ گرامشی و صداقت سیاسی (4) (بخش آخر)

فیلیپو ماری نته (1876 ـ 1944)
نویسنده فوتوریست ایتالیا
سیاستمدار و مؤسس فاشیسم ایتالیا
در قهرمانان قصه های او، «ایر بشر» نیچه از کتاب «چنین گفت زرتشت»، ایراسیونالیسم (خردستیزی) نیچه و پیشبرد خواست خویش با توسل به زور نیچه تجسم یافته بودند.


پورتره ماری نته بوسیله پراپولینی

پورتره ماری نته بوسیله کارلو کارا

هلموت فلنر
برگردان یدالله سلطان پور
سرچشمه:
http://www.kommunisten.at


3
جامعه مدنی و سیاست وحدت نیروها

• برای گرامشی ـ به عنوان انسانی انقلابی ـ پیش شرط سیاست موفقیت آمیز وحدت نیروها عبارت است از روشن کردن نکات سه گانه زیر:

1

• چه می خواهم؟

2

• به کجا می خواهم بروم؟

3

• با کی می خواهم بروم؟

• انحلال در وحدت نیروها و صرفنظر کامل از مطالبات خویش برای گرامشی غیرقابل قبول است.

• گرامشی در زمینه وحدت نیروها نه تنها حرف های زیادی برای گفتن دارد، بلکه علاوه بر آن، چیزهای زیادی برای نشان دادن.

• کردوکار سیاسی و عملی گرامشی قبل از بازداشتش در نوامبر سال 1926 این مسئله را به وضوح نشان می دهد:

1

• به هنگامی که مسئله شرکت ایتالیا در جنگ جهانی اول مطرح بود، گرامشی با کاتولیک های پاسیفیست دیدار کرد، همان کاتولیک هائی که سوسیالیست های ایتالیا به قول گرامشی ترجیح می دادند که در قبال شان «آنتی کلریکالیسم (روحانیت ستیزی) ابلهانه ای» را علم کنند.

• مراجعه کنید به پاسیفیسم، روحانیت سیاسی

2

گابریله د اننسیو (1863 ـ 1938)
نویسنده ایتالیائی
نماینده سمبولیسم پسا اخلاقی
از چهره های سرشناس فاشیسم
از الهام بخشان موسولینی
بدون اینکه خود فاشیست و عضو حزب فاشیستی باشد.

• پس از جنگ جهانی اول، گرامشی حتی با گابریله د آننسیو ـ نوینسده ای که مدت زمانی گرایشات فاشیستی داشت ـ و با فیلیپو ماری نته ـ نویسنده فوتوریستی که در سال های نخست، قبل و بعد از مارش موسولینی به روم ـ جزو هموارسازان ایدئولوژیکی راه فاشیسم بود ـ تماس بر قرار کرد و او را حتی برای سخنرانی در «بخش فرهنگ پرولتری روس» در شهر تورین دعوت کرد.

• البته باید روی صحت سیاست وحدت مبتنی بر روی آوردن به عناصر ماورای راست تأمل کرد.
گرامشی را هم برخی ها از این نقطه نظر بلحاظ اخلاقی مورد نکوهش قرار داده اند.

• ولی با اخلاق صرف بدشواری می توان به کار سیاسی پرداخت.

• برای اینکه در کار سیاسی بر روی جامعه مدنی، وحدت ها به خاطر چشم و ابروی وحدت طلبی صرف صورت نمی گیرند.

• گرامشی
از این نقطه آغاز به حرکت می کرد که اینجا پای «روح گسست» در میان است، پای مرزبندی روشن میان پیشرفت وارتجاع (تفاوت گرامشی با گرامشی ستایان کذائی کنونی نیز درست در همسن جا ست):

• «به مثابه طرفدار طبقه ای که خواهان نوسازی جامعه است، در مقابل اینهمه سنگر و استحکامات غول آسای طبقه حاکمه چه می توان کرد؟
روح گسست، یعنی از آن خود کردن شعور پیشرفتگرای شخصیت تاریخی خویش، روح گسست که باید در پی انبساط از طبقه رهبر و رهنما به طبقات بالقوه متحد باشد، کار ایدئولوژیکی بغرنجی می طلبد که شرط اول آن شناسائی عرصه ای است که می توان توده های انسانی را از جا کند و با خود برد.»

• یکی از دلایل وقف اوقات خویش به فرهنگ از سوی گرامشی نیز همین بوده است.
• فرهنگ مورد نظر گرامشی، نه فرهنگ نخبه ای بورژوائی، نه فرهنگ نیمه نخبه ای مترقی، بلکه همانطور که از نقدهای او از نمایشنامه ها، کتاب ها و عادی ترین فرم های فرهنگ می توان دریافت، هر فرمی از فرهنگ توده ای بوده است.
• امروز که «دلالان حرفه ای ایدئولوژی و سیاست» جامعه مدنی برو ـ بیائی خارق العاده دارند و مغز توده های زحمتکش را به اندازه کافی تسخیر کرده اند، این وظیفه کسب اهمیت بمراتب بیشتری می کند.

• اما مارکسیست ها به جای به چالش کشیدن هرچه بیشتر و سیستماتیک تر «فرهنگ توده ای» چه می کنند؟


• آنها عملا به این تهاجم فرهنگی مخرب بی اعتنا می مانند، به سردمداران روی می آورند و به درآوردن ادا و اطوار روشنفکری و خودنمائی بسنده می کنند.


پیشنهاد:

• آثار گرامشی را بخوانیم، مورد حلاجی قرار دهیم و سودآور سازیم!

4
واپسین سخن

• هرکس که اکنون به مطالعه آثار گرامشی می پردازد، باید هشیار باشد.
• زیرا مطالعه محتواکاوانه آثار او آسان نیست.

• «دفاتر زندان گرامشی» پراکنده اند.

• در این دفاتر، مفاهیمی از ارتش به عاریه گرفته شده اند که برای تبیین تصویرمند منظور او مفیدند.
• علاوه بر این باید توجه داشت که انتخاب مفاهیم برای جان سالم بدر بردن از سانسور زندان نیز صورت گرفته است.

اما اگر کسی با روحی باز و با موضعگیری انقلابی به مطالعه آنها بپردازد، به سرچشمه جوشانی از عمل انقلابی ـ کمونیستی برخواهد خورد و گرنه مشتی جمله پا در هوا نصیبش خواهد شد که فقط به درد توجیه رفرمیسم می خورند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر