جینا روک پاکو
برگردان
میم حجری
· جینا روک پاکو با سه گربه در کوهی مسکن دارد.
· او می خواست مربی حیوانات باشد.
· از این رو ـ قبل از همه ـ با سگی به تمرین این کار پرداخت.
· سگ ـ اما ـ حاضر نشد به دستور او، روی دو پای عقبی اش بایستد.
· مربی حیوانات شدن کار دشواری بود.
· اما آرزوی دیدن رقص شیران و شیپورنوازی اسبان از سر جینا روک پاکو بیرون نرفت.
· از این رو بود که او قصه نویسی پیشه کرد.
· قصه نویسی شباهت غریبی به جادوگری دارد.
· در قصه ها درخت ها به راه می افتند و به گردش می روند و فیل ها مثل بادکنک ها به پرواز در می آیند.
· اکنون، وقتی که دیگران در خواب اند، جینا روک پاکو پشت میز تحریرش نشسته و به قصه تازه ای می اندیشد.
فهرست مجموعه قصه های جینا روک پاکو
۱
قصه های شبگرد کوچک
۲
قصه های جادوگر کوچک
۳
قصه های مأمور کوچک راه آهن
۴
قصه های نگهبان کوچک باغ وحش
۵
قصه های نامه رسان کوچک
۶
قصه های دودکش پاک کن کوچک
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر