۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۳, دوشنبه

فلسفه حقوقی (9)


 
پروفسور دکتر رایموند بایر 
برگردان شین میم شین

III
جریانات مختلف فلسفه حقوقی

 4
فلسفه حقوقی ناشی از جریانات دگماتیک حقوقی

 رودولف فون یرینگ (1818 ـ 1892)
حقوقدان آلمانی

1

·       نماینده اصلی فلسفه حقوقی ناشی از جریانات دگماتیک حقوقی، رودولف فون یرینگ قلمداد می شود که سودای ایجاد یک «جهان بینی قضائی» در فلسفه حقوقی را بر سر داشته است.

2

·       «بازسازی قضائی» فلسفه حقوقی به طرق  مختلف صورت می گیرد.
·       اما همواره به این نکته توجه می شود که برای حل مسائل فلسفی باید از عناصر قضائی بطرز تعیین کننده ای استفاده به عمل آید.

3

·       مکتب حقوق آزاد ـ بمثابه علم حقوق مبتنی بر منافع ـ به سبب فقدان معیارهای عینی برای انطباق منافع بر ضد علم حقوق مفهومی به توسعه نوع معینی از سوبژکتیویسم دست می زند.

4

·       ضمنا فیلیپ هک با تعلیمات «کسب حقوق» اش اغلب بمثابه «تضعیف علم حقوق مفهومی» به مکتب حقوقی آزاد کشانده می شود.

5

·       «مکتب حقوقی آزاد» در تصمیمگیری خودمختارانه قاضی، «حقوق» را می بیند.
·       (هرلیش، کانتروویچ)

6

·       فیلیپ هک عبارت «قانونگذار طرفدار حراست از منافع است!» را فرمولبندی کرده بود و رودولف فون یرینگ «هدف» را بمثابه موجد کل حقوق برسمیت شناخته بود.

7
 هلموت کوئینگ (1912 ـ 2000)
پروفسور حقوق در دانشگاه فرانکفورت و مؤلف آثار بیشمار

·       امروزه بسیاری از فلاسفه حقوقی ـ قبل از همه ـ نمایندگان آموزش حقوق طبیعی مادی از قبیل هلموت کوئینگ، فقط  عنصر قضائی را در فلسفه حقوقی مبدأ قرار می دهند.

8


هانس ولسل (1904 ـ 1977)
فیلسوف حقوقی آلمانی

·       هانس ولسل نیز که فقط «تنظیم مثبت ساختارهای عملی ـ منطقی موجود» را به مثابه جایگزینی در فقدان یک ارزش مطلق اصیل در حقوق طبیعی سؤال انگیز، می پذیرد، به انتخاب بازسازی قضائی محض روی می آورد.

9

·       کسی که یک گشتاور نظام کلیشه ای در فلسفه حقوقی را بمثابه گشتاور تصمیمگیری در درک حقوق از نقطه نظر فلسفه حقوقی به خدمت می گیرد، اغلب به مقوله هائی می اندیشد که بطور دگماتیکی ـ حقوقی جاصل می آیند.

10

·       اگزیستانسیالیسم ـ حتی ـ در حال حاضر بازسازی قضائی از این قبیل را وارد فلسفه حقوقی می کند.

11

·       گئورگ کون ـ اهل دانمارک و عضو دادگاه بین المللی هاگ ـ «شیوه تفکر نوین» خود را در آن می بیند که دست رد بر سینه  مفاهیم، قواعد و قوانین ـ به مثابه موضوع بررسی ـ بکوبد و به جای آنها حقوق رایج در لحظه حاضر را بطرز دگماتیکی ـ حقوقی تنها بر مبنای قضاوت در باره شرایط کلی مشخص تهیه کند.

12

·       در دئونتیک مدرن نیز کارها به همین رویه و روال پیش می روند:
·       آموزش اجباری (بطور مبتذل، آموزش الزامی)

·       (دئونتیک به آموزش ساختار منطقی فرم فکری هنجاری ـ اخلاقی اطلاق می شود. مترجم)  

13

·       دئونتیک مدرن به محض اینکه مرزهای فرمال را پشت سر می نهد، با نتایج دگماتیکی ـ حقوقی (و چه بسا امپیریکی، اخیرا هم با نتایج مبتنی بر علم فرهنگ از سوی ماریو روسی) پر می شود.

14

·       در آلمان، آموزش دولت در دوره جمهوری وایمار می کوشید تا قوای نیرومندی را وارد فلسفه حقوقی بکند.
·       گشتاور فلسفی در آن دوره به عقب نشینی واداشته می شود.
·       حقوق برای مسائل فلسفی ـ بطور مشخص ـ بمثابه حقوق دولتی و حقوق قانون اساسی ارزیابی می شود.

15

 
ویلیام کارل امیل وبر (ماکس وبر)  (1864 ـ 1920)
جامعه شناس، حقوقدان، ناسیونال ـ اکونوم آلمانی
از کلاسیک های جامعه شناسی، علوم فرهنگی ـ اجتماعی 
فرانک دپه او را «سوسیال ـ امپریالیست» می نامد.

·       نرم کردن گرایشات سخت حقوقی از سوی «جامعه شناسی حقوقی» ماکس وبر صورت می گیرد.

الف

·       برای ماکس وبر مسئله فلسفه حقوقی ـ آگاهانه ـ  در «حوالی» آموزش حقوقی عمومی قرار می گیرد.

ب

·       حقوق برای ماکس وبر عبارت است زا «رفتارواره خاصی در مقابل نظام بطور مشروع بر قرار شده، نظامی که آن سان تحت ضمانت جبر حقوقی قرار دارد که برای بکرسی نشاندن اراده خود دستگاه اعمال زور خاص خود را آماده باش داده است.»

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر