۱۳۹۲ خرداد ۳, جمعه

سیری در گلستان سعدی (48)

 
 
سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت چهارم
(گلستان با ب اول، ص 21 ـ 24) 
شین میم شین

مدبران ممالک آن طرف، در دفع مضرت ایشان مشاورت کردند که این طایفه گر هم بر این نسق روزگاری مداومت نمایند، مقاومت ایشان ممتنع گردد.
  
·       معنی تحت اللفظی:
·       کاردانان آن حوالی راجع به رهزنان به هماندیشی پرداختند و به نتیجه زیر رسیدند:
·       اگر بر این منوال بگذرد، مقاومت در مقابل آنان محال خواهد گشت.

1

·       منظور سعدی این است که اگر رهزنان به حال خود رها شوند، روز به روز نیرومندتر خواهند گشت و غلبه بر آنها محال خواهد شد.

·       اما چرا و به چه دلیل؟

·       سعدی با شم تیز خود می داند که خواننده همین سؤال را طرح خواهد کرد و لذا بلافاصله پاسخ او را تدارک می بیند.
·       آنهم چه تدارکی:

درختی که اکنون گرفته است پای
به نیروی شخصی در آید زجای

وگر همچنان روزگاری هلی
به گردونش از بیخ بر نگسلی

·       معنی تحت اللفظی:
·       نهال نورس را به نیروی فردی می توان ریشه کن کرد.
·       ولی اگر آن را به حال خود بگذاری، حتی به نیروی گردون هم ریشه کن نخواهد شد.

·       سعدی برای اثبات صحت نظر کاردانان آن حوالی، دست خواننده را می گیرد و به عالم طبیعت می برد.

2

·       قبل از هر چیز، نهالی را نشانش می دهد که هنوز ریشه ندوانده است.
·       بعد بدون کمترین دردسری، نهال را از ریشه می کند.

3

·       سپس درختی را که ریشه دوانده و از هر نظر تنومند گشته، نشانش می دهد و عملا ثابت می کند که با آن نمی توان همان کاری را کرد که با نهال نورس کرده است.

4

·       اگر کسی برای امپیریسم (تجربه گرائی) مثال عینی می جوید، سعدی در اختیارش می گذارد.
·       سعدی صحت نظر خود را با توسل به تجربه اثبات می کند.

·       امپیریسم یکی از مکاتب فی نفسه ناکافی، ولی بسیار ارزشمند تئوری  شناخت است.

·       مراجعه کنید به امپیریسم (تجربه گرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

5


·       وقتی حافظ می گوید:

خوش بود، گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود، هر که (و یا هر چه) در او غش باشد

·       او نیز همین مکتب امپیریستی تئوری شناخت را نمایندگی می کند.

6
درختی که اکنون گرفته است پای
به نیروی شخصی در آید زجای

وگر همچنان روزگاری هلی
به گردونش از بیخ بر نگسلی

·       اکنون این سؤال بجا پیش می آید که چرا حق با سعدی است؟
·        
·       با تجربه ای واحدی که نمی توان حکم کلی صادر کرد.

·       نهال نورس چه ربطی به طایفه رهزنان عرب دارد؟

·       خیلی چیزها در مورد معینی و یا حتی در موارد معینی صدق می کنند، ولی هرگز نمی توان نتیجه خاص معینی را تعمیم داد و جامه عام بدان پوشاند.
·       حد و حدود امپیریسم همین جا خود را نشان همگان می دهد.
·       با شناخت تجربی صرف نمی توان به راه افتاد و از چاه سر در نیاورد.

7
 
·       خیلی از جوانان در کشورهای مختلف، پس از پیروزی انقلاب کوبا، تجربه چه گوارا و کاسترو را تعمیم دادند و به جای پیروزی فاجعه و شکست فجیع درو کردند.

·       با چراغ شناخت تجربی صرف نمی توان از ظلمات زندگی گذر کرد و به کعبه مقصود رسید.

8

·       وقتی بکرات و به تأکید گفته می شود که دیالک تیک عینی را نباید فراموش کرد، به همین دلیل است.

·       تکرار ضرورت توجه به دیالک تیک، نه به قصد افاده فروشی توخالی و بی محتوای روشنفکرانه به این و آن،  بلکه به قصد تأکید بر این است که دیالک تیک، شناخت روش و شناخت افزار صرفنظرناپذیری است.

·       شناخت تجربی همواره باید با جفت دیالک تیکی اش توأم باشد.

·       اما جفت دیالک تیکی شناخت تجربی چیست؟

9



·       جفت دیالک تیکی تجربی، نظری است:
·       دیالک تیک تجربی ـ نظری!
·       دیالک تیک امپیریکی ـ تئوریکی.

·       این دیالک تیک مستقلا و مفصلا در تارنمای دایرة المعارف روشنگری توضیح داده شده است.

10

·       ما باید با پشتگرمی به شناخت تجربی شیخ شیراز، به اثبات نظری نظر سعدی نایل آییم.
·        
·       خواننده محترم هم می تواند در این زمینه بیاندیشد.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر