۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۸, شنبه

سیری در جهان بینی شهریار (3)

محمد حسین بهجت تبریزی (۱۲۸۵ ۱۳۶۷ -)
متخلص به شهریار
تحلیلی از شین میم شین 
  
گویند مرگ سخت بُوَد، راست گفته اند
سخت است لیک، سخت تر از «انتظار» نیست

از روزگار، عاطفه هرگز طمع مدار
اصلاً، نشانِ «عاطفه» در روزگار نیست

منصور زنده باد که در پایِ دار گفت:
«آسان گذر ز جان، که جهان پایدار نیست!»

جان پرور است زندگی شهرِیار، لیک
جز غم به «شهریار» در این شهر، «یار» نیست.
سرچشمه :
صفحه فیسبوک
Reza Hyt

 حافظ
برو به هر چه تو داری بخور دریغ مخور
که بی‌ دریغ زند روزگار تیغ هلاک

·       معنی تحت اللفظی:
·       برو هرچه داری بخور، ولی دریغ مخور.
·       برای اینکه روزگار بدون افسوس و تأسف و دریغ، تیغ مرگبارش را فرود می آورد.

1

·       حافظ در این بیت، روزگار را به مثابه نیروی قدر قدرت شکست ناپذیری تصور و تصویر می کند، نیروی قسی القلبی که بی رحمانه قلع و قمع می کند.
·       حافظ مفهوم روزگار را بسان دیگر مفاهیم به طرزی انتزاعی بکار می برد.
·       خواننده اصلا نمی فهمد که چه معجونی در کپسول خوشمزه غزل به خوردش داده می شود.

2

·       خواننده معتاد، هروئین شعر حافظ را صدها بار در رگ ضمیر خفته و خواب آلودش تزریق می کند، بی آنکه به محتوای ایدئولوژیکی مهلک پنهان در آن پی ببرد.
·       تا اینکه روزی سر بزنگاه یعنی به وقت حاجت بطور اوتوماتیک بر زبانش جاری می شود.
·       آنگاه مفهوم انتزاعی مثلا «روزگار» کپسول تجرد خود را می شکافد، در فرمی مشخص عرض اندام می کند و تخدیر می کند.

حافظ
کجا روم، چه کنم، چاره از کجا جویم
که گشته ‌ام ز غم و جور روزگار ملول

·       معنی تحت اللفظی:
·       از غم و جور روزگار ملول گشته ام.
·       ولی نمی دانم که چه باید بکنم، کجا بروم و چاره از کجا جویم.

·       ترفند همیشگی همه خردستیزان از همین قرار است:

3

·       اول خواننده و شنونده معصوم را مسموم می کنند.
·       خانه خرد و اعتماد به نفس او را به آتش می کشند.
·       قوه دراکه او را، یعنی مغز اندیشنده او را تحقیر و تخریب می کنند.
·       جهان و مافیها را به شکل کلافی مه آلود و ناشناختنی قلمداد می کنند، چیزی از سر تا پا اسرار آمیز که فقط عالم الغیب موهوم قادر به کشف چند و چون آن است.

4

·       بعد جور و ستم طبقه حاکمه حی و حاضر و مؤثر و خونریز و ستمگر را به گردن نیروی موهوم قدر قدرت دست نایافتنی به نام مثلا روزگار می اندازند و از فرط بیچارگی و چاره ندانی آه سوزناک می کشند و دریغ می خورند.

حافظ
بدین شکرانه می‌ بوسم لب جام
که کرد آگه ز راز روزگارم

·       معنی تحت اللفظی:
·       به شکرانه آگاهی ئی که جام می از راز روزگار داده، لبش را می بوسم.

5

·       روزگاری که خواجه در بیت قبلی نمی دانست «از غم و جورش به کجا رود، چه کند، چاره از کجا جوید»، اکنون از طریق جام می، کشف معرفی شده است.

·       این اما به چه معنی است؟

6

·       این چیزی جز عوامفریبی رندانه نیست.
·       خواجه خردستیز شیراز آگاهی کذائی را در مستی نشان خواننده و شنونده می دهد، یعنی در جائی که کمترین اثری از آگاهی نمی توان پیدا کرد.
·       در نتیجه هم روزگار، انتزاعی و ناشناخته می ماند و هم غم و جور ناشی از آن تداوم می یابد.

 حافظ
دیدار شد میسر و بوس و کنار هم
از بخت شکر دارم و از روزگار هم

·       معنی تحت اللفظی:
·       وصل میسر شد و بوس و  معاشرت و هماغوشی هم به همین سان.
·       در نتیجه هم شکرگزار بختم و هم شکرگزار روزگار.

·       این اما به چه معنی است؟
7

·       این بدان معنی است که وصل و کامیابی نه با کار و پیکار و تلاش و تفکر فردی و اجتماعی، بلکه بوسیله بخت و روزگار میسر است.
·       این بدان معنی است که برای وصل و کامیابی باید اولا به بخت (تصادف) امید بست، ثانیا به روزگار جفاکار ناشناختنی.
·       روزگاری که خواجه از غم و جورش دچار استیصال گشته بود.

8

·       پس روزگار همیشه و همه جا و در حق همه ستمگر نبوده و نیست، گاهی هم می تواند اسباب دیدار و بوس و کنار بعضی ها را   فراهم آورد.
·       اکنون دم خروس می زند بیرون.
·       روزگار اکنون شباهت غریبی به تیمور لنگ پیدا می کند که هم کودکان مردم را بسان آهوبچگان شکار می کند و هم میان مجلس آرایان و مشاوران و مبلغان ایدئولوژیکی خویش قسمت می کند تا سپاسگزار ابدی اش باشند.

خدمات تیمور لنگ (روزگار)
  شهریار
از روزگار، عاطفه هرگز طمع مدار
اصلاً، نشانِ «عاطفه» در روزگار نیست

·       اکنون معنی این بیت شهریار را بهتر می توان دریافت.
·       این همان روزگار مورد نظر حافظ است که شهریار بر زبان می راند:
·       روزگار بی عاطفه.

·       این همان طبقه حاکمه است که جامه انتزاعی روزگار و بخت و چرخ و سپهر و قضا و قدر و غیره در بر می کند تا برای توده ناشناخته و موهوم و ضمنا قدر قدرت و شکست ناپذیر جلوه کند.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر