۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۶, پنجشنبه

سیری در جهان بینی پروین اعتصامی (4)

اثری از تندیس ساز معاصر احتمالا روسی

رخشنده اعتصامی (۱۲۸۵۱۳۲۰)
مشهور به «پروین اعتصامی»
تحلیلی از شین میم شین

محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت:
«ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست!»

·       پروین با همین حکم آغازین، از ایدئولوژی طبقه حاکمه پرده برمی درد:

1

·       طبقه حاکمه در تمامت طول تاریخ، طبقات اجتماعی تحت ستم را به بهانه کار عمدتا جسمی، با گاو و خر عوضی گرفته و می گیرد.
·       واکنش مست و در حقیقت پروین، واکنش ایدئولوگ تیزاندیش توده ها به این بی شرمی طبقاتی در تمامت طول تاریخ جامعه طبقاتی است:
·       «این پیراهن است، افساز نیست!»
·       این توده های مولد همه ی نعمات مادی و در تحلیل نهائی همه ی نعمات معنوی است!
·       بدون کردوکار عرقریز توده های مولد هرگز فرهنگی پدید نمی آمد.

2

·       بی دلیل نیست که واژه فرهنگ (کولتور) در دایرة المعارف روشنگری به معنی کشت و کار آمده است:

·       «فرهنگ به معنی پرستاری، مواظبت و تکمیل یک شیئ قابل بهسازی و قابل تهذیب بوسیله انسان ها، بویژه به معنی بهسازی و تهذیب کردوکار حیاتی خود انسان ها ست.
·       در زمان های قدیم فرهنگ به معنی آماده کردن زمین برای کشت و کار بکار می رفت.
·       آماده کردن زمین برای برآورده ساختن نیازمندی های انسانی را فرهنگ می نامیدند.
·       بعدها تربیت، آموزش و تکمیل توانائی ها و امیال انسانی ببرکت «آموزش روحی و معنوی» را فرهنگ نامیدند.
·       و سرانجام فرهنگ بمعنی تربیت روحی بکمک فلسفه، علم، اخلاق و هنر بکار رفت.

·       در قرن هفدهم و هجدهم مفهوم فرهنگ وسعت بیشتری یافت و شامل همه چیزهائی شد که انسان هم به محیط زیست خود اضافه می کند و هم در توسعه و تکامل خویش به وضع و حال طبیعی خود می افزاید، تا به کمال خویشتن خویش نایل آید.»

·       مراجعه کنید به فرهنگ در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

3
گفت:
«مستی، زان سبب افتان و خیزان می روی.»
گفت:
«جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست!»

·       پروین در این بیت نیز نگرش سوبژکتیویستی سرتاپا غلط طبقه حاکمه را به تیغ تیز انتقاد می سپارد:
·       افتان و خیزان رفتن انسان ها را هرگز نمی توان عوامفریبانه فقط به حساب مستی آنها گذاشت.
·       واژه مستی را اگر سمبل زدائی کنیم به ژرفای این چالش فکری میان مست و محتسب پی می بریم.

·       هم اکنون حریفی می گفت:

«غزه و سوریه و لیبی و عراق و افغانستان و ایران و غیره عقب ماندگی خودشونه که نمی خوان هم تغییر کنند.»

·       این همان یاوه محتسب است که سمبلیت زدائی شده و جامه مشخص پوشیده است.

4

 وارونه نمائی 

·       پروینی دیگر در واکنش به یاوه محتسب جدید گفت:

« از این خبرها نیست!
به قول حریفی، دست ملت ها را می بندند و می اندازند در شط خروشان زندگی و خود عوامفریبانه در کرانه می ایستند و به قهقاه سرشته به تمسخر می گویند که طرف شنا بلد نیست.»
    
·       این وجود اجتماعی است که تعیین کننده شعور اجتماعی است.
·       شعور اجتماعی ثانوی است و بعد بر وجود اجتماعی مؤثر واقع می شود.

·       وارونه نمائی ممنوع!

·       راه ناهموار است که انسان ها دچار ذلت مادی و فرهنگی می شوند.
·       سیستم اجتماعی معیوب است که انسان ها دچار عقب ماندگی مادی و فکری می شوند.
·       عقب ماندگی مادی و فکری ثانوی است.
·       تعیین کننده این ذلت، سیستم اجتماعی حاکم است.
·       تعیین کننده این ذلت، سیطره دیرمان فلج کننده ی طبقه حاکمه است.
·       بعدها عقب ماندگی مادی و فکری هم به نوبه خود بر تحکیم سیستم اجتماعی منحط کمک می کند و به حفظ، تحکیم و توسعه ی سیطره شوم طبقه حاکمه کمک می رساند.

5
گفت:
«می باید تو را تا خانه ‌ی قاضی برم
گفت:
«رو، صبح آی:
قاضی ـ نیمه‌ شب ـ بیدار نیست!»

·       پروین در چالش فکری مست و محتسب و یا توده و طبقه حاکمه از شعور خارائین توده و عقب ماندگی معرفتی ـ نظری طبقات حاکمه بی پروا پرده برمی دارد:
·       محتسب حتی حرف دهن خود را نمی فهمد، چه برسد به تفکر ژرف.

·       پروین پرده دری گستاخ است!

·       پرده دری و گستاخی در طبیعت روشنگری است.
·       دریغ که خردمند تیزاندیش توده ها دیری نزیست تا درخت تناور تفکر خلاقش به بار بنشیند.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر