۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۹, یکشنبه

فلسفه حقوقی (13)

 پروفسور دکتر رایموند بایر
برگردان شین میم شین

III
جریانات مختلف فلسفه حقوقی

5
اکلکتیسیسم مدرن
3.3
  آموزش ویلیام سیگل

 ویلیام سیگل

1

·       ویلیام سیگل در اثر خود تحت عنوان «تاریخ جهانی حقوق»، ایده های فلسفه حقوقی را در پیوند تاریخی شان عرضه می کند.

2

·       اینجا هم گشتاور اقتصادی ـ هرگز ـ فراموش نمی شود، ولی بطور اکلکتیکی مورد بهره برداری قرار می گیرد.

3

·       ویلیام سیگل حقوق را به سه دسته زیر تقسیم بندی می کند:

الف
·       حقوق ابتدائی.

ب
·       حقوق باستانی.

ت
·       حقوق به بلوغ رسیده.

4

·       ویلیام سیگل این مسئله را برسمیت می شناسد که «هر کدام از آنها بموازات هژمونی سیستم اقتصادی خاص» بوده است.

5

·       اما در طبقه بندی او از دوره بندی بر مبنای سیستم های مختلف مناسبات تولیدی و نتیجتا مناسبات مالکیت خبری نیست.

3.4
آموزش شاگردان رودولف فون یرینگ

 رودولف فون یرینگ (1818 ـ 1892)
حقوقدان آلمانی

1

·       توجه به «گشتاور اقتصادی» در فلسفه حقوقی ایدئالیستی را می توان در شاگردان رودولف فون یرینگ نیز شاهد بود.

2

·       آموزش یاد شده با اشاره به «مبارزه بر سر حقوق» و «هدف در حقوق» به اهمیت حقوق در کسب و تضمین مواضع قدرت سیاسی پی برده است.

3

·       هم در فلسفه حقوقی معاصر و هم در فلسفه حقوقی ماقبل مارکسیستی امکانات مختلفی برای طبقه بندی وجود دارد.

4

·       همواره می توان آنها را ـ در تحلیل نهائی ـ به محتوای حقوق تقلیل داد.

5

·       محتوای حقوق را البته باید در پیوند با مواضع سیاسی و جهان بینانه مشخص در نظر گرفت که اغلب در خدمت توجیه قدرت موجود است.

6

·       واژه مترادف با توجیه (Recht-Fertigung  ) در زبان آلمان به معنی تأمین حقوق است.

7

·       روی آوردن به نگرش های حقوقی فرمال (صوری) نیز ـ قبل از همه در سال های پایانی نئوکانتیانیسم ـ با رفتار طبقاتی آموزش مسلط انطباق داشت و در خدمت اثبات بی طرفی قضائی دولت   بود.

3.5
ادوارد گنز
 ادوارد گنز (1797 ـ 1839)
مورخ و فیلسوف حقوقی آلمانی

1

·       ادوارد گنز ـ شاگرد هگل ـ فلسفه دولت هگل را به آموزش ایده ای محض تقلیل داد و اعلام کرد که «علم حقوق با مفاهیم سر و کار دارد و فلسفه حقوق با ایده ها.»

2

 گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1770 ـ 1831)

·       هگل فقط «هر آنچه را که هست» به عرصه فلسفه حقوقی راه می داد.

3

·       هگل دولت را از حقوق دور می ساخت و در درس های خود راجع به فلسفه تاریخ جهان، دولت را تئولوژی زدائی (فقه زدائی) می کرد.

4

·       هگل اعلام می کرد که فقط «آزادی جوهرمند»، یعنی «خرد اراده درخود» می تواند به دولت توسعه یابد.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر