۱۴۰۳ آذر ۱۶, جمعه

درنگی در شعری از پروین اعتصامی تحت عنوان «بلبل و گل» (۳)

 
 

رخشنده اعتصامی

 (۱۲۸۵ –  ۱۳۲۰)، 

معروف به  پروین اعتصامی 

 

درنگی

از 

میم حجری


گفت:

 «فردا به گلستان باز آی
تا ببینی چه تماشائی هست

معنی تحت اللفظی:
گل در پاسخ به پرسش و تمنای بلبل گفت:
«فردا به گلستان بیا،
یا تا ببینی که از فرط گل چه محشری برپا ست.» 
 
پروین
در این بیت شعر، دیالک تیک های زیر را در پیوند با دیالک تیک گل و بلبل، به اشکال زیر بسط و تعمیم می دهد و به خواننده و شنونده اشعار خود می آموزد:
 
۱
دیالک تیک ماده و زمان و مکان 
را
به شکل دیالک تیک گل و گلستان و فردا.
 
۲  
دیالک تیک حال و آینده
را به شکل دیالک تیک امروز و فردا.
 
۳
دیالک تیک جزء و کل 
را
به شکل دیالک تیک گل و گلستان.
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک
 از آن کل (گلستان) است.
 
۴
دیالک تیک منفرد (خاص) و عام
را
به شکل دیالک تیک تک گل و گلستان.
 نقش تعیین کننده در این دیالک تیک
 از آن عام است.
   
پروین از قول گل، بلبل را از خطه حقیر جزء و خاص (یک گل منفرد تنها) می کند و به عالم کل و عام (گلستان) می برد.

چرا و به چه دلیل و هدف و آماج و نیت؟


هدف و آماج و نیت پروین 
کشف و افشای حقیقت است 
که مهمترین کسب و کار و فکر و ذکر و هم و غم هر خردگرای انقلابی است.
 
 
حقیقت
قوی و غالب است.
دستی بالاتر از حقیقت نیست.
هوشنگ تیزابی
 
دلیل دیالک تیکی ـ ماتریالیستی (فلسفی ـ مارکسیستی) اش این است که حقیقت نه در خطه جزء، بلکه در عالم کل است و نه در خطه خاص، بلکه در عالم عام است.
 

 
به قول هگل:
حقیقت در کل است.
کل، جقیقی است.
 

 
به قول مولانا:
حقیقت فیل نه در دم و عاج و خرطوم و گوش و  پای فیل، بلکه در کل فیل است.

اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل

https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar3/sh49/
 

پیل اندر خانهٔ تاریک بود

عرضه را آورده بودندش هُنود

از برای دیدنش مَردم بسی

اندر آن ظلمت همی‌شد هر کسی

دیدنش با چشم چون ممکن نبود

اندر آن تاریکیش کف می‌بِسود

آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد

گفت همچون ناودانست این نهاد

آن یکی را دست بر گوشش رسید

آن برو چون بادبیزن شد پدید

....

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر