۱۴۰۲ آبان ۱۲, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۷۸۷)

   Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

 

۱

یکی را پسر گم شد از راحله

شبانگه بگردید در قافله

 

ز هر خیمه پرسید و هر سو شتافت

به تاریکی آن روشنائی نیافت

 

معنی تحت اللفظی:

پسر یکی از مسافرین، گم شده بود و او شباهنگام در قافله دنبالش می گشت.

اما علیرغم پرس و جو، نور دیده اش را پیدا نکرد.

  

سعدی

 در این بیت شعر،

 دیالک تیک تاریکی و روشنائی

را

به شکل دیالک تیک جهل و دانش و دیالک تیک اندوه و شادی بسط و تعمیم می دهد و در تحلیل نهائی، نقش تعیین کننده را از آن تاریکی (جهل و اندوه) می داند.

  

او ضمنا کلمه «روشنائی» را به عنوان فرمی برای دو محتوای مختلف برمی گزیند:

روشنائی

به

 معنی ضد دیالک تیکی تاریکی

 و

روشنائی

به

عنوان نور دیده، شادی دل، فرزند.

 

این به معنی توسعه و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا به شکل دیالک تیک کلمه و مفهوم است.

سعدی

در عین حال،

 یکی دیگر از قواعد دیالک تیکی را به خواننده می آموزد:

فرم واحدی

می تواند قالبی برای محتواهای متفاوت باشد.

 

عکس این قضیه نیز صادق است:

محتوای واحدی

هم

می تواند در فرم های گوناگون عرض اندام کند.

 

شراب

(به عنوان محتوا)

 می تواند

هم در جام،

هم در شیشه،

هم در پیاله

و

هم در خمره

(فرم های مختلف)

 نگهداری شود و لذا یکسان نماند.

 

چون هر محتوا متناسب با فرم خود، به معنی توسعه و تعمیم دیگرگونه دیالک تیک فرم و محتوا خواهد بود.

 

مثلا

 دیالک تیک جام و شراب،

 با

دیالک تیک خمره و شراب

به

 لحاظ مزه و طعم و بو و ویژگی های شیمیائی دیگر

 فرق خواهد داشت.

 

چون

 فرم و محتوا

 در یکدیگر تأثیر متقابل می گذارند

و

 سرانجام هم فرم تغییر می یابد و هم محتوا.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر