شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت نوزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)
۱
یکی را پسر گم شد از راحله
شبانگه بگردید در قافله
ز هر خیمه پرسید و هر سو شتافت
به تاریکی آن روشنائی نیافت
معنی تحت اللفظی:
پسر یکی از مسافرین، گم شده بود و او شباهنگام در قافله دنبالش می گشت.
اما علیرغم پرس و جو، نور دیده اش را پیدا نکرد.
سعدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک تاریکی و روشنائی
را
به شکل دیالک تیک جهل و دانش و دیالک تیک اندوه و شادی بسط و تعمیم می دهد و در تحلیل نهائی، نقش تعیین کننده را از آن تاریکی (جهل و اندوه) می داند.
او ضمنا کلمه «روشنائی» را به عنوان فرمی برای دو محتوای مختلف برمی گزیند:
روشنائی
به
معنی ضد دیالک تیکی تاریکی
و
روشنائی
به
عنوان نور دیده، شادی دل، فرزند.
این به معنی توسعه و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا به شکل دیالک تیک کلمه و مفهوم است.
سعدی
در عین حال،
یکی دیگر از قواعد دیالک تیکی را به خواننده می آموزد:
فرم واحدی
می تواند قالبی برای محتواهای متفاوت باشد.
عکس این قضیه نیز صادق است:
محتوای واحدی
هم
می تواند در فرم های گوناگون عرض اندام کند.
شراب
(به عنوان محتوا)
می تواند
هم در جام،
هم در شیشه،
هم در پیاله
و
هم در خمره
(فرم های مختلف)
نگهداری شود و لذا یکسان نماند.
چون هر محتوا متناسب با فرم خود، به معنی توسعه و تعمیم دیگرگونه دیالک تیک فرم و محتوا خواهد بود.
مثلا
دیالک تیک جام و شراب،
با
دیالک تیک خمره و شراب
به
لحاظ مزه و طعم و بو و ویژگی های شیمیائی دیگر
فرق خواهد داشت.
چون
فرم و محتوا
در یکدیگر تأثیر متقابل می گذارند
و
سرانجام هم فرم تغییر می یابد و هم محتوا.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر