میم حجری
این انسان است که انسان دیگری را شکل میدهد تا بشود طبقه حاکمه انگل.
اکرم
انسان ها در جامعه به سر می برند
و
جامعه مثل عمارتی که از زیربنا و روبنا تشکیل یافته است،
از دو بخش زیر تشکیل می یابد:
الف
از زیربنای اقتصادی
ب
از روبنای ایده ئولوژیکی
زیربنای اقتصادی
تعیین کننده روبنای ایده ئولوژیکی (دولت، مذهب، هنر، اخلاق، قضاوت و غیره) درخو خویش است.
انسان ها تحت مناسبات تولیدی و یا زیربنای اقتصادی و یا حاکمیت طبقاتی معینی تولد می یابند،
به همان سان که تحت فشار جو تولد می یابند.
مناسبات تولیدی و یا طبقه حاکمه است که چند و چون زیستی و فکری و احساسی و عاطفی و اخلاقی انسان ها را تعیین می کند.
یا
به ضرب شمشیر و شلاق و شکنجه و اعدام
و
یا
در سایه نیروی عادت.
مربی توده
طبقه حاکمه است
و
نه برعکس.
الله
عکس آسمانی و انتزاعی همان طبقه حاکمه است.
طبقه حاکمه ای که اجنه آسا ست:
همه کاره است
همه جا هست
بی آنکه جایی باشد و دیده شود.
به همین دلیل
شعار مرگ شاه و یا مرگ بر شیخ
به گوش می رسد.
شعار مرگ بر طبقه حاکمه
به خاطر احدی حتی نمی رسد
تا احیانا
به گوشش برسد.
اگر هم خاطرنشان شوی
عالمانه خواهند گفت:
برو بابا تو در ۵۰ سال قبل به سر می بری
یعنی
خیلی خری.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر