هیئت تحریریه کلکتیو
برگردان
۷
· اصل رسالت و مأموریت جامعتی فقط پیش شرطی برای تشکیل آثار هنری رئالیستی ـ سوسیالیستی نیست.
۸
· اصل رسالت و مأموریت جامعتی علاوه بر آن، در خدمت پیوند مستمر ضرور میان مولدین هنری (هنرمندان)، طبقه کارگر و دیگر اعضای جامعه است و می تواند به بالاتر رفتن کیفیت فهم آثار هنری و علاقه و فراست هنری مأموریت دهندگان جامعتی (احزاب، گردان ها، سندیکاها و غیره) منجر شود.
۹
· تحقق رسالت و مأموریت جامعتی در اکتیویته مشترک پارتنرها (هنرمندان و مأموریت دهندگان) پایه و شالوده توسعه فرهنگ سوسیالیستی است.
۱۰
· در نظامات جامعتی سابق نیز توسط طبقات حاکمه، مأموریت جامعتی به هنرمندان محول می شد.
(خیلی از پرتره ها و تندیس ها، سردیس ها، فیلم ها و تجدید چاپ دیوان ها و غیره
فونکسیون تبلیغاتی و ایده ئولوژیکی
برای طبقات حاکمه داشته اند.
مثلا
پورتره از خوانین و سلاطین و صدر اعظم ها و تجدید چاپ آثار حافظ و غیره.
فیلم های چه بسا مانی پولیزه شده راجع به دار و دسته هیتلر و یا راجع به روند و روال جنگ تجاوزگرانه.
مترجم)
۱۱
· اگر این طبقات حاکمه در توسعه ترقی طلبانه ای قرار داشتند و آماج های هومانیستی شان با هنرمندان مطابقت داشت، آثار هنری هومانیستی فراموش ناشدنی تولید می شدند.
۱۲
· دادن مأموریت های جامعتی در سرمایه داری به هنرمندان اما اغلب برای پیشبرد نوسازی ها و حوایج تبلیغاتی استثمار کنندگان است.
۱۳
· با دادن مأموریت های جامعتی در سرمایه داری به هنرمندان و تشویق مستقیم و غیرمستقیم آنان، به ویژه انحصارات، مطبوعات، انتشارات، فیلم و تلویزیون به آلت دست قراردان هنرمندان در مانی پولاسیون فکری توده های مردم مبادرت می ورزند و آنها را با تمایلات هومانیستی ـ ترقی طلبانه خود بیگانه می سازند.
۱۴
· رسالت و مأموریت جامعتی اما در جامعه سوسیالیستی در خدمت آماج های هومانیستی و شکوفایی دموکراسی سوسیالیستی است و لذا کیفیت نوینی کسب می کند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر