میم حجری
شجاعت به این معنا نیست
که نباید بترسی.
شجاعت یعنی
در حالی که می ترسی
ادامه بدهی.
(آنجی توماس)
انجی توماس
درک روشنی از تعریف مفاهیم شجاعت و ترس و تهور و تداوم ندارد.
ترس
در دیالک تیک تهور و ترس وجود دارد.
ترس
واکنشی پسیکولوژیکی است.
ترس
اصلا منفی و مذموم نیست.
ترس
فقط در ایده ئولوژی برده داری و فئودالی تحقیر و تقبیح می شود.
ترس
آژیر طبیعی و غریزی و عقلی اندام است تا به بقای فرد مدد رساند.
ترس
می تواند به تهور تبدیل شود،
اگر فرد در بن بست گیر کند.
سعدی گفته است:
اگر کسی در تنگنا قرار گیرد به سیم اخر می زند و حمله می برد.
ادامه دادن به کاری
امری آگاهانه و ارادی و اختیاری است و نه امری پسیکولوژیکی (روانی)
مثال:
برای امرار معاش و نمردن از گرسنگی و برهنگی و بی پناهی و بی سرپناهی
فرد به جست و جوی کار به هر ذلت ادامه می دهد.
این ربطی به شجاعت و شهامت و دلاوری فئودالی ندارد.
اتفاقا
بورژوازی
بر عکس اشراف فئودال و روحانی
از ترس
فضیلت اخلاقی می سازد
و
تهور را نشانه خریت می داند.
به همین دلیل احزاب بورژوایی
محافظه کار، یعنی ترسو، محتاط، ضد انقلابی و کنسرواتیو نامیده می شوند
مثلا حزب محافظه کار انگلیس
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر