میم حجری
«صدای میرا»
( ۱۳۴۰ - ۱۳۴۷)
سعید سلطانپور
دشت بی آتش
سال ها میگذرد
کز شب دشت نمیآید بانگ جرسی
سالها میگذرد
بوی خورشید نمیآمیزد با نفسی
و نمیریزد با تندر خشم
دیوار قفسی
نیست در پهنهی تاریک سکوت
رایت دست کسی
هرکه آوارهی دردی که نه درد دگریست
و در این دشت سیاه
هرکه میپندارد تنها اندیشه به خورشید سپردن هنریست
و نمیاندیشد:
به صداقتهای لازم «کار»
و رسالتهای تازه ی «عشق»
هرکه میگوید:
با شب، سحریست
و به گلگشت منافع به درازای شب و مرگ سحر میکوشد.
تو برادر، آری
قفس خود را با گلهایی کاذب میآرایی
و شکیبایی ننگینی را
در ظلام قفس کهنهی خود میپایی
در گمان تا سوی خورشید روی
به شبی دیگر میپیمایی
بستیز
تا فراموش شود ننگ شکیباییها
برخیز
تا بریزد کاخ کهنهی رسواییها
گلها را بر دیوار قفس پرپر کن
پشت دیوار قفس
وسعت فردا را باور کن
و به شیرازهی شب
ترس را خنجر کن
که هراس آغاز عادت بر پستیهاست
میتوانی آیا در شب هول آور دشت
بانگ گرم جرسی باشی تو؟
میتوانی آیا
اهرم خشم کسی باشی تو؟
سالها میگذرد
که نمیآید بانگ جرسی
و نمیسوزد در ظلمت دشت
آتش خشم کسی
پایان
این شعر سلطانپور
به لحاظ صنعت و ساختار شعری
بهترین شعر او در صدای میرا ست.
این شعر را ما تحلیل خواهیم کرد.
محتوای این شعر
دعوت به شورش بر ضد انقلاب ضد فئودالی سفید است.
این دعوت به شورش
البته بر خلاف اوپوزیسیون فئودالی و مذهبی
از موضع چپ فدایی است.
چپ فدایی
با راست مجاهدین اسلام و خلق
در سنگر طبقاتی و تروریستی واحدی است.
مفهوم مرکزی در این شعر سلطان پور خشم است و نه خرد.
فدائیان خلق و اسلام
هرگز میانه ای با خرد کل انیدش نداشته اند
در ط. های فدایی و مجاهد
هنوز هم بر همان لولای مولا می گردد.
شور عاطفی (غریزی) به عوض شعور عقلی و علمی و انقلابی
هارت و پورت توخالی به عوض تئوری انقلابی
ار شاه نور به گور
دو مفهوم فلسفی و علمی ارجمند راجع به این جریانات
به میراث مانده است که یکی از خدمات او به فرهنگ انقلابی جامعه است:
ارتجاع سرخ و سیاه
خرابکاران
به لحاظ صنعت و ساختار شعری
بهترین شعر او در صدای میرا ست.
این شعر را ما تحلیل خواهیم کرد.
محتوای این شعر
دعوت به شورش بر ضد انقلاب ضد فئودالی سفید است.
این دعوت به شورش
البته بر خلاف اوپوزیسیون فئودالی و مذهبی
از موضع چپ فدایی است.
چپ فدایی
با راست مجاهدین اسلام و خلق
در سنگر طبقاتی و تروریستی واحدی است.
مفهوم مرکزی در این شعر سلطان پور خشم است و نه خرد.
فدائیان خلق و اسلام
هرگز میانه ای با خرد کل انیدش نداشته اند
در ط. های فدایی و مجاهد
هنوز هم بر همان لولای مولا می گردد.
شور عاطفی (غریزی) به عوض شعور عقلی و علمی و انقلابی
هارت و پورت توخالی به عوض تئوری انقلابی
ار شاه نور به گور
دو مفهوم فلسفی و علمی ارجمند راجع به این جریانات
به میراث مانده است که یکی از خدمات او به فرهنگ انقلابی جامعه است:
ارتجاع سرخ و سیاه
خرابکاران
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر