برگردان
۱۰
· تجمل نه تنها به معنی تصاحب ارزش های خارق العاده، بلکه همزمان، به معنی برگشت معادل آن ارزش ها به جامعه اعلام می شود.
۱۱
· تجمل به مثابه موجد (ایجاد کننده) اشتغال تماموقت و در نتیجه، رفاه برای همه قلمداد می شود.
۱۲
· میلون و ویلاته اعلام می کنند که تجمل علاوه بر فواید اقتصادی، فواید اجتماعی نیز دارد.
۱۳
مونتسکیو
(۱۶۸۹ ـ ۱۷۵۱)
رئیس مجلس فرانسه
مؤلف «روح القوانین» (۱۷۴۸)
از چهره های اولین مرحله روشنگری فرانسه
· نمایندگان اصلی روشنگری آغازین (ولتر، مونتسکیو و غیره) نیز به جرگه طرفداران این نظر می پیوندند.
۱۴
· تا اینکه در اواسط قرن هجدهم، تجمل ستیزی سرسختانه ای آغاز می شود.
۱۵
ژان ژاک روسو
(۱۷۱۲ ـ ۱۷۷۸)
نویسنده، فیلسوف، پداگوگ، طبیعت پژوه و کمپونیست
از تدارک بینندگان معنوی انقلاب فرانسه
· نمایندگان گرایشات دموکراتیک و برابری طلب (ژان ژاک روسو، موره لی، مابلی) نابرابری در دارائی و دارائی به طور کلی را ریشه همه مفاسد اجتماعی قلمداد می کنند.
۱۶
اتین گابریل موره لی
(۱۷۱۷ ـ ۱۷۷۸)
فیلسوف روشنگری
سوسیالیست اوتوپیکی
آثار:
سوسیالیست های بزرگ
کد طبیعت
· ایدئال آنها عبارت از شیوه زیست طبیعی و فقیرانه بوده است.
۱۷
· آنها هر نوع تجملی را ضد اخلاقی اعلام می کنند و مردود می شمارند.
۱۸
فرانسوا کوسنی
(۱۶۹۴ ـ ۱۷۷۴)
پزشک، اقتصاد دان و مؤسس مکتب فیزیوکراسی
· طولی نمی کشد که فیزیوکرات ها (کوسنی، باودو) نیز با استدلال اقتصادی به تجمل ستیزی می پردازند.
· مراجعه کنید به فیزیوکراسی
۱۹
· فیزیوکرات ها اقتصاد کشاورزی را تنها رشته مولد می دانند و لذا با هر خرجی به نفع رشته های نامولد (تجارت، کار دستی و صنعت) به مخالفت برمی خیزند.
۲۰
· در تئوری اقتصادی فیزیوکراسی جائی برای صنعت تجمل و واردات تجمل وجود ندارد.
۲۱
· اما تجملی که بر مصرف فراورده های کشاورزی مبتنی باشد، مثلا غذای مقوی و خوب، اسب سواری و امثالهم مجاز شمرده می شود.
۲۲
· در جریان توسعه کاپیتالیستی بعدی ـ اما ـ منافع صنعت اراده خود را به کرسی می نشاند و دلایل اقتصادی مطروحه بر ضد تجمل سلب اعتبار می شوند.
۲۳
· آنچه می ماند، امتناع اخلاقی ناشی از تضادهای اجتماعی فاحش در جامعه کاپیتالیستی است که به آسانی جا خالی نمی کنند.
۲۴
· بی اعتنا بدان، تولید و واردات کالاهای تجملی بنا بر تقاضا تنظیم می شود و هیچ محدودیت قانونی شامل حال آن نمی شود.
۲۵
· این مسئله ـ عمدتا ـ بنا بر نیاز طبقه حاکمه به خودنمائی تعیین می گردد.
۲۶
· با تأسیس نظام اجتماعی سوسیالیستی این انگیزه برای تجمل از بین می رود.
۲۷
· تولید به طور برنامه ریزی شده برای تهیه هر چه بهتر مایحتاج تمامت جمعیت کشور و برای بهبود و تسهیل زندگی آنان آماجگذاری می شود.
۲۸
· بدین طریق تجمل به عنوان نشانه ظاهری قشر ممتاز از جامعه رخت برمی بندد و جای خود را به مصرف تمایزمند رشد یابنده مبتنی بر کار اعضای جامعه می دهد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر