میم حجری
«صدای میرا»
( ۱۳۴۰ - ۱۳۴۷)
سعید سلطانپور
دشت بی آتش
هرکه آوارهی دردی که نه درد دگریست
و در این دشت سیاه
هرکه میپندارد تنها اندیشه به خورشید سپردن هنریست
و نمیاندیشد:
به صداقتهای لازم «کار»
و رسالتهای تازه ی «عشق»
هرکه میگوید:
با شب، سحریست
و به گلگشت منافع به درازای شب و مرگ سحر میکوشد.
۱
هرکه میپندارد تنها اندیشه به خورشید سپردن هنریست
و
نمیاندیشد:
به صداقتهای لازم «کار»
و رسالتهای تازه ی «عشق»
به صداقتهای لازم «کار»
و رسالتهای تازه ی «عشق»
انتقاد سعید سلطانپور به توده ای ها،
نیدیشیدن آنان
به
صداقت های لازم کارگران
از
سویی
و
به
رسالت های تازه عاشقان
از
سوی دیگر
است.
روی مفاهیم این بند از شعر سعید سلطانپور
باید تأمل کرد:
سؤالی که به ذهن خواننده می رسد، این است
که
چرا شاعر از صداقت های لازم کارگران و از رسالت های تازه عاشقان دم می زند؟
در فلسفه مارکسیستی،
رسالت تاریخی طبقه کارگر
(و نه کارگران به عنوان افراد)
کشف، استدلال و اثبات می شود:
رسالت تاریخی طبقه کارگر با سوبژکتیویته آن طبقه اجتماعی،
با سوبژکت تاریخ بودن طبقه کارگر
گره خورده است:
طبقه کارگر
نافی دیالک تیکی فرماسیون اقتصادی سرمایه داری
و
سرنگون کننده حاکمیت طبقه حاکمه (بورژوازی)
و
بانی فرماسیون اقتصادی سوسیالیستی و کمونیستی است.
سعید سلطانپور
رسالت تاریخی طبقه کارگر را با رسالت تازه عاشقان جایگزین می سازد.
منظور او از عاشقان کذایی،
فدائیان و مجاهدین دیوانه فئودالی، آنارشیستی، نیهلیستی، فاشیستی است.
بدین طریق، بدین ترتیب و با این ترفند
سوبژکتیویته طبقه کارگر
انکار می شود.
یعنی
سوبژکت تاریخ،
به مدد شعر و شور و شعار
سلب سوبژکتیویته می شود
و
تروریست ها و آوانتوریست های بی مغز و بی شعور چه بسا فئودالی، ضد توده ای و فاشیستی
سوبژکتیویته سوبژکتیو سوبژکتیویستی خیلی خیلی تازه کسب می کنند.
۲
هرکه میپندارد تنها اندیشه به خورشید سپردن هنریست
و
نمیاندیشد:
به صداقتهای لازم «کار»
و رسالتهای تازه ی «عشق»
به صداقتهای لازم «کار»
و رسالتهای تازه ی «عشق»
اکنون این سؤال پیش می آید
که
منظور سعید سلطانپور از صداقت های لازم کارگران چیست؟
طبقه کارگر
از دید فدائیان فئودالی،
صادق است.
اما منظور فدائیان و مجاهدین فئودالی و اشرافیت فئودال و روحانی و بورژوازی
از
صداقت
چیست؟
صداقت یعنی حقیقت پرستی.
صداقت
اما
در افواه عمومی به معنی ساده لوحی و راستگویی و رک گویی و خریت است.
به همین دلیل،
صداقت های طبیعی و طبقاتی طبقه کارگر
باید جای خود را به صداقت های لازم از دید سعید سلطانپور و شرکاء بدهند.
یعنی
طبقه کارگر
باید چریک فدایی و مجاهد رجایی شود و ترور پیشه کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر