میم حجری
طمع
جنگ ها را تدارک می بیند.
خریت
به مورد اجرا می گذارد.
عقلانیت
اشک می ریزد.
فرنگی
جهان بینی ایدئآلیستی
در این خرافه فرنگی
یکه تاز میدان است.
علل مطروحه برای معلولی به نام جنگ
همه از دم
فکری اند:
طمع (اخلاقی، غریزی، معرفتی، پسیکولوژیکی)
خریت و عقلانیت (معرفتی)
است.
وارونه بینی
و
وارونه نمایی دیالک تیک وجود و شعور
در این خرافه
جامه عمل می پوشد.
در سرزمین مارکس
تا چشم کار می کند
مارکسیستی در دیدرس نیست.
شعور
ای جماعت بیشعور
ثانوی است.
شعور
معلول است.
شعور
معلول وجود است.
شعور
انعکاس وجود است.
وجود
مقدم بر شعور است.
هم
طمع
معلول جامعه طبقاتی است
و
هم
خریت.
تعیین کننده در دیالک تیک وجود جامعتی و شعور جامعتی
وجود جامعتی است.
مارکس
ضمنا
جنگ داریم تا جنگ.
جنگ های رهایی بخش اجتماعی و ملی هم جنگ اند و الزامی اند.
هر گردی گردو نیست.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر