درنگی در اندیشه ای (۶۱۲)

 

 

میم حجری
 
این هارت و پورت صمد در ماهی سیاه کوچولو
تبلیغ کیش شهادت 

است.

مبلغین کیش شهادت

 طیف متلونی را تشکیل می دهند که هر کدام دلایل خاص خود را عرضه می دارند:
فاشیست ها و نیهلیست ها و اگزیستانسیالیست ها
از تحقیر حیات شروع به دلیل تراشی می کنند:
حیات در قاموس این زباله ها
چیز تهوع انگیزی است.

ژان پل سارتر
حتی رمانی تحت عنوان تهوع دارد که جایزه امپریالیستی گرفته است.
البته برای خر پروری از دریافت جایزه خود داری کرده است.

البر کامو

خودکشی

را

طغیان علیه پوچی جا می زند.

یعنی

عملا

کیش شهادت را تبلیغ می کند.

 

فئودالیست ها و فوندامنتالیست ها
از دیرباز
حیات حقیقی دنیوی را موقتی و گذرا و بی ارزش جا می زنند
یعنی مثل گروه اول
به تحقیر حیات می پردازند
و
حیات واهی اخروی را ابدی جا می زنند و ایدئالیزه می کنند.

بدین طریق
گله عقب مانده مردم را با وعده حوری و غلمان در بهشت و خور و خواب و شهوت بی پایان
به انتحار عنقلابی تشویق می کنند.
بمب بر کمرشان می بندند تا در میان مردم منفجر کنند
و
یا شیر می کنند و به جنگ شیران می فرستند تا هزار هزار نفله شوند و حضرات به اهداف طبقاتی کثیف خود برسند و وحشت بیافرینند.

مراجع تقلید صمد
هم 

فاشیست ها، اگزیستانسیالیست ها و نیهلیست ها 

بودند

هم

 فوندامنتالیست ها
و
هم

 آنارشیست ها.
احمد شاملو و جلال ال احمد و امثالهم

منظور صمد از تأثیر بر زندگی دیگران چیست؟

دیگران صمد کیانند؟

یاران صمد
آمیزه ای از فدائیان فئودالی و مجاهدین آنارشیست و جلال فوندامنتالیست و ساعدی حواس پرت و هزارخانی و غیره بوده اند که با خرابکاری های تئوریکی و تروریستی خود
به شکست انقلاب ضد فئودالی سفید
و
به روی کار آمدن ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی خون آشام 

مدد رسانده اند.
ما ماهی سیاه کوچولو را و دیگر لاطائلات صمد را تحلیل و منتشر کرده ایم.
زباله های صمد
نه ارزش هنری دارند
و
نه ارزش نظری.
مثل زباله های جلال ال احمد و احمد شاملو و  شریعتی وغیره

 ارتجاعی و ضد عقلی و ضد خلقی اند.
 
پایان