۱۴۰۱ مهر ۱۷, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (ش) شناخت (معرفت) (۳) (بخش اخر)

 

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

شین میم شین
 

۱۴

·    پراتیک، آخرین معیار و تعین کننده ترین معیار برای تعیین صحت و سقم شناخت است.

 

۱۵

·    شناخت واقعیت عینی توسط انسان ها روند پیچیده، متنوع و زمانگیری است.

 

۱۶

·    راه شناخت، خواه روند شناخت فردی و خواه روند شناخت کلی ـ بشری، از مراحل زیر می گذرد:

 

الف

·    از شناخت پدیده (ظاهر) به شناخت ماهیت (ذات)

 

·    مراجعه کنید به پدیده و ماهیت، دیالک تیک پدیده و ماهیت

  

نمود (پدیده)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3862

 

پایان

 

 

ماهیت

 (جامعه شناسی)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8227

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8226

 

ب

·    از گردآوری، مقایسه و طبقه بندی حقایق امور به کشف پیوند درونی، عام و ضرور (جبری) آنها، به تعیین قوانین حاکم بر آنها.

 

·    مراجعه کنید به قانون

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5810

 

۱۷

·    شناخت، ضمنا روندی دیالک تیکی است.

·    شناخت، روند دیالک تیکی گذار بالنده از مشخص به مجرد (انتزاعی) و از مجرد به مشخص متعالی تر است.

 

(مثال:

سیب واقعا موجود

چیز مشخصی است.

 

مفهوم سیب

که از تجرید انواع مختلف سیب تشکیل می یابد،

چیزی انتزاعی (مجرد) است و فقط در ذهن ما وجود دارد.

شناخت سیب

 از شناخت سیب های منفرد معین مشخصی شروع می شود.

بعد

عمل تجرید انجام می یابد.

یعنی مشخصات مشترک و عام انواع مختلف سیب ها عمده می شود

و

شناختی عام تر و عمیقتر از سیب به طور کلی، یعنی بی اعتنا به این سیب و آن سیب،

حاصل می آید.

گذار از مشخص به مجرد صورت می گیرد.

اکنون می توان سیب را با گلابی و به و انار و انگور و غیره مورد مقایسه داد

و

وجه مشترک همه آنها را عمده کرد و به مفهوم مجرد میوه رسید.

مفهوم میوه

عام تر از مفهوم سیب است

و

در برگیرنده همه آنها (میوه ها) ست.

شناخت ما در این گذارها از مشخص به مجرد و از مجرد به مشخص متعالی تر تعمیق و استغناء می یابد.

مترجم)

 

۱۸

·    شناخت در توسعه اش همواره به سرحداتی برمی خورد.

·    سرحداتی که تاریخا (به طور تاریخی) مشروط می شوند.

 

(مثال:

شناخت سیب

صدها سال قبل

در سرحدات شناخت سطحی آن

مثلا

شناخت مزه و رنگ و بوی و شکل وشمایل آن درجا می زد.

پس از توسعه علوم و فنون

شناخت محتوای سیب

مثلا

آب و مواد قندی و املاح و فلزات و غیره آن

میسر شد.

با توسعه فراتر مثلا علم شیمی و اسالیب شیمیایی

شناخت ساختار شیمیایی قندهای سیب، آنزیم ها، ویتامین ها و فلزات و غیره آن امکان پذیر گشت.

مترجم)

 

۱۹

·    سرحدات شناخت وابسته به عوامل زیرند و به طور مستمر تغییر می یابند:

 

الف

·    وابسته به سطح توسعه نیروهای مولده (علم و فن و وسایل تولید و پژوهش و انسان و غیره) اند.

 

ب

·    وابسته به سطح توسعه مناسبات تولیدی جامعه (مناسبات تولیدی اشتراکی اولیه، برده داری، فئودالی، کاپیتالیستی، سوسیالیستی، کمونیستی) اند.

 

پ

·    وابسته به سطح توسعه ابزارها و آلات علمی اند.

 

ت

·    وابسته به سطح نایله دانش بشری اند. 

 

۲۰

·    شناخت روند بی پایانی است.

·    روند بی پایانی که در آن، خودمختاری (استقلال) شناخت بشری واقعیت می یابد و تضاد میان امکانات محدود شناخت و لیاقت معرفتی نامحدود بشری بی وقفه و پی در پی، حل می شود و از نو تشکیل می یابد.

 

۲۱

·    شناخت هرگز نمی تواند با کشف حقیقت مطلق به پایان قطعی خود برسد.

 

(به حقیقت مطلق می توان نزدیک شد،

ولی نمی توان رسید.

حقیقت همیشه دیالک تیکی از حقیقت نسبی و حقیقت مطلق است.

مترجم)

 

·    مراجعه کنید به حقیقت

 

حقیقت

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8031

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8030

 

۲۲

·    شناخت فقط می تواند با کشف مستمر حقایق نسبی به حقیقت مطلق نزدیک و نزدیک تر شود، بدون اینکه بدان برسد.

 

۲۳

·    شناخت حقیقت مطلق در حقایق نسبی  و با حقایق نسبی صورت می گیرد.

 

·    مراجعه کنید به تصویر، تئوری شناخت

 

تصویر

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8274

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8283

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر