۱۴۰۱ خرداد ۱۳, جمعه

درنگی در اندیشه ای (۱۰۲)

Ist möglicherweise ein Bild von 1 Person und Kind

دوستم یه ماهه زایمان کرده شوهرش افسردگی گرفته میگه مرد گنده از سر کار میاد میشینه گریه میکنه که تو دیگه بچه اومده منو دوست نداری.
زینب


بزرگی به عقل است 

و

 نه به سن
نه به سال
نه به حجم و وزن و قد و قامت.


سکنه جمکران باید کتاب بخوانند
تا آدم شوند.


کودکان مظاهر بی بدیل زیبایی اند.


خیلی ها در حسرت داشتن فرزندی می میرند و حریف عقب مانده به فکر خویش است و نوزادش را زقیب خود می پندارد.


طبیعی است که مادر و پدر عاشق فرزندشان باشند.
دست خودشان هم نیست.


پدری که به فرزندش حسادت کند
خرتر از خر است و نه پدر.

چون حتی خر عاشق کره اش است.

چون
عشق به فرزند
حکمی طبیعی و غریزی است.


عشق به فرزند
امری جبری است.


پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر