شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت اول
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۵۳)
بخش اول
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
۱
اگر هوشمندی، به معنی گرای
که معنی بماند، نه صورت به جای
معنی تحت اللفظی:
در دیالک تیک صورت و معنی،
نقش تعیین کننده از ان معنی است.
برای اینکه صورت تغییر می یابد و از بین می رود.
ولی معنی ماندگار است.
البته قصد سعدی ذر این بیت شعر
عمده کردن نقش محتوا (معنی) است.
مارکس و انگلس
هم
همین کار کرده اند و به علت قلت وقت به فهم خواننده واگذار کرده اند که بعد دشمنان بشریت مورد سوء استفاده قرار داده اند.
سعدی در احکام دیگری نیز به همین طریق برخورد می کند:
۱
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
ای برادر، سیرت زیبا بیار.
معنی تحت اللفظی:
صورت زیبا هیچ واره است.
سعی کن سیرت زیبا کسب کنی.
سؤال
سعدی در این بیت شعر،
دیالک تیک (۱) و محتوا
را
به شکل دیالک تیک هیچ و همه چیز بسط و تعمیم می دهد و عملا دیالک تیک یاد شده را تار و مار می سازد.
جواب
سعدی در این بیت، دیالک تیک صورت و سیرت را به شکل دیالک تیک هیچ و همه چیز بسط و تعمیم می دهد و عملا دیالک تیک یاد شده را تار و مار می سازد.
چون دیالک تیک باید حداقل و حتما از دو قطب مؤثر در یکدیگر تشکیل یابد و هیچ نمی تواند در چیز دیگر تأثیر بگذارد و از چیز دیگر تأثیر بپذیرد.
مارکس و انگلس
هم
همین برخورد را کرده اند:
«وجود
(ماده)
تعیین کننده شعور (روح) است
و
نه برعکس.»
این ادعای کلاسیک های مارکسیسم، غلط نیست.
ولی دقیق و درست هم نیست.
شعور
(روح)
در
دیالک تیک وجود و شعور
هیچ واره و هیچکاره و منفعل و پاسیو نیست.
هیچ قطب دیالک تیکی
نمی تواند
هیچ واره و هیچکاره و منفعل و پاسیو
باشد.
شعور
هم
متقابلا در وجود مؤثر می افتد.
مثال:
اختلالات روحی و روانی
(شعور، روح)
چه بسا
به
بیماری های فیزیکی
(وجود، ماده، جسم)
منجر می شوند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر